در میان خاندان قاجاریه بهصراحت میتوان گفت شاهزاده عباس میرزا از جهت دلاوری، کفایت، دانایی، بینش، جهانبینی، کمالات انسانی، مهارت در فن سوقالجیشی و جنگاوری، علم و آگاهی از اوضاع زمان، ترقیخواهی و تجددطلبی بزرگترین فرد این خاندان بود و حتی بعضی از مورخان اروپایی، او را بزرگترین شاهزاده مشرقزمین قلمداد کردهاند. در این کتاب ضمن شرح زندگینامه عباس میرزا، جزئیات حوادث جنگی که منتهی به شکست و ناکامیهای او گردید و همچنین سیاست مزورانه و نیرنگهای سیاسی دولتهای انگلیس، فرانسه و روسیه بررسی شده و در ضمن با تجزیه و تحلیلی که از اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران شده، در واقع به علتالعلل تمام قضایای اتفاقیه آشنایی انجام میشود.
معرّفی مفاخر و شناخت شخصیتهای هر جامعه، نشاندهنده اعتلای فرهنگی آن جامعه است. از طرفی توجّه به موفقیّتهای بزرگمردان این مرز و بوم، چراغ راه و مشوِّق آیندگان است که گفتهاند: «ره چنان رو، که رهروان رفتند. در دوره قاجاریه علاوه بر القاب اختصاصی که به افراد مهم و شاخص اعطا میشد، شاهزادگان، درباریان، رجال سیاسی و کارگزاران عالیرتبه دولت ملقب به القابی با پسوند «السلطان»، «السلطنه»، «الدوله»، «الملک»، و «الممالک» بودند. این پسوندها از نظر اهمیت و ارزش در مراتب مختلفی قرار داشتند. در میان مضافها، نامهایی چون «آصف»، «مشیر»، «مجد»، «ظهیر»، «رکن»، «اعتماد»، «امین»، «شجاع»، «شعاع» و «حشمت» اهمیت بیشتری داشتند اما نحوه ترکیب مضاف با مضافالیه در درجه و مرتبه لقب موثر بود. مثلا لقب نصرالله خان نائینی از مصباح الملک به مشیرالملک و سرانحام به مشیرالدوله ارتقا یافت و این نشاندهنده برتری «مشیر» بر «مصباح» و «الدوله» بر «الملک» بود. همچنین عامل دیگری که در مرتبه و درجه لقب تاثیر داشت، شان و منزلت صاحب لقب بود. در این دوره علاوه بر القاب، کاربرد عناوینی چون «نواب» و «جناب» نیز مرسوم بود. عنوان «نواب» و واژه «والا» برای شاهزادگان و عنوان «جناب» به وزرا اختصاص داشت. «جناب» هم مانند القاب توصیفی طرفداران زیادی داشته و حتی عدهای برای دریافت آن پیشکشهایی به شاه تقدیم میکردند. عناوین «نواب» و «جناب» با واژههایی چون «اشرف»، «اعظم»، «ارفع»، «امجد» و «مستطاب» به کار میرفت اما گاهی واژه «اشرف» به تنهایی برای بعضی از رجال و بزرگان لقب محسوب میشد. «پرنس» نیز مانند دو عنوان «جناب» و «آلتس» مخصوص رجال درجه اول بود و بعضی آن را لقب میپنداشتند. علاوه بر القابی که متناسب با شان و منزلت افراد به آنها اعطا میشد، القاب دیگری نیز که از مشاغل و مناصب افراد منتزع میشد، مورد استفاده قرار میگرفتند مثل مستوفی الممالک (برای رییس مستوفیان)، معیرالممالک (برای رییس خزانهداری)، منشیالممالک (صاحب دیوان)، ملک الشعرا، ملکالمتکلمین و... ...