648da13dc0dbd.jpg

وزیر تاریخ‌نگار: پژوهشی پیرامون زندگانی‌، آثار و شیوه تاریخ‌نگاری محمدحسن خان اعتمادالسلطنه‌

مکان چاپ: مشهد ناشر: انتشارات محقق تاریخ چاپ: ۱۳۸۱ هجری شمسی زبان: فارسی

کتاب حاضر تحقیقی است درباره زندگی، آثار و شیوه تاریخ نگاری محمدحسن خان اعتمادالسلطنه که در سه بخش سامان یافته است .بخش اول به شرح زندگی اعتمادالسلطنه اختصاص یافته، شامل پنج فصل است1 : موقعیت خانوادگی اعتمادالسلطنه، 2 تحصیلات، مشاغل، مناصب و القاب، 3 سخنی پیرامون مرگ اعتمادالسلطنه، 4 جلوه‌هایی از فعالیت‌های سیاسی اعتمادالسلطنه، 5 بررسی خصوصیات اخلاقی، حالات روانی و افکار اجتماعی اعتمادالسلطنه .در بخش دوم اختلاف نظرها درباره آثار منسوب به اعتمادالسلطنه بیان شده است .در این بخش همچنین دو نوع تالیفات منسوب به اعتمادالسلطنه درج شده است .در بررسی هر اثر، ابتدا نقش اعتمادالسلطنه و یا همکارانش در تدوین آن اثر ذکر می‌شود و پس از آن با اشاره به محتوای کتاب، شیوه‌های تاریخ نویسی به کار رفته در اثر مورد نظر بررسی می‌شود .مباحث این بخش (بخش دوم) در شش فصل فراهم آمده است1 : نقش اعتمادالسلطنه در تالیفاتی که به نام او به چاپ رسیده است (کتاب‌ها و مقالات و ترجمه‌ها)، 2 نوشته‌های تاریخی چاپ نشده اعتمادالسلطنه (شامل کتاب‌ها، مقالات و ترجمه‌ها)، 3 آثار چاپ شده اعتمادالسلطنه با مضامین غیر تاریخی، 4 آثار دست نوشته ناپیدای اعتمادالسلطنه و آثاری که به اشتباه به او نسبت داده شده است، 5 آثاری که به اهتمام اعتمادالسلطنه به چاپ رسیده‌اند، 6 روزنامه‌هایی که اعتمادالسلطنه سردبیر آنها بوده است .بخش سوم به بررسی شیوه تاریخ نگاری اعتمادالسلطنه اختصاص یافته و حاوی این مباحث است :دیدگاه‌های اعتمادالسلطنه نسبت به تاریخ نگاری و اصول حاکم بر تفکر تاریخ نگاری او ;بازتاب شیوه‌های کهن تاریخ نگاری ایرانی در تالیفات تاریخی اعتمادالسلطنه ;پیدایی تاریخ نگاری نوین در ایران و بازتاب در آن تالیفات تاریخی اعتمادالسلطنه .کتاب با کتابنامه و نام‌نامه به پایان می‌رسد .

منابع مشابه بیشتر ...

66420cee1b007.jpg

کشته خویش (مجموعه پنجاه مقاله)

