اثر حاضر، حاصل پژوهشهای کامنسکی در سالهای 1966 تا 1969 در ساحل راست وخان است که فرهنگ وخی ـ روسی با همکاری گریونبرگ بر اساس آن تدوین شده است. مؤلف از همه متنها و نوشتههای گریونبرگ (در بدخشان افغانستان در سالهای 1965 و 1966) نیز بهره برده است.
چون کلمه (روه) به معنی کوه در پشتو و تاریخ سرزمین افغانستان سوابق باستانی دارد بنابراین باید گفت که این کلمه از عصر غزنویان با بسط سلطه سیاسی و کلتوری افغانان به هندو لهجه های هندی نفوذ یافته و منسوب بدان روهیله و مسکن ایشان روهیل کهند تاکنون در السنه هند مستعمل است. ولی در زبان پشتو سوابق ادبی این کلمه وسیع و مقارن است باسمای افغانستان و پشتو نخوا که هر دو قدامت تاریخی دارد...
محمدکاظم کاظمی مولف کتاب هم زبانی و بی زبانی در مورد موضوع کتاب این گونه می گوید: من در این کتاب با دلایل و شواهد مختلف از متون کهن و آراء دانشمندان امروز، نشان دادهام که «فارسی» و «دری» در واقع دو نام است برای یک زبان واحد، و حدود نیم قرن است که گروهی برای جداسازی ملل همزبان و تضعیف زبان فارسی، با این ترفند، زبان ما را دوپاره کردهاند. همچنین در آنجا نشان دادهام که تا نیم قرن پیش، این زبان حتی در مجامع رسمی و علمی کشور ما نیز «فارسی» خوانده میشده است. این سخن شاید امروزه عجیب به نظر آید، ولی در این کتاب با شواهد و مدارک کافی ثابت شده است.
در این مقاله به نقد و بررسی کتاب گویش سیوندی از دید همزمانی ـ تاریخی، نوشته اِ. ک. مالچانووا، پرداخته شده است. سیوندی، گویش اهالی سوند، منطقهای تقریباً در 80 کلیومتری شمال شیراز در استان فارسی در جنوب غربی ایران است. این گویش متعلق به گروه شمال غربی زبانهای ایرانی است. درباره پیشینه و خاستگاه گویش سیوندی نظریات گوناگون مطرح شده است.
مجموعهای به نام زبانهای دنیا در مسکو به زبان روسی منتشر شده است؛ جلد اول از زبانهای ایرانی این مجموعه به گویشهای ایرانی جنوب غربی اختصاص دارد. از آنجا که گویشهای بشکردی، کردشولی و کمزاری از این گروه در ایران کمتر مورد تحقیق و بررسی واقع شده و تا حدودی ناشناختهاند، از میان دیگر گویشهای جنوب غربی برای ترجمه برگزیده شدند. نخستین بار در کتاب فلایر از گروه گویشهای بشکردی/ بشاکردی یاد شده است؛ اما بیشتر مطلب زبانشناختی این گروه از گویشها که فلایر گرآورده بود، از بین رفته است. گرشویچ در 1956 به بشکرد سفر کرد؛ مطالب او به طور کامل منتشر نشد، اما در برخی از آثارش از آنها استفاده کرد. دراین مقاله از تحقیقات گ. مورگنشتیرنه و نیز پ.اُ. شروو (لهجه هرمز و میناب) استفاده شده است.