ناصر الدین شاه در ورق اول این سفر نامه به خط خود نوشته است: «اخبار سفر شما در رکاب برای این بود که اینجا بیکار بود. خیال کردیم در خراسان وآن طرف ها احتمال داده اند خدمت حضرت لزوما حکم شود که متصدی بشود والبته در این سفر بی کار نباید بماند و نخواهم گذاشت که سفر شما بی ثمر بشود ، اما حال چیزی نگوید که شهرت بی جا بکند و اسباب اخلال فراهم بیاورد» خوشبختانه بنابر گفته مصحح کتاب نسخه سفرنامه ، اگرچه به خط دو خوش نویس است ، ولی امین لشکر خود آن را دیده و در آن اضافات و اصلاحاتی کرده است .در این سفرنامه آنچه بیشتر می تواند قابل توجه باشد ،عبارت است از: اطلاعات درباره شهرهای خراسان ومعرفی اشخاص محلی اطلاعات سیاسی و مرزی و درباره سرحدات و آخال و حرکت روسها اطلاعات درباره خلقیات و حالات رجال همراه . اطلاعات درباره طرز سفر خورد و خوراک اطلاعات جغرافیایی و قومشناسی ذرباره راهها ، ساختمانها ، شهر ها ،آبادیها ، طوایف و اقوام سر راه
در پژوهش حاضر کوشیده شده ضمن بررسی تاریخی تحولات اجتماعی مانند نقش مذهب و چگونگی حرکتهای مذهبی سیاسی، تغییرات تشکیلات اداری در چارچوب رویدادهای سیاسی و اقتصادی ایران عصر قاجار معرفی و ارزیابی شود. افزون بر آن مباحث تنظیمات و قوانین در دوران قاجار تاسیس انجمنها و احزاب و گسترش آنها از جمله موارد قابل توجه در بررسی حاضر است. در آغاز کتاب منابع این اثر و محتوای آنها معرفی شده است. روند گسترش تاریخی قاجار، حکومتهای عصر قاجار، ساختار حکومت در دوران قاجار (نظام و تشکیلات اداری حکومت، و تقسیمات کشوری و اداری)، سازمان لشکری در دوران قاجار، سیاست مذهبی در عصر قاجار، طبقات و سلسله مراتب اجتماعی در عصر قاجار، تنظیمات و قوانین در دوران قاجار، سیاستهای فرهنگی در عصر قاجار، روابط خارجی ایران در دوران قاجار، امتیازها و قراردادهایی که از جانب اتباع و یا دولتهای بیگانه با ایران منعقد شده است، جنبشهای اجتماعی ایران در عصر قاجار، و گسترش گروهها و احزاب سیاسی در عصر قاجار.
از ایران باستان و روم قدیم و اروپای اعصار گذشته گرفته تا امروز در هر مقطع از مقاطع حیات آن ملت ها، قهرمانان بزرگی برخاسته و برق و آذرخش شمشیرشان معجزه ها در میادین کارزار و عرصه های آغشته به خون پیکار آفریده اند و به ملت های خود، سعادت، قدرت، عظمت و شوکت، ارزانی داشته اند. هرچند که در پایان کار شمشیرهایشان شکسته شده و خود در خون خویش غوطه ور گشته اند ولی نامشان در صفحات تاریخ و اذهان ملت های جهان، جاودانه باقی مانده است که از آنها افتخارات پدیدار گشته است. به هر حال هرگاه نیاز کشور و ملتی به ظهور قهرمان و بزرگمرد انقلابی وجود داشته آن قهرمانان و مرد بزرگ را خداوند با رسالتی خاص به آن کشور و ملت اعطا نموده تا به ملت و کشور خود خدمات درخشانی عرضه نماید. نگارنده این کتاب قصد دارد که ابرمردترین و قهرمان ترین آن مردان درخشان را با زندگی نامه اعجاب انگیزشان معرفی کند...
سرزمین جاویدان، حماسه هایی شورانگیز از گذشته های دور و نزدیک سرزمینی است که در خلال قرنهای متمادی، باشکوه و سربلندی زیسته و حوادث و طوفانهای سهمگین را که به قصد پایان دادن به استقلال و حاکمیت ملی و آزادی آن، روی بدان آورده اند پشت سر نهاده است. در سرزمین جاویدان، سیمای قهرمان از دلاوران وطن ما در قالب سرگذشتهایی جذاب آورده شده است