ویژگی های طبیعی و جغرافیایی ایران بارش کم ،نبود رودخانه ی قابل کشتیرانی ،وجود صحرای مرکزی ،وجود رشته کوه سراسری می باشد و این یک دست نبودن جغرافیایی و تنوع طبیعی خود نیز باعث تنوع ساختار اجتماعی می شود. بیشتر روستا ها و قبایل از هم جدا افتاده و از لحاظ اقتصادی مستقل ،خود مختار و خودگردان بودند.خودکفایی محلی باعث ارتباطات ضعیف نیز می شد.جاده های خراب ،فواصل طولانی ،نبود رودخانه های قابل کشتیرانی وجود راهزنها به ضعیف تر شدن ارتباطات کمک می کرد...تکامل نظام ارباب رعیتی در ایران دارای فراز و نشیب بسیاری است. در دوره هخامنشیان از کار بردگان بیشتر از سابق استفاده می‌شد. در نتیجه فتوحات هخامنشیان در سرزمین‌های تکامل یافته تر، بسیاری از اشراف پارسی اراضی بسیاری را بدست آوردند که بوسیله بردگان کشت می‌شدند. در اواخر دوره اشکانیان پویش تبدیل اعضای آزاد جماعتها به رعایای وابسته به ارباب زمین نسبت به گذشته سریعتر گردید. طی قرنهای دوم و چهارم میلادی جماعتها یا توسط اربابان بزرگ تجزیه گشتند، و یا به جماعت های وابسته‌ای که اعضای آن از آزادی کامل برخوردار نبودند، و مورد بهره کشی قرار می‌گرفتند، تبدیل شدند. در دوره ساسانیان جماعتهای خود مختار آزادی خود را از دست دادند، و یا به زمین‌های سلطنتی تبدیل شدند یا از طرف شاهان ساسانی به اشرافی که از پرداخت مالیات معاف بودند، اهداء گردیدند. در نتیجه بسیاری از مالکین کوچک و اعضای جماعتهای آزاد به منظور فرار از ظلم مأمورین مالیات و نظامیان یا زمین خود را ترک کردند، و یا زمین خود را در اختیار اربابان قدرتمند گذاشتند و به التجاء آنها در آمدند. این پویش از یک سوی به پیدایش زمینداران بزرگ کمک کرد، و از سوی دیگر مالیات دریافتی دولت را شدیداً کاهش داد. در دوره ایران اسلامی، اشرافیت ایرانی که با کنار زدن اشرافیت عرب توانسته بودند بر جامعه مسلط شوند، به ناگاه با قدرت گیری غلامان ترک و در پی آن ترکمانان و مغولان طی قرون ۷-۴ جایگاه خود را از دست دادند و در نتیجه اشرافیت جدید از سپاهیان ترک به همراه ایرانیانی که نقش دیوان سالاران را به عهده داشتند و نیز نخبگان مذهبی (علما) جایگزین طبقات نظامی، دیوان سالاری و زمیندار دوره قبلی شدند...

منابع مشابه بیشتر ...

663b9e47e0193.jpg

نقد اندیشه میرزا آقاخان کرمانی

ر. پدیدار

جای افسوس است که ما از حیات مرحوم میرزاآقاخان کرمانی و تشبئات و عملیات سیاسی او چیز زیادی در دست نداریم جز آنچه چندین مولف از روی یکدیگر با فرق های جزئی استنساخ کرده و هیچ چیز تازه ای تتبع ننموده اند. بنابراین بهتر آن می دانیم که بجای اینکه در این تذکر سی ساله دوباره به نقل همان عبارات اکتفا کنیم به تشریح و تدقیق نظریات و افکار سیاسی و اجتماعی او داخل شده و بسیاری از مسایل را که در حق او تاریک است روشن نماییم. میرزا آقاخان از حیث سرنوشت نویسندگی خیلی شبیه به خیام است که آثارش بواسطه بغض و نفرت مخالفین متروک و بدون مطالعه آنها با تیر اتهامات به جهل و نادانی منسوب شده است. ولی همانطور که اینک پس از شش هفت قرن خیام میرود جای خود را در ادبیات و فلسفه مشرق و مغرب باز کند میرزاآقاخان هم روز به روز مشهورتذ می شود و یکی بعد از دیگری آثار و تالیفاتش به طبع میرسد و کم کم همان طبقات منوره که با او مخالف بودند مجبورند در اطراف او قلمفرسایی کنند...

663b913f525d9.jpg

نامواره دکتر محمود افشار - جلد پنجم (دربرگیرنده سی و شش مقاله)

محمود افشار

جلد پنجم از نامواره دکتر محمود افشار مقاله ها و گفتارهایی است در زمینه های مربوط به تاریخ ایران، قلمرو زبان فارسی، تحقیقات ادبی، مباحث شعر فارسی، مسائل فنی زبان فارسی، عقاید سیاسی دوره قاجار، اسناد تاریخی، وضع فرهنگی و اجتماعی یزد و یادداشتها و اسنادی است که با زندگانی دکتر محمود افشار متناسب است. مقاله ها به ترتیب تاریخ دریافت آنها به چاپ رسیده است.