در نیمه اول قرن سیزدهم هجری وقایع و حوادث بزرگ و مهمی در اروپا روی داد که اثرات آن از حدود اروپا خارج شد و به دیگر نقاط جهان نیز وارد شد. در این میان ایران هم به نوبه خود از اثرات آن حوادث مهم مانند انقلاب کبیر فرانسه و جهانداری ناپلئون کبیر و لشکرکشی ها و فتوحات او بی نصیب نماند. سیاست خارجی ناپلئون اول و عشق او به غلبه بر انگلستان و جنگ های بین ایران و کشور استعمارطلب روسیه تزاری خواه ناخواه دربار فرانسه و ایران را به هم نزدیک کرد. در پی تهاجم سپاه روسیه به ناحیه قفقاز در سال ۱۲۱۸هـ.ق. فتحعلی شاه که درصدد جلب متحدی بود، نامه ای مبنی بر علاقه خود به عقد اتحاد با فرانسه به ناپلئون نوشت. ناپلئون با آنکه با این اتحاد موافق بود، اما چون اطلاعات دقیق و کاملی از وضع سیاسی و عمومی ایران نداشت، بعد از رسیدن نامه فتحعلی شاه، ژوبر مترجم و منشی دربار خود را از راه عثمانی به ایران فرستاد تا تحقیقات خود را از دو کشور مزبور به امپراتور گزارش دهد. کمی بعد از حرکت ژوبر، ناپلئون آجودان مخصوص خویش رومیو را نیز به ایران فرستاد. رومیو در رجب سال۱۲۲۰ هـ.ق. با منشی خود وارد تهران شد، اما چند روز بعد از ورود به ایران وفات یافت. ۹ ماه بعد از مرگ رومیو، ژوبر که قبل از ورود به ایران برای انجام ماموریتی به عثمانی رفته بود، به ایران آمد و به حضور فتحعلی شاه رسید. اما او نیز به علت بیماری نتوانست در ایران دوام آورد و ناگزیر شد ایران را ترک کند و به اروپا برگردد... با مرگ آغا محمدخان قاجار حکومت ایران به فتحعلی شاه رسید و مدت سی سال و پنج ماه بر ایران حکومت کرد. حکومت وی مصادف بود با ظهور ناپلئون در اروپا، کوشش دولت انگلستان برای حفظ مستعمرات خود و به قدرت رسیدن الکساندر اول تزار روسیه که می خواست به وصیت پطر کبیر برای راه یابی به آب های آزاد ..
پیش از جنگ جهانی اول انگلیسیها بهرهبرداری از معادن نفت جنوب ایران را در خوزستان توسعه دادند. در سال ۱۹۰۸ در منطقه مسجد سلیمان ذخایر نفتی عظیمی کشف شد. در سال ۱۹۰۹ شرکت نفت انگلیس و ایران تشکیل شد. (در سال ۱۹۳۵ این شرکت به نام شرکت انگلیس و ایران تغییر نام داد). در نتیجه رشد اهمیت صنعتی و جنگی نفت و احتیاج ناوگان جنگی انگلیس به سوخت نفتی، دولت انگلیس حداکثر سهام شرکت را خرید و به این طریق فعالیت شرکت را زیر نظارت خود گرفت. اهمیت نفت ایران مخصوصا هنگام جنگ جهانی اول که طبق قرارداد با دریاداری بریتانیا، شرکت، نفت ناوگان جنگی بریتانیا را تامین میکرد، افزایش یافت. استحصال نفت در موسسات شرکت در مدت جنگ از ۸۰ هزار تن در سال ۱۹۱۳ به یک میلیون و ۱۰۰ هزار تن در سال ۱۹۱۹ ترقی کرد در نتیجه مظالم و بیقانونیهای شرکت نفت انگلیس- ایران و اسارت و بردگی ایران به وسیله انگلستان باز هم شدت یافت. سرکوبی انقلاب سالهای ۱۹۱۱-۱۹۰۵ ایران زمینه را برای اسارت و بردگی بیشتر ایران و تقویت مواضع اقتصادی و سیاسی انگلستان و روسیه تزاری در کشور آماده ساخت. در آستانه جنگ اول جهانی ایران تقریبا به مستعمره کامل انگلستان و روسیه تزاری مبدل شد و فقط به طور رسمی یک دولت مستقل و غیروابسته به شمار میرفت. متفکر