قلب بهم خوردن نظم حرفهای واژه و به بیان دیگر عوض شدن جای دو یا چند حرف از واژه است مانند آن که به جای "سر" گفته شود "رس" و به جای "خوشه" "شوخه".وقتی نویسنده بررسی خود در زبان عربی را آغاز کرد هر روز چندین ساعت با فرهنگ های عربی کار میکرد. پس از چندی دریافت که در آن واژه نامه های بسیاری از ماده ها و واژه ها به دو یا چند صورت که مقلوب یکدیگرند یاد شده اند و قلب پایگاه بلندی در گسترش زبان عربی دارد. نویسنده چون بررسی دامنه داری را در زبان عربی آغاز کرده بود بر آن شد که همه مقلوبهای آن زبان را گرد آورد. برای این کار یه فرهنگ عربی به فارسی "منتهی الارب فی لغات العرب" از میرزا عبدالرحیم صفی پوری، "صراح" از جمال القرشی، ابوالفضل محمد بن عمر بن خالد، "ترجمان اللغه" از محمدبن یحیی بن محمد شفیع قزوینی را برگزید و در آنها از آغاز تا انجام، نخست معنی هر ماده و معنی مشتقهای آن و سپس معنی مقلوبهای آن ماده و مشتقهای آنها را بیرون نویس کرد و از پهلوی هم نهادن آنها واژ های مقلوب را به دست آورد .....
موضوع کتاب بدایه العربیه دوره صرف و نحو زبان عربی برای سال اول دبیرستانهاست که مطابق برنامه جدید وزارت فرهنگ در سال 1334 توسط محمدتقی کمال تالیف شده است
سهیل محسن افنان را جز از طریق آثارش نمیشناسیم. وی علاوه بر تدوین واژه نامه فلسفی و نگارش کتابهای پیدایش اصطلاحات فلسفی در عربی و فارسی و ابن سینا: زندگی و آثار او، ترجمه فارسی دو اثراز یونانی نخست درباره هنر شعر ارسطو و سپس ایرانیان آسخیلوس را نیز در آثار خود دارد. افنان در کتاب حاضر ( پیدایش اصطلاحات فلسفی در عربی و فارسی ) در پی آن است که سیر پیدایش و تحول اصطلاحات فلسفی در زبانهای فارسی و عربی را نشان دهد. وی برای نیل به این مقصود به بررسی تاریخ تحول و تطور زبان علمی عربی و فارسی از طریق مطالعه آثار ادبی این دو زبان، نخستین ترجمه ها از متون یونانی و نیز مکتوبات علمی در زمینه های فلسفه، عرفان، کلام، منطق و حتی پزشکی و ریاضی می پردازد. افنان که نثر عربی را بر دو قسم دینی و غیر دینی می داند، بر آن است که منشاء زبان و اصطلاحات فلسفی باید نثر غیر دینی باشد. وی نشان می دهد که بسیاری از اصطلاحات فلسفی که توسط مترجمان آثار یونانی بکار برده شد، نخست در آثار نویسندگان نثر غیر دینی چون عبدالحمید و ابن مقنع دیده می شود. به عقیده افنان مترجمان اگرچه به لحاظ زبان و واژگان متأثر از ادبیات غیر دینی بودند، اما از نظر فن ترجمه، روشهای مترجمان آرامی در ترجمه متون یونانی به سریانی را برگزیدند. او بر باور است که زبان فارسی در راه ساختن زبان و اصطلاحات فلسفی مسیری متفاوت از عربی پیموده است. در زبان فارسی اگرچه در قیاس با عربی فعالیت کمتری نسبت به ترجمه از یونانی صورت گرفته است، اما این زبان بر خلاف عربی از تمام امکانات زبانهای هندی – اروپایی در جعل ترکیبات و انتقال مفاهیم انتزاعی یونانی برخوردار است. وی اصطلاحات فارسی ابن سینا در دانشنامه علائی را نمونه ای ارزشمند از این توانایی زبان فارسی می داند.
معرب واژهای است که از زبان دیگری به زبان عربی راه یافته باشد؛ خواه به همان صورت به کار رفته باشد یا در آن دگرگونی پدید آمده باشد. در این دفتر آنچه در «کنز اللغات» و «منتخب اللغات» شاهجهانی معرب دانسته شده، در سه بخش جداگانه به دست داده شده است. «کنز اللغات» واژهنامهای است عربی به فارسی که دانشمندی به نام محمد پسر عبدالخالق پسر معروف در نیمه دوم سده نهم هجری برای کارکیا سلطان فراهم آورده است. «منتخب اللغات» شاهجهانی نیز واژهنامهای است عربی به فارسی که عبدالرشید پسر عبدالغفور حسینی مدنی تتوی در سال 1046 هجری در هندوستان نوشته است.
در این دفتر واژههایی که به عنوان واژه پهلوی در واژهنامههای فارسی به فارسی لغت فرس اسدی طوسی، صحاح الفرس، واژهنامه معیار جمالی، فرهنگ حسین وفایی، تحفة الاحباب، فرهنگ جهانگیری، مجمع الفرس و برهان قاطع یاد گردیده، گردآوری و به ترتیب الفبایی آورده شده است و در پایان آگاهیهایی که در باره زبان پهلوی در برخی از این واژهنامهها آمده به صورت پیوستی با عنوان «آگاهیهای پراکنده درباره زبان پهلوی» افزوده شده است.