تاج اصفهانی، جلال، خواننده بلند آوازه موسیقی ایرانی . وی در 1282 ش در اصفهان در خانواده ای روحانی تولد و پرورش یافت. تاج اصفهانی از محضرخوانندگان مشهور آن زمان ، میرزاحسین ساعتساز (خضوعی اصفهانی )، حبیب شاطرحاجی و حاجی عندلیب اصفهانی استفاده کرد. تاج که تحصیلات اولیه را در هفت سالگی در مدرسة علمیّه اصفهان آغاز کرده بود، چند سالی نیز درس طلبگی خواند و با ادبیات فارسی و عربی آشنایی کافی یافت. در اوایل دهة 1300ش به تهران آمد و به دلیل صدای خوش و حسن سلیقه در انتخاب اشعار آواز، در محافل هنری تهران محبوبیت پیدا کرد. در سالهای 1305 تا 1307ش در «انجمن شعر وحید» با جمعی از هنرمندان ، از جمله علی اکبر شهنازی ، نوازنده تار، آشنا شد و در سالهای بعد چند کنسرت به همراه او و مرتضی محجوبی (نوازنده پیانو) و مرتضی نی داود (نوازندة تار) اجرا کرد و صدایش در صفحات گرامافون نیز ضبط شد. مشهورترین این آثار صفحه آواز همایون است که در حدود 1312ش در تهران ضبط شد. صفحه همایون تاج دهه های متوالی از شهرت و محبوبیت برخوردار بود و اکنون نیز از «آثار معیار» در بررسی مکتب آواز اصفهان است. تاج اصفهانی چندی در شهرهای مختلف به مسافرت و اجرای برنامه گذراند و یک بار هم برای ضبط صدا به حلب سفر کرد و سرانجام در اصفهان ماندگار شد. بخش عمده آثار تاج که گاه در رادیو اصفهان و بیشتر در منازل هنرمندان به طور خصوصی ضبط شده ، با نی سیدحسن کسایی، تار جلیل شهناز و نیز تار عباس سروری و محمدرضا لطفی همراه است . همچنین یک دوره برنامه رادیویی در شناخت گوشه های آواز ایرانی با اجرای او ضبط شده است . در میان آثار فراوان تاج ، صفحه اذان و نیز تصنیف «به اصفهان رو» سروده ملک الشعرای بهار، شهرت دارد. جلال تاج اصفهانی ، فردی متشرّع ، پایبند به اصول اخلاقی و آراسته به ارزشهای بلند انسانی بود و هیچگونه آلودگی نداشت و از همین رو توانست قدرت صدا و نفس و طنین سالم آوازش را تا آستانه هشتادسالگی حفظ کند. وی در 1360ش در اصفهان درگذشت و در گورستان تخته پولاد به خاک سپرده شد....
جای افسوس است که ما از حیات مرحوم میرزاآقاخان کرمانی و تشبئات و عملیات سیاسی او چیز زیادی در دست نداریم جز آنچه چندین مولف از روی یکدیگر با فرق های جزئی استنساخ کرده و هیچ چیز تازه ای تتبع ننموده اند. بنابراین بهتر آن می دانیم که بجای اینکه در این تذکر سی ساله دوباره به نقل همان عبارات اکتفا کنیم به تشریح و تدقیق نظریات و افکار سیاسی و اجتماعی او داخل شده و بسیاری از مسایل را که در حق او تاریک است روشن نماییم. میرزا آقاخان از حیث سرنوشت نویسندگی خیلی شبیه به خیام است که آثارش بواسطه بغض و نفرت مخالفین متروک و بدون مطالعه آنها با تیر اتهامات به جهل و نادانی منسوب شده است. ولی همانطور که اینک پس از شش هفت قرن خیام میرود جای خود را در ادبیات و فلسفه مشرق و مغرب باز کند میرزاآقاخان هم روز به روز مشهورتذ می شود و یکی بعد از دیگری آثار و تالیفاتش به طبع میرسد و کم کم همان طبقات منوره که با او مخالف بودند مجبورند در اطراف او قلمفرسایی کنند...
جلد پنجم از نامواره دکتر محمود افشار مقاله ها و گفتارهایی است در زمینه های مربوط به تاریخ ایران، قلمرو زبان فارسی، تحقیقات ادبی، مباحث شعر فارسی، مسائل فنی زبان فارسی، عقاید سیاسی دوره قاجار، اسناد تاریخی، وضع فرهنگی و اجتماعی یزد و یادداشتها و اسنادی است که با زندگانی دکتر محمود افشار متناسب است. مقاله ها به ترتیب تاریخ دریافت آنها به چاپ رسیده است.
پروفسور لمی یر در سال 1947/1325 از ایران بازدید کرده و در صحن دانشگاه تهران به یک سلسله سخنرانی راجع به تازگی های علم پزشکی مبادرت نمود. آقای دکتر قدسی این چهار سخنرانی را به فارسی ترجمه کرده و وزارت بهداری به طبع آن به هردو زبان فارسی و فرانسوی اقدام نمود و در سال 1326 توسط نشریات وزارت بهداری به چاپ رسید