احمد اقتداری

احمد اقتداری در اوائل 1304 در لار متولد شد. تحصیلاتش را در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به پایان برد و در جوانی مدتی رئیس فرهنگ لارستان و مدتی شهردار لار بود. رکن‌زاده آدمیت زندگینامه مختصر او را در جلد پنجم دانشمندان و سخن‌سرایان فارس درج کرده است. اقتداری سپس به تحقیق روی آورد و در این حوزه نامدار شد. احمد اقتداری پسر مرتضی قلی خان اقتداری گراشی و نوه حسنعلی خان گراشی است. حسنعلی خان در وقایع مشروطیت نایب‌الحکومه لارستان و هوادار قوام‌الملک شیرازی (حاکم فارس) و «مستبدین» بود. آقا سید عبدالحسین لاری، که مشروطه‌خواه بود، علیه او قیام کرد و حسنعلی خان و هفتاد نفر از همراهانش را، که گراشی و اوزی و بیرمی بودند، کشت. این ماجرا منشاء اختلافی است که تا سالها میان لاری‌ها از یک سو و گراشی‌ها و اوزی‌ها و بیرمی‌ها از سوی دیگر دوام آورد. استاد اقتداری آثار بسیاری در حوزه تاریخ جنوب به چاپ رسانده که می‌توان به «فرهنگ لارستانی»، «لارستان کهن»، «خلیج فارس»، «کشته خویش»، «از دریای پارس تا دریای چین»، «کاروان عمر»، «خاطرات سدیدالسلطنه»، «یک‌صد و پنجاه مقاله در زمینه‌های ایرانشناسی و خلیج فارس» و ترجمه «الفوائد ابن ماجد» اشاره کرد. «زبان‌های محلی و فولکلور خلیج فارس»، «سرگذشت تاریخی چهار جزیره در خلیج فارس»، «تاریخ و جغرافیای خلیج فارس»، «خلیج فارس و آشنایی با امارات آن»، «محاکمه خلیج فارس‌نویسان» و «خلیج فارس و نام آن» نیز برخی از مقالات این پژوهشگر به‌شمار می‌آیند. ...شوش یکی از قدیمی ترین شهرهای جهان است. حفاریهای باستان شناسی نشان می دهد که این منطقه در 9000 سال پیش از میلاد محل سکونت کشاورزان بوده .آنها از زندگی خود آثاری بر جای گذاشته اند که اکنون به صورت تپه های گوناگون باستانی کشف شده است .در 5000 سال پیش از میلاددر این مکان مردم در قلعه زندگی می کردند و از4000سال پیش زندگی در شوش به صورت شهری در آمده است. این منطقه که بین رودهای کرخه و دز قرار دارد پایتخت سیاسی ایلامیها بوده است. قلعه ایلامیها روی تپه ای در مرکز شهر شوش واقع بوده که فرانسویها روی آن قلعه جدیدی احداث نموده اند . در کنار آن تپه شاهی قرار دارد که احتمالا به صورت زیگورات بوده. است و درنزدیکی آن تپه صنعتگران قرار دارد. آشوربانیپال بین سالهای 465-460 قبل از میلاد شهر شوش را فتح کرد و آنرا مانند دیگر فتوحات آشوریها با خاک یکسان کرد. داریوش اول هخامنشی آنجا را بازسازی نمود و کاخ آپادانای خود را در تپه شاهی برپا نمود. خشایارشا نیز در شوش زندگی می کرده است.در زمان اردشیر اول متاسفانه در اثر آتش سوزی بزرگی اکثر بناهای شوش از بین رفتند .بقایای این آثار باستانی در قرن بیستم از زیر خاک بیرون آمدند. قسمت عمده ای از آنها در اثر تسطیح دشت خوزستان برای اهداف کشاورزی از بین رفته است و جنگ تحمیلی نیز خسارات زیادی به آثارباستانی وارد کرده است . حفاریهای غیر مجاز ساکنین دشت و حمله باستان شناسان غربی ، باعث شده است قسمت عمده ای از این آثار از بین برود یا به موزه هایی همچون لوور برسد...

