پیدایش هر سبک و امتیاز هر شاعر و نویسنده از نوع بهکاربردن مترادفات و ترکیبات او پیدا میشود. فصاحت و بلاغت و انسجام کلمات و بیشتر صنایع عروضی در شعر و صنعت مسجع و مقفا در نثر نیز زاییده اطلاع و تسلط به مترادفات زبان است و به طور کلی هر کلمه یا واژه زمانی که با لغت مترادف و موزون و متناسب خود به کار رود، بر لطف سخن و دلنشینی کلام بیش از پیش میافزاید. نویسنده در این فرهنگ مترادفات، اصطلاحات، تشبیهات، کنایات و استعارات زبان فارسی را گردآوری کرده است. از ویژگیهای این فرهنگ، آوردن شاهد مثال برای هر واژه است. نویسنده این فرهنگ، محمد پادشاه متخلص به «شاد» نویسنده فرهنگ بزرگ و جامع «آنندراج» است.
بخش اعظم اصطلاحات ادبی مندرج در این فرهنگ حاصل چندسال کار تدریجی ولی وقتگیر و توانفرسا روی تطبیق اصطلاحات سنتی رشتههای بدیع، معانی ،بیان، عروض و قافیه و نیز تجوید و دستور فارسی و انگلیسی میباشد. معادلهای مربوط به هر اصطلاح در هر یک از رشتههای فوق با مراجعه متعدد و پیاپی به منابع ذیربط اعم از متن یا فرهنگ تخصصی به فارسی و انگلیسی و مقابله و مقایسه حتیالامکان دقیق تعاریف، معانی و مثالهای مربوط به آن اصطلاح به دست آمده است.
یکی از مشکلات اساسی که در زبان فارسی وجود دارد، کلمههای همتلفظ یا واژههای همصوت است؛ برای مثال کلمه «باغی» به معنای سرکش و نافرمان و کلمه «باقی» به معنای پایدار و جاوید. این مسئله سبب بهوجودآمدن غلط املایی میشود. با توجه به این نیاز در جامعه، نویسنده این کتاب را با عنوان «فرهنگ واژههای همصوت» به نگارش درآورده است.