خودشیفتگی (Narcissism) نشانه خودخواهی و خودمحوری نیست، بلکه دلالت بر وضع فکری و برداشت خودانگیخته انسانی دارد که در آن، شخص خودش را به جای دیگری هدف عشق قرار میدهد. بسیاری از هنرمندان، شاعران و نویسندگان از برتری هنری خود در برابر دیگران دفاع کرده؛ این موضوع در اشعار و آثار بازمانده از دورههای اولیه رواج و گسترش زبان و ادبی پارسی تا قرن هشتم شدت بیشتری دارد. اکثر شاعران به مفاخر و ستایش از خود پرداخته و جلوههای گوناگون این هنر را به نمایش گذاشتهاند، اما هیچ شاعری به اندازه خاقانی در این گونه دعویها تند نرفته است. وی در اشعار خویش مکرر به خودستایی پرداخته و بر قدما و معاصران طعنه زده، خود را برتر از آنان شمرده و دیگر شاعران را ریزهخوار خوان معانی و عطسه خود دانسته است. هنگامی که اثری از دیدگاههای گوناگون مورد ستایش قرار میگیرد؛ این اثر حتماً تعالیم خاصی دارد که مقبول همگان واقع میشود و اگر مفاخره و ستایشی هم باشد در خور آن شاعر است که میتوان حافظ، غزلسرای بزرگ فارسی را مثال زد. حافظ در اکثر غزلیات به ویژه در بیت آخر و تخلص، سخنان خود را بالاتر از دیگران میداند ولی در این دعوی صادق است و شایسته خودستایی زیرا که قبول خاطر و لطف سخن او خداداد است.
تُحْفَةُ الْعِراقَیْن، نخستین سفرنامه منظوم فارسی، سروده خاقانی شروانی شاعر سده ششم قمری میباشد. تحفة العراقین که در قالب مثنوی و در شش مقاله سروده شده، شرح دو سفر خاقانی، یکی به عراق عجم و دیگری به حجاز، به قصد حج است. این موضوع با حواشی شاعرانه فراوان از جمله مناجاتها و مدح شخصیتهای سیاسی و علمی و نیز شرحی مختصر از زندگی خصوصی خاقانی همراه است. تحفة العراقین که خاقانی آن را تحفة الخواطر و زبدة الضمائر نیز مینامد، در قالب مثنوی و در بحر هزج مسدّس اخرب مقبوض سروده شده، و شامل بیش از۱۰۰‘ ۳ بیت است. این مثنوی بیانگر مشاهدات سراینده در سفر به مکه، از مسیر عراق عجم و عراق عرب است و شاعر ضمن آن به شرح دیدار خود با بزرگان شهرهای مختلف و ذکر برخی رسوم و عادات مردمان هر دیار پرداخته است. کتاب مشتمل است بر یک مقدمه منثور، ۷ مقاله، و یک خاتمه منظوم. مقالات کتاب به ترتیب عبارتاند از «عرائس الفکر و مجالس الذکر»، «معراج العقول و منهاج الفحول»، «سبحة الاوتاد»، «سواد الاوراد و خزانة الاوتاد»، «موارد الاوراد و فرائد الافراد»، «هدی المهتدی الی الهادی» و «فی وصف الشّام والموصل».
شرح غزلیاتی از حافظ که تقریرات استاد بدیعالزمان فروزانفر در دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات در سال 1319 شمسی است و تحریر دکتر حسین بحرالعلومی، قسمت اول در مجله یغما سال بیستوسوم (1349) و سال بیستوچهارم (1350) انتشار یافت. سپس در مجموعه مقالات و اشعار استاد که به کوشش عنایتالله مجیدی در سال 1351 منتشر شد. این رساله شرح دو غزل خواجه است: 452 و 481 چاپ قزوینی و 443 و 472 خانلری. غزل اول در این شرح پانزده بیت و در قزوینی و خانلری چهارده بیت است و غزل دوم در قزوینی و خانلری هشت بیت و اینجا هفت بیت است. قسمت دوم در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران سال بیستودوم که به یاد استاد انتشار یافته و شامل غزل 218 قزوینی و 212 چاپ خانلری است.
یکی از بزرگترین شاعران هنرمند و خردورز قرن سیزدهم هجری، میرزا سید رضی است که به گواهی تذکرهها، «تحصیل مراتب کمالیه نموده و مقدمات علمیه را آموخته» و بر متفرعات علوم و ریاضی و رمل و اعداد، احاطه کامل داشته، نوشتههای یونانی، عبری و سریانی را هم میشناخته و خطوط نستعلیق و شکسته و نسخ را به زیبایی رقم میزده است. در انواع قالبهای ادبی، شعر گفته: بهویژه در رباعی که آن را شیرینتر از سایر اشعار میسروده است. از وی قصاید و غزلیات و قطعههای فراوانی در دست است که نشانه تفکر عارفانه و زاهدانه اوست. محتوای اشعار او بیشتر در مدح ائمه اطهار(ع)، مولای متقیان علی(ع) و منقبت بزرگان دین است.
از مقایسه دیباچه شاهنامه با متون زرتشتی چنین بر میآید که فردوسی با اندیشه و فلسفه ایرانی آشنا بوده است. بسیاری از عبارتها، صفات و ویژگیهای به کار رفته درباره خداوند به یکسان در مقدمه شاهنامه و متون زرتشتی دیده میشود، البته تمایزهایی نیز از این نظر بین این دو وجود دارد. این مشابهتها و تمایزها در مقاله حاضر در دو بخش جداگانه معرفی و بررسی شده است.