تکیه یکی از خصوصیات زیرزنجیری است که در برخی زبان‌ها یا گویش‌ها تمایزدهنده است. در مقاله حاضر نقش تمایزدهنده تکیه در زمان دستوری برخی افعال در گویش مازندرانی قائم‌شهر بررسی شده است. بدین منظور تعدادی از پربسامدترین افعال، که‌ فقط با تفاوت تکیه زمان دستوری آنها عوض شده است، از گویش قائم‌شهر استخراج شده و سپس در دو زمان گذشته ساده و نقلی با هم مقابله شده‌اند. نتایج حاصل از این تحقیق در دو مورد خلاصه می‌شود: 1. تغییر جایگاه تکیه از هجای اول به هجای دوم موجب تغییر زمان از گذشته ساده به گذشته نقلی می‌شود؛ 2. واکه[e] در برخی صورت‌های تصریفی نشان‌دهنده فرایند واجی«درج»در بین خوشه‌های سه همخوانی است.

منابع مشابه بیشتر ...

586b2dc1a0eb2.PNG

گذشته نقلی و بعید در سُغدی و شباهت آنها با برخی از گویش‌های ایرانی نو

بدرالزمان قریب

گذشته نقلی و بعید در سغدی با ستاک گذشته یا صفت مفعولی فعل اصلی و فعل کمکی –dar «داشتن» ساخته می‌شود (8ar- در سغدی به دلیل تغییر انسدادی‌های واکدار به سایشی است). برای بیان گذشته نقلی متعدی، صورت‌های صرفی حال ساده 8ar- به صفت مفعولی، که در واقع ستاک گذشته است، اضافه می‌شود و برای گذشته بعید متعدی، صورت صرف شده ماضی غیر تام فعل کمکی 8ar- به کار می‌رود. قانون هم‌وزنی مصوت‌ها در زبان سغدی به گونه‌ای است که پایانه صفت مفعولی ستاک‌های سبک در حالت «رایی» حفظ می‌شود، اما در ستاک‌های سنگین می‌افتد. این پایانه u- است که از پایانه ایرانی باستان –am به جا مانده است.

586b2d78734d9.PNG

گذشته نقلی در لهجه‌ها و گویش‌های ایرانی

ایران کلباسی

در ارتباط با موضوع این مقاله باید گفت که غالب نوشته‌هایی که تاکنون درباره ساخت فعل در گویش‌های کرانه دریای خزر به رشته تحریر درآمده حاکی از آن است که در بعضی از این گویش‌ها گذشته نقلی وجود ندارد و گویشوران آنها برای بیان گذشته نقلی از گذشته ساده استفاده می‌کنند. نگارنده در مقاله حاضر با دسته‌بندی انواع ساخت‌های زمان گذشته ساده و گذشته نقلی در 60 لهجه و گویش ایرانی در صدد دست یافتن به این نتیجه است که گویش‌های مورد اشاره برعکس آنچه تصور شده است، در حقیقت برای بیان گذشته ساده از گذشته نقلی استفاده می‌کنند. به عبارت دیگر، این گونه گویش‌ها گذشته نقلی دارند ولی گذشته ساده ندارند. در زیر در ابتدا ساخت گذشته ساده و گذشته نقلی را در فارسی میانه، به اختصار، بیان می‌کنیم، سپس انواع ساخت گذشته ساده و گذشته نقلی را در لهجه‌ها و گویش‌های مورد بررسی ارائه می‌دهیم و در پایان به نتیجه‌گیری می‌پردازیم.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

