اصل کم‌کوشی و اقتصاد زبانی، یکی از اصول مهم در تمام جوانب زندگی انسانی از جمله اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. در ارتباط کلامی امروزی در تمامی زبان‌های زنده دنیا، تلاش می‌شود تا پیام با فشرده‌ترین و کوتاه‌ترین جملات به مخاطب ارسال شود. پیشرفت انسان‌ها در زندگی مدنی نوین، حوصله و مجالی را برای ارسال یا دریافت پیام‌ها با جملات طولانی، باقی نگذاشته است. زبان‌شناسان اعتقاد دارند که انسان‌ها به مرحله‌ای از ارتباط می‌رسند که احتمال استفاده از حرکات سر و دست به جای گفتار وجود دارد. با نگاهی کلّی به ساخت جملات و واژه‌های زبان فارسی، این نکته دریافت می‌شود که کوتاهی و تراش‌خوردگی، یکی از ویژگی‌های اصلی آنهاست؛ برای نمونه واژه «آفریتون» امروزه به شکل «فری» به کار گرفته می‌شود. با توجّه به نکات بالا، این سؤال در ذهن نگارندگان این مقاله مطرح است که سنایی در غزل خویش چه شگردها و ترفندهایی را برای دست‌یابی ایجاز به کار می‌برد؟ بررسی به عمل آمده، حاکی از این موضوع است که سنایی در غزلیات خود، شیوه‌های گوناگونی را در پیش می‌گیرد تا سخن خود را موجز و فشرده بیان کند و با به‌کارگیری آرایه‌هایی چون تشبیه، استعاره و تشخیص و با استفاده از منادا، خطاب، حروف اضافه و حذف ارکان جمله، فرآیند ایجاز را در دو حیطه کلّی ایجاز حذف و ایجاز قصر آشکار می‌سازد.

منابع مشابه بیشتر ...

59711cf7c5c6e.jpg

آثار منظوم مرحوم میرزا محمود غنی زاده

محمود غنی ‌زاده سلماسی (1258-1313 شمسی ) نویسنده، شاعر، مترجم، سیاستمدار، روزنامه ‌نگار و از پیشتازان مشروطیت ایران بود. غنی زاده که در جوانی مقالاتی برای روزنامه حبل‌المتین کلکته ارسال می کرد، با عبدالرحیم طالبوف نیز آشنایی و دوستی داشت. وی از طرفداران شعر و ادبیات کلاسیک بود و به نقد اشعار و گفتار نوگرا می پرداخت. میرزا محمود غنی زاده اشعار کمی پرداخته است که اغلب در جای معینی یادداشت نمی شدند و در مجالس دوستانه از حفظ قرائت می شدند. اغلب آثار منظوم کتاب پیش رو به همت فرزند شاعر از جراید و مجلات فارسی خارج از کشور گردآوری شده و انتهای آن با اشعاری در سوگ غنی زاده آراسته شده است. این کتاب در سال 1332 توسط کتابفروشی معرفت در دسترس علاقمندان قرار گرفت.

58e735d02f9d2.PNG

حذف به قرینه در زبان فارسی: قاعده‌ها و محدودیت‌ها

دکتر سید علی میر عمادی

حذف به قرینه و مطالعه و بررسی در عملکرد آن به مواردی مربوط می‌شود گه یک سازه بنا بر دلایل کارکردی، معنایی ویا ساختاری و با توجه به قرینه‌های سازه‌ای محذوف می‌گردد. سخن کاوان و کاربردگرایان حذف سازه‌ها را در قالب بافت قابل توجیه می‌دانند و به دنبال آن هستند که علت حذف آن را به شیوه‌ای توصیف کنند. دستورنویسان سنت‌گرا نیز به تجزیه و تحلیل سطحی از عناصر محذوف می‌پردازند و «درک» را عامل اساسی در حشری‌بودن برخی از عناصر می‌دانند (دیوید کریستال، 1985، ص 107). از سوی دیگر زبانشناسان به بررسی محدودیت‌هایی که حذف به قرینه را مانع و یا ترغیب می‌نمایند می‌پردازند. با وجود این، در گذشته تعمق و تامل در قواعدی که بر این پدیده زبانشناختی ناظر است کمتر مورد توجه بوده است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