6640ddb3299e2.jpg

رشحات قلم

عبدالرحمن فرامرزی

عبدالرحمن فرامرزی ؛ روزنامه‌نگار و سیاست‌مرد ایران. عبدالرحمن فرامرزی، نویسنده معاصر و استاد دانشگاه، وکیل پایه یک دادگستری و مدتی سردبیر روزنامه کیهان بود. او به همراه برادر بزرگ خود احمد فرامرزی چند دوره وکیل مجلس شورای ملی بود. نامه‌های اعتراضی او در کیهان در مورد غائله آذربایجان خطاب به جعفر پیشه‌وری در کتابی به نام «استاد فرامرزی و قضیه آذربایجان» گردآوری و منتشر شده‌است. او به ویژه در مجلس هفدهم که اکثریت آن و دولت در اختیار جبهه ملی بود، در فراکسیون اقلیت به مخالفت با دکتر مصدق پرداخت. در هنگام تصویب اعتبارنامه اش در خرداد ۱۳۳۱ شدیدترین حمله را از طرف ابوالحسن حائری زاده پذیرا شد. حائری زاده او را به همکاری را دیکتاتوری رضاشاه و سانسورچی شهربانی بودن و همچنین قاچاق در بنادر جنوب متهم کرد. با اینحال اعتبارنامه او با تنها یک رای مخالف، به تصویب رسید. حائری زاده هرگز آنزمان تصور نمی‌کرد که به فاصله چند ماه مجبور می‌شود در کنار اقلیت مجلس که خودش آنها را فاسد و درباری و انگلیسی می‌خواند، بنشیند، تا بتواند با خطر بزرگتر که به زعم او دیکتاتوری مصدق بود، مبارزه کند. اوج این درگیری‌ها در هنگام انتخابات هیئت رئیسه مجلس در تیرماه ۱۳۳۲ بود که جداشدگان از جبهه ملی در ائتلاف با نمایندگان مخالف دولت، تلاش کردند آیت الله کاشانی را بار دیگر به ریاست مجلس برگزینند. حال آنکه نظر مصدق بر انتخاب دکتر عبدالله معظمی بود. با پیروزی شکننده جبهه ملی و انتخاب دکتر معظمی، عبدالرحمن فرامرزی در خطابه‌ای بر جایگاه مجلس تاکید کرده و به انتقاد از رویه عوامگرایانه مصدق پرداخت. مجلس بزرگترین جلسه مملکت است بزرگترین محفل مملکت است این است که رئیس مجلس هم بزرگترین رئیس جلسه مملکت است وچون مجلس نماینده ملت است پس می‌شود گفت رئیس مجلس رئیس ملت است این که گفتم مجلس نماینده ملت است برای اینکه رفع این غلطی را بکنم که در ایران رایج است که می‌گویند ملت چه می‌گوید ملت یعنی مجلس شورای ملی که نماینده ۲۰ میلیون جمعیت است ملت عبارت از ۵ هزار نفر یا پنجاه هزار نفر که در یکجا اجتماع می‌کنند نیست. اگر باشد (نمی‌خواهم توهین به یک ایلی بکنم) مثلاً ترکمنهای سابق که شاید ۵۰۰ هزار نفر بوده‌اند و راه می‌زدند کار آنها بجا بوده برای اینکه ۵۰۰ هزار نفر جمعیت بوده‌اند در تمام دنیا ملت در انتخابات آنها دخالت کرده‌اند به‌اینجهت در تمام دنیا رئیس مجلس از حیث معنی محترم‌ترین فردش است حتی در انگلستان من خودم بودم که وقتی نمایندگان مجلس انگلیس که معروف است انگلستان مادر دمکراسی دنیا است یک خطی دارد در مجلس که هر نماینده وقتی که می‌آید توی مجلس به رئیس تعظیم می‌کند وقتی هم می‌رود بیرون تعظیم می‌کند و در واقع تعظیم می‌کند به این مقامی که فداکاریها کرده و خونها داده تا آنرا پیدا کرده... مقصودم این است که ما نظرمان همین است که احترام مقام ریاست و احترام مجلس را نگه بداریم و از رئیس هم انتظار داریم که بهمان اندازه احترام مجلس را نگه بدارد و فقط یک نکته را تذکرمی‌دهم، در آن روزی که بین دو نفر از آقایان نمایندگان دعواشد حرف شد خیلی تکیه کردند روی اینکه فلان نماینده توهین کرده ولی اشاره نکردند که تماشاچیها با فحش مجلس را به لرزه درآوردند در تمام دنیا وکلا به همدیگر توهین می‌کنند به همدیگر می‌پرند اصلاً در بعضی مجالس هست که گوجه‌فرنگی بهم می‌اندازند تخم‌مرغی که تویش آرد کرده‌اند بهم می‌اندازند اما تماشاچی به هیچوجه حق ندارد که وکیل را مورد توهین قراربدهد برای اینکه وکیل کیست؟ وکیل یک آدم است بنده اگر بدانم اینها به من فحش می‌دهند وقتی رفتم جلوی مجلس به من فحش می‌دهند یا کتک می‌زنند من نه حرف می‌زنم نه رای می‌دهم مرض هم ندارم این کار را بکنم این وظیفه جنابعالی است که حیثیت مجلس را از این بابت نگه دارید جناب آقای دکتر معظمی من اجباری ندارم به آن کسی که فلان چاقوکش دلش می‌خواهد، رای بدهم من اجبار دارم به آن کسی رای بدهم که به آن معتقد هستم اگر بناباشد که چاقوکش او مرا بزند پس آزادی رای و احترام مجلس و مصونیت وکیل کجا رفته؟