از دیرزمان، عنصر نور در اسطوره، تاریخ و فلسفه جهان شناسی اقوام گوناگون حضور داشته است. بنا بر کارکردهای متنوع نور (مثل مفاهیم قدسی، عقلانی، هستی شناختی، هدایتگری و زیباشناسی)، این سیر تاریخی از مصر باستان و با آیین هرمس آغاز میشود و در اندیشه زردشت، تنوع وگستردگی مییابد. دین یهود، مکتب گنوس، آیین صابئین مندایی و دین عیسای ناصری(ع) با تاثیرپذیری از یکدیگر در انتقال اندیشه اشراقی نقش داشتهاند. اوج حضور مفاهیم نورانی با شاکله عقلانی، در دین مبین اسلام مشاهده میشود. با توجه به اینکه محور این نوشتار بررسی متون ادبی وعرفانی است، مشاهده میشود که در سه اثر: الطواسین از حلاج، عبهرالعاشقین از روزبهان بقلی و آواز پر جبرئیل از سهروردی، نور در وصف وحدانیت خداوند و قداست وجود نبی اکرم، جمال الهی و انسانی، مراتب وجود و فرشتهشناسی نقش موثری ایفا میکند. در حقیقت، وسعت مشرب عرفان و ادب ایرانی، با تکیه بر مبانی اسلامی، کلیتی از اندیشه خردورزان کهن را منعکس میکند.
حاج میرزاحسن اصفهانی، ملقب به صفی علیشاه از مشهورترین مشایخ و بزرگان متصوفه در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری و از جمله فضلا و علما و بزرگان عرفاء سلسله نعمتاللهی بود. وی که شاعری توانا و عارفی مطلع بود، نخست از جمله مریدان منور علیشاه شیرازی، قطب سلسله نعمت اللهی محسوب میشد، اما پس از اینکه به نمایندگی از وی به تهران مهاجرت کرد و مدتی در این شهر اقامت نمود، خود رأساً ادعای قطبیت کرد و سلسله صفی علیشاهی را بنیان نهاد... سوگند خورده ایم بموی تو بارها تا بگذریم در غمت از اختیارها گفتم که دل بزلف تو گیرد مگر قرار زان بیخبر که داده بیاد او قرارها داند کسی که روزش از آنطره گشته شام بر عاشقان گذشته چسان روزگارها
کتاب «غنچۀ باز در شرح گلشن راز» تألیف جلال الدین علی میر ابوالفضل عنقا، عارف سلسله اویسی در قرن سیزدهم هجری شمسی است. کتاب غنچۀ باز، شرح مثنوی «گلشن راز» با موضوعیت عشق و عرفان اسلامی است. این کتاب در قالب شعری مستزاد است. این مستزاد عرفانی، با اضافه کردن واژگان بر پایان هر مصراع مثنوی «گلشن راز» نگارش شده است و در واقع قالب مثنوی گلشن راز را به قالب مستزاد تغییر داده است.
در اين مقاله سعي شده است تا ابياتي از «ديوان كبير شمس» بنا بر تعاريفي كه از مفهوم زيبايي توسط انديشمندان ايراني و غربي ارايه شده است، بررسي شود. از آنجا كه زيبايي مطلوب بشر است و در فطرت آدمي ريشه دارد، مشاهده خواهد شد كه بعضي تعاريف و كاربردهاي هنري زيبايي از نگاه ايرانيان و غربيان به يكديگر شبيه است. به منظور نظم نوشتاري، نويسندگان اين مقاله، بررسي وجوه زيباشناسي ابيات «ديوان كبير» را در دو بخش بررسي كردهاند: ابتدا جنبه معنوي زيبايي كه شامل موضوعاتي همچون نور، شادي، وحدت وجود و ... ميشود و ديگر جنبه صوري و ظاهري زيبايي در موضوعاتي چون مسايل بيان و موسيقي شعر.