روسیه در اثر خود موسوم به امپریالیسم بالاترین مرحله سرمایهداری ایران، چین و ترکیه را ممالک نیمهمستعمره نامید، در ضمن نشان داد که نخستین کشور از ممالک نامبرده تقریبا بهکلی مستعمره شده و دو کشور دیگر به چنین سرنوشتی دچار خواهند شد. حتی در سال ۱۹۱۳ دولت ایران تحت فشار انگلستان و روسیه تزاری ناگزیر بود رسما با شناسایی قرارداد ۱۹۰۷ انگلیس و روس راجع به تجزیه ایران به مناطق نفوذ موافقت کند. قشون روس در شمال ایران، در قزوین که تا تهران فقط یک روز فاصله داشت، مستقر بود و انگلیسیها نیز در جنوب ایران بودند. انگلیسیها و روسها میتوانستند با اولین اقدام خصمانه ایران دو سر گره را که در دست داشتند، بیشتر بکشند. مشکلات اقتصادی عمیقتر بودند. ادامه حیات اقتصادی و سیاسی ایران آنچنان به روسها و انگلیسیها بستگی داشت که رهایی از بند این دولتها، بدون به خطر انداختن حیات سیاسی ایران، عملا غیرقابل تصور بود. خطوط تلگراف شمال ایران، بانک استقراضی در تهران، جادههای شمال ایران، بندر انزلی، خط آهن تبریز- جلفا، تنها خط آهن رابط ایران با اروپا، در اختیار روسها بود. علاوه بر خطوط تلگراف جنوب ایران و کابل دریایی، خط طویل تلگراف شرکت هند و اروپا، که ایران را به اروپا و انگلیس وصل میکرد، بانک شاهنشاهی ایران با حق چاپ اسکناس ایرانی، کمپانی لینچ (شرکت حملونقل ایران) و در نتیجه مهمترین جادهای که به جنوب ایران منتهی میشد، شرکت نفت ایران و انگلیس با چاههای غنی نفت جنوب ایران که به حکومت ایران سالانه مبلغ هنگفتی پرداخت میکرد و مهمترین ارتباطات دریایی از خلیجفارس به اروپا بود، همه در دست انگلیسیها بود. بریگاد قزاق ایران، گارد مخصوص شاه قاجار، به فرمان روسها بود و مهمترین پستهای فرماندهی را افسران روس در اختیار داشتند.همه اداره امور مربوط به گمرک و مالیات و مالیه ایران در دست کارمندان بلژیکی بود.رییس کل پست ایران یک نفر بلژیکی بود. چند خط ناچیز و کماهمیت تلگراف، که متعلق به شبکههای بزرگ تلگراف روس و انگلیس نبود، با اینکه در دست یک اداره ایرانی بود، ریاست آن را یک انگلیسی به عهده داشت.مشاوران وزارت عدلیه فرانسوی بودند.
یک گونه از اسناد و مدارک که در پژوهش و بررسی مباحث تاریخی مرتبت مهمی دارد متن معاهدات و قراردادها و مقاوله نامه ها و عهدنامه هایی است که میان کشورها امضا شده است و متاسفانه در قرون گذشته چندان توجهی به ضبط و ثبت و نگهبانی دقیق آنها نمی شده و یا آنکه بواسطه موقوف الاجرا شدن و بی مورد ماندن و مناسبات دیگر، حتی نصوص و اصول آنها هم از میان رفته است و احیانا در گوشه مجموعه ای محفوظ مانده و از این راه است که تحریرهایی از قراردادها و دیگر اسناد از این دست بر جای مانده و ماخذ در تحقیقات تاریخی خواهند بود. در دوره قاجاری که عقد معاهدات سیاسی و تجاری و ... با دول دیگر گسترش گرفت گردآوری اسناد در مجموعه های خاص اهمیتی یافت و نسخه های خطی این گونه مصادر و منابع به پراکندگی در دست ماند و اغلب آنها که منشیان و افراد علاقه مند به تاریخ آنها را رونویسی کرده اند، طبعا از روی سوادهایی بوده است که اینجا و آنجا به دست می آمده است.