58a089c88e9e0.PNG

استعاره‌‏‏‏هاي جهتي قرآن با رويکرد شناختي

عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا

هدف از نگارش اين مقاله، بررسي زبان شناختي استعاره جهتي در قرآن با توجه به رويكرد نظريه معاصر استعاره است. اهميت اين تحقيق در اينجاست كه استعاره بخش مهمي از ارتباط‌هاي گفتاري و كلامي را تشكيل مي‌دهد و آن قدر طبيعي وارد زندگي ما مي‌شود كه ممكن است در عمل جلب توجه نکند. استعاره در زبان دين نيز كمتر از ساير صورت‌‌هاي زباني نيست. در استعاره‌هاي جهتي، نظامي کلي از مفاهيم با توجه به مفاهيمي از نظامي ديگر سازمان‌بندي مي‌شود. استعاره‌هاي جهتي، مفاهيم را با اعطاي صورت مکاني در جهات متقابل به يکديگر مرتبط مي‌کنند. اين جهت‌هاي مکاني، قراردادي يا دلبخواهي نيستند؛ بلکه بر مبناي تجربه‌هاي فيزيکي و فرهنگي انسان‌‏ها شکل مي‌گيرند. وظيفه اين نوع استعاره‌ها بيش از هر چيز، برقراري انسجام در نظام مفهومي ماست. تقابل‌هاي «بالا يا پايين، جلو يا پشت، راست يا چپ، مرکزي يا حاشيه‌اي، درون يا بيرون» همه از اين دست است. اين جهت‌هاي فضايي يا مکاني با تصوير فضاي هندسي‌اي که در ذهن به وجود مي‌آورند، مفهومي جديد و در نتيجه درکي جديد مي‌آفرينند.

فنون ادبی/بلاغت (بیان، بدیع، معانی) پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی
مقاله
57c5313ddcb5d.PNG

شعر كودكانه و پيدايش زيبايي‌شناسي كلامي در كودكان

عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا

در اين مقاله، نظريه رقيه حسن درباره پيدايش و تكوين زيبايي‌شناسي كلامي در كودكان مورد بررسي قرار گرفته است. در اين نظريه، كودك ناآگاهانه و به صورت غيرارادي با شنيدن لالايي‌ها و شعرهاي كودكانه،‌ ادبيات را مي‌آموزد. او الگوهاي زباني از جمله الگوهاي آوايي، معنايي و نحوي را در شعرها تشخيص مي‌دهد و توانايي در ذهن او شكل مي‌گيرد كه پايه زيبايي‌شناسي كلامي را در سال‌هاي آينده براي او شكل مي‌دهد. در اينجا از ميان گونه‌هاي ادبي ما فقط به بررسي شعر مي‌پردازيم. از ميان الگوهاي ادبي نيز فقط به بررسي الگوهاي آوايي مي‌پردازيم؛ زيرا از ميان ويژگي‌هاي زيبايي‌شناختي اشعار كودكان، الگوهاي آوايي خوشايند و دلنشين، اهميت ويژه دارد. شايان توجه است كه در اين نوشته، جستجو درباره همپوشي‌ها و در عين حال تفاوت‌هاي «زبان» و «ادبيات» به عنوان دو حوزه از حوزه‌هاي ذهن همواره در پس زمينه تمام مباحث مطرح است. نتايج اين تحقيق نشان مي‌دهد كه هر چند زبان و ادبيات ماهيت يكساني دارد از لحاظ منشا و همچنين نوع پردازش با همديگر تفاوت‌هاي اساسي دارد و اين تفاوت آنها را به حوزه‌هايي جدا از ذهن مربوط مي‌كند. در بخش پاياني اين تحقيق الزامات و پيامدهاي نظري را، كه اين تلقي از يادگيري ادبيات براي آموزش ادبيات به كودكان در بردارد، بررسي مي‌كنيم. براساس يافته‌هاي اين تحقيق در تلقي كودكان از ادبيات شكل بر محتوا غلبه دارد و پرورش اين تلقي در شكوفايي توانش ادبي آنها در سال‌هاي آينده نقش عمده ايفا مي‌كند. از اين رو بهتر است كه در تهيه و نگارش اشعار كودكانه بويژه در سال‌هاي اوليه كودكي به جاي طرح مضامين پيچيده و آموزشي به زيبايي شكل و چگونگي بيان اشعار توجه خاصي مبذول شود.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی پژوهش‌ها/پژوهش در ادبیات کودک
مقاله