در این مقاله برخی از نامها و اصطلاحات در گونههای مختلف زبان فارسی و گویشهای ایرانی بررسی و تحلیل شده است. نامها براشیای گوناگون و مفاهیم خاصی دلالت دارند اما پیوندشان به سبب داشتن اصلی مشترک با یکدیگر است. در این پژوهش، واژههای گویشی در چهار مقوله مختلف (مواد خوراکی، گردی، ظروف، رنگ) که صورتهای آوایی مشابه دارند، گردآوری شده است. هدف مقاله حاضر یافتن توضیحی برای این شباهت و پیوند میان واژههای مورد بررسی است. این پیوند در واقع با فرض باور به ایزدبانوی بزرگ/ ایزدبانوی مادر،که از باورهای کهن هند و اروپایی است، محتمل میشود. نتایج در نهایت نشان میدهد نخستین واژهها در ارتباط با باورهای انسانها بوده است. اکنون که این ارتباطها ناشناخته ماندهاند تحقیقاتی از این دست با تکیه برگویشها میتواند پیوند و همبستگی آغازین بین کلام و باورهای اسطورهای را نشان دهند. این نگاه نو به گویشهای ایرانی منجر به پیدایی حوزه جدیدی در پژوهشهای فرهنگ عامه خواهد بود و بسیاری از مسائل تاریخ و فرهنگ ایران را روشن خواهد کرد. برای اثبات این فرضیه، بررسی تطبیقی با برخی از معادلهای زبان روسی نیز انجام گرفته است.
گویش خراسانی از گویشهای اصیل و مهم زبان فارسی است که به سبب کثرت مردمانی که بدان سخن میگویند و نیز به سبب پایگاه محکمی که زبان فارسی همیشه در خطه خراسان داشته است، شناخت آن بایسته و سودبخش است. بسیاری از واژههایی که در گذشته بخشی از گنجینه زبان فارسی را ساختهاند، امروزه در زبان روزمره کاربرد خود را از دست دادهاند؛ اما در گویش خراسانی هنوز رواج دارند و زنده و کارساز ماندهاند. میان آنها واژههای رسا و زیبا و مفیدی به چشم میخورند که امروز هم میتوانند به کار آیند و بر غنای زبان بیفزایند. این کتاب به همین انگیزهها فراهم آمده است. واژگان این فرهنگ عامیانه و گفتاریاند. واژگان خارجی رایج در پارسی خراسان در این فرهنگ کمتر آمده است.
منظور از این بررسی، نخست ضبط و ثبت گویشهای رو به فراموشینهاده نراق و محلات و بعد از آن برآورد شماره گویشهای زنده و نمونهبرداری از آنها در منطقهای بوده است که از شمال به قم، از خاور به تفرش و اراک و خمین، از جنوب به اصفهان و گلپایگان و از باختر به کاشان محدود میگردد. گویشهایی که در این بخش بدانها سخن گفته میشود، در همه جا «راجی» یا «رایجی» نامیده میشود.
در این مقاله به نقد و بررسی کتاب گویش سیوندی از دید همزمانی ـ تاریخی، نوشته اِ. ک. مالچانووا، پرداخته شده است. سیوندی، گویش اهالی سوند، منطقهای تقریباً در 80 کلیومتری شمال شیراز در استان فارسی در جنوب غربی ایران است. این گویش متعلق به گروه شمال غربی زبانهای ایرانی است. درباره پیشینه و خاستگاه گویش سیوندی نظریات گوناگون مطرح شده است.
مجموعهای به نام زبانهای دنیا در مسکو به زبان روسی منتشر شده است؛ جلد اول از زبانهای ایرانی این مجموعه به گویشهای ایرانی جنوب غربی اختصاص دارد. از آنجا که گویشهای بشکردی، کردشولی و کمزاری از این گروه در ایران کمتر مورد تحقیق و بررسی واقع شده و تا حدودی ناشناختهاند، از میان دیگر گویشهای جنوب غربی برای ترجمه برگزیده شدند. نخستین بار در کتاب فلایر از گروه گویشهای بشکردی/ بشاکردی یاد شده است؛ اما بیشتر مطلب زبانشناختی این گروه از گویشها که فلایر گرآورده بود، از بین رفته است. گرشویچ در 1956 به بشکرد سفر کرد؛ مطالب او به طور کامل منتشر نشد، اما در برخی از آثارش از آنها استفاده کرد. دراین مقاله از تحقیقات گ. مورگنشتیرنه و نیز پ.اُ. شروو (لهجه هرمز و میناب) استفاده شده است.