دیوان "میررضی دانش مشهدی" متضمن اشعاری است که در قالب‌های مختلف سنتی به نظم درآمده است .یادآور می‌شود "میررضی دانش مشهدی" در شمار شاعران سده یازدهم است که اینک نمونه‌ای از غزل‌های او درج می‌گردد :تا به فکر توبه از شرب مدام افتاده‌ام/ همچو، مینای تهی از چشم جام افتاده‌ام/ بی‌کدورت عالمی خواهم که چشمی واکنم/ در میان دود و گرد صبح و شام افتاده‌ام/ همنشینان جا ز خونگرمی در آتش کرده‌اند/ در میان من همچو داغ لاله خام افتاده‌ام/ از فراموشان صیادم، ولی افتاده است/ شور در شهر قفس تا من به دام افتاده‌ام/ دانش آزادی همین در حلقه گم گشتگی‌ست/ چون نگین از سادگی در قید نام افتاده‌ام .

منابع مشابه بیشتر ...

662cfa87d071f.jpg

روح روان یا مطلوب پیر و جوان

رضا نوری

کتاب حاضر مجموعه اشعاری است با نام روح روان یا مطلوب پیر و جوان قسمتی از دیوان رضا نوری است که مشتمل بر قطعات علمی و ادبی و متضمن نصایح و اندرزهای مفید با ترجمه لغات مشکله و تعلیقات و حواشی که در سال 1332 و توسط شرکت سهامی طبع کتاب منتشر شده است.

6621445e5f91c.jpg

زوایا و مدارات

محمد حقوقی

فصل اول این کتاب، شامل دو غزل و یک مثنویست و چند شعری که تقریبا بهترین کارهای او در دوره های پس از دوره نخستین است که میشود به آن ها دوره های سرگردانی گفت. و آغازی برای ادوار بعد. و به همین لحاظ هریک از آنها حاصل یک دوره خاص شعری. هشتمین شعر این فصل از لحاظی برگزیده ایست از دوره سرگرمی با شعر آزاد و نهمین شعر، در بحبوحه بیگانگی و یگانگی با مردان و زنان خانه ای که از در و دیوار آن بوی نماز برمیخاست و گویی برگرد مرگ می گردید و لاله عباسی هایی که پیر میشدند و جوان می شدند و روزمرگ آنان را می شمردند. و شعرهای دیگر این فصل هر یک نمونه ای از دوره هایی کوتاه چند ماهه و سریع که شاید در هریک از آن دوره ها بیش از سه چهار شعر نوشته نشده است. فصل دوم شامل شعرهایی که بیشتر قطعه های کوتاهی است از دوره ای که می توان به ان نام "دوره تماشا" داد. نگاههایی گذرا و تصویرهایی شتاب آمیز: دریای توفانی، چراغهای رنگی، زنی با وحشت باد، وزنی که می رقصد. و در کنار باغ غروب نشستن و کلاغان بازگردانده را نگریستن. دوره ای با حدود بیست شعر که از میان آنها، سرانجام به همین هفت شعر اکتفا شد. فصل سوم شامل شعرهایی که در دوره ای بسیار آموزنده و سرشار به مرحله نوشتن رسید. دوره ای که نحوه نطفه بستن و شکل گرفتن شعر و رسیدن به امکانات دیگر "اگر چه ناقص" او را بیش از پیش به کار خویش دلبسته داشت. در همین دوره بود که کلمات اندک اندک با او مهربان شدند و در عین مهربانی، خشن تر و زبرتر. و همین مهربانی بود که آنها را در شعر راه داد. و نیز در همین دوره بود که با بازگشتی به تاریخ دور و نزدیک و مردانی و حوادثی که در فضای مبهم شعر او چهره نمودند. به مرحله لمس آن کلمات رسید و بخصوص از نظر مکالمات شعری و خط داستانی شعر تجربیاتی فراوان کسب کرد. فصل چهارم شامل دوره ای که دید او را نسبت به شعر به گونه ای محسوس تر از دوره قبل تغییر داد. و در برخی ازشعرها کم و بیش شبحی از فرمی را که بسیار دنبال آن گشته بود دید. اما در دنیاهایی مختلف و با حالاتی متفاوت: اندیشیدن به مفهوم زمان، و ساعتی که به اقتضا در پهنه کویر می ایستد سفری به روستا و آسیابی که خاکستر می شود، حرکتی در غرفه ها و خورندگان و نوشندگانی که به جبر مرگ تن در می دهند و شبها و روزهای مستی و خستگی و تحیر بازیچگان و تمسخر بازیگران. و همه اینها در قالب هایی که از دوره فصل سوم پیش بینی شده بود و اینکه تا یافتن راهی پیشرفته تر تنها راه ادامه کار اوست...