شعر حماسي از گذشته تاکنون يکي از انواع مهم ادبي بوده است اما شعر حماسي با جنگ و قهرمانيهاي مبتني بر آن درآميخته است و از طرف ديگر امروزه آدمي ادوار مهمي از پيشرفت و ترقي را پشت سرگذاشته است و حتي سازمانهاي وسيعي چون سازمان ملل را تأسيس کرده است تا به ياري آنها روابط صحيح مبتني بر گفتگو و صلح را ميان انسانها نهادينه کند، پس ضرورت سرودن حماسه در دوران معاصر چيست؟ در اين مقاله بر آنيم تا اين مسئله را تبيين کنيم. جنگ و نبرد و قهرمانمحوري، اگرچه با ادبيات حماسي درآميخته است، واقعيت اين است که اين نوع ادبي، علاوه بر کارکردهاي رزمي، کارکردهاي غيررزمي هم دارد که در مجموع، اين کارکردهاي رزمي و غيررزمي، اين نوع ادبي را همچنان خواندني مينمايند. مهمترين کارکردهايي که در اين مقاله براي ادبيات حماسي در دوران معاصر، برشمردهايم عبارتند از: الف) تشجيع و تشويق به قهرماني، ب) وطندوستي، ج) دشمنستيزي، د) گراميداشت نام دلاوران و قهرمانان، هـ) تعليم بزرگي و بزرگواري، و) دشمنشناسي ز) هويتسازي. اين مقاله نشان ميدهد که ادبيات حماسي جز آنچه در گذشته بدان ميپرداخته است، کارکردهاي ديگري هم دارد؛ از اينروي ضروري است که انسان در دوران معاصر نيز حماسه بيافريند و حماسه بخواند تا از آن براي حفاظت از اصالت انساني خويش در ابعاد گوناگون مدد جويد.
انقلاب مشروطیت و مجاهدت مجاهدان بزرگ به همراه ملت شجاع ایران پشت استعمار را خماند....اما دیری نپائید که انقلاب را به انحراف کشاندند، بزرگ مردان انقلاب را توسط شاه دست نشانده قاجار یا به دار آویختند یا به طریقی از میدان به در کردند. با این وجود ابرقدرتان آن زمان روس و انگلیس از قیام مردم و آتشی که زیر خاکستر بود و هر لحظه انتظار می رفت شعله ور شود بیم و هراس داشتند. وجود حکومتهای محلی و قیام گاه و بیگاه مردم در اطراف ایران چون لرستان کردستان گیلان راه چپاول را بر استعمارگران بسته بود. استعمارگران در طول تاریخ هماره سعی بر این داشته اند که بر این منطقه سیطره پیدا کرده دامنه نفوذ خود را بر دیگر نقاط ایران بگسترانند اما هربار با مقاومت دلاوران لرستان روبرو شده مجبور به عقب نشینی شده اند.در عصر ننگین سر سلسله پهلوی (رضاخان) بار دیگر این منطقه مورد تاخت و تاز قرار گرفت. سیصد هزار خانوار اعم از شهری و روستایی با دلاوری و رشادت کم نظیر در مقابل قوای مهاجم و دست نشانده بریتانیا ایستادند و دوازده سال مقاومت کردند. آنها با رشادت و بی باکی خود حماسه ها آفریدند.
برای من شاهنامه به رودی عظیم مانند است که در عین زیبایی و قدرت، آراسته و کامل است و در مسیر طولانی خود تا دریا در هر جایی و در هر چشمی و برای هر گوشی جلوه و جمال و زمزمه ای خاص دارد و برای اندیشمندان، ساختار پیروزی و شکست، امید و نومیدی، زادنها و مردنها، در آن بسیار پرمعنا و تفکرانگیز است، این کتاب شناسنامۀ زندگی پرتلاطم و سرشار از گیر و دار ملت سلحشور ایران است که هرگز نام را به ننگ نفروخته است و پیوسته جان را به پای نام نیک خویش باخته است و فردوسی، استاد بزرگ ادب پارسی و پیر پارسای این سرزمین ایزدی، با بیان جادویی و افسون ساز خود، این روحیات و توانمندی های ملی مردم ما را چنان زنده و پویا و گویا به تماشا گذاشته است که انسان خود را شاهد زندۀ همۀ وقایع می یابد و ... در این فرهنگ تمامی واژهها و نام های شاهنامه بر پایه سرشت و نهاد زبان فارسی به ترتیب الفبا گردآمده است. برای هر اسم معنی و کارکرد آن در شاهنامه به همراه ابیات مرتبط آن تشریح گردیده است. پولاد = از سرداران ایران در روزگار کیقباد پیروز = از فرزندان کاوه ی آهنگر تاجبخش = رستم تاجور = ایرج تهمورس = پسر هوشنگ ، سومین پادشاه نخستین سلسله ی جهان تهمینه = دختر شاه سمنگان و مادر سهراب پسر رستم جاماسپ = وزیر و حکیم و رایزن گشتاسپ و داماد زرتشت جانفروز = از سرداران بهرام چوبینه در جنگ او با خسرو پرویز جریره = همسر سیاوش و مادر فرود و...
یکی از موضوعات اصلی شعر فارسی در عصر مشروطه، «وطن» است و درک صحیح پیام شعر این دوره تا حدی منوط به شناخت جایگاه آن است. مفهوم وطن در نظر شاعران این دوره، با مفهوم آن در نزد گذشتگان متفاوت است. در این مقاله وطن در دو دوره قبل و بعد از اسلام بررسی شده است. ایرانیان پیش از اسلام با مفاهیمی از وطن مثل سرزمین و نژاد آشنا بودند، با پذیرش اسلام و تاثر از آموزههای آن، نگرش آنان نسبت به وطن دگرگون شد. به طور کلی مفاهیم وطن در شعر فارسی این دوران عبارت است از: 1. عالم اسلام؛ 2. عالم برین؛ 3. زادگاه؛ 4. جهانوطنی. بر پایه یافتههای این تحقیق، مفهوم «وطن» در شعر مشروطه، با گذشته متفاوت است، هر چند مفاهیم کهن آن نیز کمابیش حضور دارد. «وطن» در این مفهوم جدید، مرکب از مولفههایی است که میتوان این مولفهها را تحت عناوین زیر جستجو کرد: 1. دگرگونشدن نقش مردم در حکومت؛ 2. تعلقات خاکی و نژادی؛ 3. هویت ایرانی با همه شئون آن.