یکی از ابعاد اعجاز قرآن کریم اعجاز بیانی است. موسیقی بر آمده از عبارتهای قرآن به نحوی است که معانی را در چشم خواننده مجسّم مینماید. این پژوهش مبتنی بر این پرسش است که با توجّه به این حقیقت که چینش و نظم آهنگ واژههای قرآن کریم در خدمت اعجاز بیانی است، آیا میتوان پدیده مدّ را که در بسیاری از عبارتهای قرآنی خود نمایی میکند جزئی از اعجاز بیانی قرآن به حساب آورد؟ آیا میتوان مقوله مدّ را از زاویه و رویکرد جدیدی مورد مطالعه قرار داد و آن را عاملی مؤثر برای القای معانی و به تصویر کشیدن ظرافتهای قرآن کریم دانست؟ نتیجه این پژوهش که فقط به قرآن اختصاص دارد نشان میدهد کشش موسیقایی حاصل از مدّ یا به تعبیر دیگر کلماتی که در آنها خصوصاً مدّ متصل واجب و مدّ لازم وجود دارد این کارکرد را میتواند داشته باشد که علاوه بر معنای اصلی کلمه یکی از معانی (مدّ): کثرت، وسعت، فزونی و غیره را در عبارتهای قرآنی به منصه ظهور برساند و به مخاطب القا کند. همچنین یکی از مسائلی که ترادف واژهها را به معنای واقعی در قرآن کریم نفی میکند، وجود موسیقی و کشش صوت یا عدم آن در میان کلمات مترداف است.
کتاب شمع الانجمن فی مواعظ والمحن تالیف دانشمند محترم جناب حاج آقا رضای علماء قمی است که در سال 1351 در چاپخانه اسلام در قم به چاپ رسیده است
کتاب حاضر ترجمه فارسی سوره مائده از قرآن کوفی است که در سال 1350 توسط اداره امور فرهنگی آستان قدس رضوی به چاپ رسیده است
این فرهنگ دربرگیرنده واژگان جدید مشتمل بر واژگان رایج و مأنوس و به دور از الفاظ مهجور است. از آنجا که واژگان این لغتنامه فقط از روزنامه و مجلات معاصر عربی جمعآوری شده، به همین سبب کاملاً متنوع و جدید است. در گردآوری واژگان تنها به گزینش لغات سیاسی و ادبی بسنده نشده، بلکه هزاران واژه در زمینههای مختلف اعم از کامپیوتر، شیمی، فیزیک، زیستشناسی، برق، الکترونیک، مخابرات و ... گزینش شده است. این فرهنگ قابل استفاده همه علاقمندان زبان عربی بهویژه دانشجویان رشته عربی والهیات در مقاطع مختلف است.
این تحقیق بر آن است تا پارهای از دشواریهای نحوی حاصل از شواهد شعری را، از منظر عروض و قافیه، مورد نقد و بررسی قرار دهد. سؤال تحقیق آن است که آیا شعر با توجه به موانع و محدودیتهایی چون: وزن، قافیه، موسیقی و ... میتواند سند صرفی یا نحوی باشد؟ و اصولأ استناد به شعر، ارزش علمی دارد یا خیر؟ به منظور دستیابی به پاسخ، با استناد به برخی از کتابهای معتبر نحوی، شواهد متعددی از حاکمیت موسیقی به جای نحو و نیز ضرورت شعری و تأثیر آن بر شواهد صرفی و نحوی، همچنین ضرورت ساخت کلمات با هجای بلند بررسی شده است و در ادامه، از قافیه و تأثیر آن در مخالفت با قواعد نحوی سخن به میان آمده است.