عرفان و تصوف ریشه و منشاء بسیار قدیمی در ایران دارد و با تشیع سازش و نزدیکی زیاد پیدا کرده و به تدریج و مرور زمان در بین افراد اکثر طبقات و قشرهای اجتماع ایران رخنه و نفوذ کرده مریدان و خاکساران و سرسپردگانی در هر گوشه و کنار دارد. تعداد و شمار پیران و مشایخ صوفیه و رهبران طریقت نیز زیاد و مورد احترام خرد و کلان در هر عصر و زمان بوده اند. در این مجلد به ذکر نام و حال هجده تن از عرفا و صوفیان خدمتگذار ایران پرداخته شده است و به ذکر نام و نشان و هنگام زیست آنان اکتفا شده شمه ای نیز از رشحات فکری و آثار قلمی آنان نقل شده است تا خوانندگان بطرز اندیشه و تفکر آنان پی برده و به تعالیم اخلاقی و راه و روششان آشنایی کمی پیدا کنند. این کتاب شامل هجده فصل است و هر فصلی مخصوص معرفی پیری از پیران طریقت ایران است.
داستانهای سرزمین صوفیان کتابی است که درباره زندگی و آثار شش عارف نامی ایران (حلاج، ابوسعید ابوالخیر، عطار، نظامی، مولوی و جامی) به شکل چکیده و با زبانی شیرین به خامه یک بانوی فاضل و محقق ایرانی به زبان انگلیسی در آمریکا نشر یافته است. داستانهای کتاب به شیوه امروزی و دور از اصطلاحات و مفاهیم دشوار صوفیانه بیان شده است و در عین حال خواننده را با تصوف و عرفان مشرق زمین آشنا می سازد...
در این کتاب، نخست ادیان باستانی کردها معرفی میشود، سپس شرحی از فرقههای مختلف صوفیه فراهم میآید .معرفی بنیان گذاران و آداب طریقت فرقههای"قادریه"، "نقشبندیه" و "حقه" از دیگر مطالب کتاب است .
موضوع کتاب داستانهای تاریخی وقایع برجسته باستان شکوفان ایران، پیش از دوران هخامنشی تا آخر دوران ساسانی و گردآورنده کتاب حسین جودت است که در سال 1353 توسط چاپ درخشان منتشر شده است.
جنگها همواره یادآور تراژدیهای بزرگ انسانی بودهاند. هر بار در کره خاکی جنگی روی میدهد ذهنها به ناگاه در تاریخ سیر میکند و جنگهای خانمان سوز دیگر را مرور میکند. گویا داستان خونخواران تاریخ پایانی ندارد. زمانی آتیلا از قوم هون را خونخوار مینامیدند. آتیلا در زمان فرمانرواییاش در اروپا یکی از مخوفترین دشمنان امپراتوریهای روم غربی و شرقی بود. رومیان به او لقب تازیانه خداوند داده بودند و به او باج میدادند تا کاری به کار رم نداشته باشد. آتیلا حتی به برادر خودش هم رحم نکرد و برای قدرت او را کشت. او رهبر 500 هزار جنگجوی به خون تشنه بربر بود و با حملاتش به شرق امپراطوری روم مردم آنجا را فقط برای طلا بدون هیچ رحمیقتل عام کرد. میگویند از کشتارهای او رود خون جاری میشده است.... امیرتیمور گورکانی ۱۲ فوریه سال ۱۴۰۵ میلادی (۲۳ بهمن ماه) در ۶۹ سالگی در قزاقستان درگذشت. پیکر او را به سمرقند منتقل و در آنجا دفن کردند. تیمور درجریان لشکرکشی به چین بیمار شد و درگذشت. او یک مغول تبار از ایل «بارلاس» بود که در ناحیه «کش» واقع در منطقه فرارود که امروز شهر سبز خوانده میشود، به دنیا آمده بود. حملات نظامی تیمور را به زبان تاتاری «یورش» نوشتهاند. شرفالدین علی یزدی، مورخ دوره تیموری میگوید: «مقصود او بلندی نام و فتح کشور بود و به جهت تحصیل اسباب این دو مطلب پروا نداشت که ملکی با خاک یکسان شود یا خلقی با تیغ بیجان شود. حیات و عافیت جمیع افراد بشر را در مقابل ترقی و استیفای خواهش خود فدا میکرد.»