57d65321ac16d.PNG

سبک هندي و مدعيان پيشوايي آن (بررسي ميزان و چگونگي تاثيرگذاري شاعران پيشگام سبک هندي بر شکل‌گيري اين سبک)

احمد غنی پور ملکشاه

يکي از مباحث پيچيده و مبهم در کتاب‌هاي تاريخ ادبيات ايران، سرآغاز و چگونگي شکل‌گيري سبک هندي است. مطالعه نظر محققاني که به اين مساله پرداخته‌اند از فراواني ديدگاه‌هاي ارايه شده حکايت دارد. برخي محققان اين سبک را نتيجه ناگزير سير طبيعي شعر فارسي دانسته، برخي ديگر اين سبک را در ارتباط با عواملي اجتماعي و محيط شکل‌گيري آن بررسي کرده‌اند. در اين ميان، پژوهشگراني هم هستند که ريشه اين سبک را نه در ارتباط با عوامل اجتماعي يا محيط شکل‌گيري بلکه در شعر شاعران گذشته جستجو کرده‌اند. اين دسته از محققان غالبا از شاعراني چون خاقاني، حافظ، وحشي بافقي و ... به عنوان پايه‌گذار اين سبک نام برده‌اند؛ اما نکته حايز اهميت قبول عام نيافتن چنين پژوهش‌هايي است. واقعيت اين است که سبکي به گستردگي سبک هندي را نمي‌توان و نبايد نشات گرفته از شعر يک شاعر دانست، بلکه بايد از ميزان و چگونگي تاثيرگذاري اين شاعران بر اين سبک سخن گفت و اين امر نيز تنها به واسطه استفاده از روشي تازه، يعني تحليل محتوا انجام‌شدني است. در اين مقاله نيز کوشيده شده است تا با تحليل محتواي شعر چهار شاعر پيشگام سبک هندي يعني خاقاني، حافظ، وحشي بافقي و بابا فغاني ميزان و چگونگي تاثيرگذاري آنان بر شکل‌گيري سبک هندي نشان داده شود.

پژوهش‌ها/سبک شناسی و مکتب‌های ادبی
مقاله
57aff2ef5c945.PNG

بازتاب زيبايي‌شناختي سيماي پيامبران در قصايد خاقاني

احمد غنی پور ملکشاه

زندگي و سرگذشت پيامبران به عنوان انسان‌هايي کامل و داراي شخصيت آسماني و سيره انساني در اکثر متون ادب فارسي انعکاس يافته و يکي از غني‌ترين منابع الهام در شکل‌گيري آثار هنري و ادبي، همواره سرچشمه مضمون آفريني و تصويرسازي شاعران و نويسندگان در ادب فارسي بوده است. آنچه در اين مقاله به آن پرداخته مي‌شود، تحليل سرگذشت پيامبران در قصايد خاقاني است. شاعر شروان براي طرح هنرمندانه اشعارش از سرگذشت هفده پيامبر بهره برده که جلوه‌هاي زندگي حضرت رسول اکرم (ص)، بالاترين کاربرد را در ميان هفده پيامبر به خود اختصاص داده است. خاقاني با استفاده از داستان پيامبران، گاه تنها در پي ذکر گوشه‌هاي از زندگي آنان در قالب شعر است؛ اما در بسياري از مواقع، وي سرگذشت انبيا را وسيله‌اي براي طرح موضوع‌هاي مختلف مي‌کند. شاعر با دست‌مايه قراردادن داستان انبيا در پي طرح موضوع‌هاي متنوعي است که در اين ميان، مدح، نخستين رتبه را دارد. اين رويکرد خاقاني بر تعلق خاطر شاعر به ممدوحان و دستگاه قدرت، ناظر است. شاعر شروان براي رسيدن به مقصود خويش از شيوه‌هاي بلاغي گوناگوني مانند تشبيه و اغراق بهره جسته است. وي با اين شگردها، کوشيده است توصيف‌هايي دقيق و روشن از موضوع‌هاي شعريش ارائه کند.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران
مقاله