در این مقاله، ویژگی‌های فرایند تکرار در گویش کردی سورانی بررسی می‌شود و با ساخت تکرار در زبان فارسی، از حیث صوری و معنایی، مطابقه داده می‌شود. از حیث صوری، ساخت تکرار را هم از نظر صرفی و هم از نظر آوایی بررسی می‌کنیم و، از حیث معنایی، مفاهیمی که بیشتر در ساخت تکرار رخ می‌دهند مدّ نظر است. در این راستا، با استفاده از دیدگاه موراوچیک (١٩٧٨)، ویژگی‌های صوری و معنایی تکرار را بررسی می‌کنیم و سپس به بیان ویژگی‌های صوری و معنایی این ساخت در سورانی و مقایسه آن با فارسی می‌پردازیم. در پایان، نتیجه می‌گیریم که از حیث ویژگی‌های صرفی ساخت تکرار در دو زبان مثل هم است، از حیث ساخت آوایی، همان‌طور که انتظار می‌رود، در ساخت‌های تکرارِ دو زبان تفاوت‌هایی وجود دارد و، از حیث ویژگی‌های معنایی، بسامد مفهوم افزایش کمیت در هر دو زبان بیشتر است.

منابع مشابه بیشتر ...

569c85958f6b4.PNG

بررسي کارکردهاي تکرار در شعر معاصر (با تکيه بر شعر سپهري، شاملو و فروغ)

مسعود روحانی

«تکرار» در زيباشناسي هنر از مسايل اساسي است و در ادبيات و به خصوص در شعر، نقش بسزا دارد که در صورت کاربرد مناسب، تکرارها مي‌توانند بر جنبه زيبايي شناسيک و هنري يک اثر تاثيرگذار باشند. از سوي ديگر، از ديدگاه سبک‏شناسي نيز تکرار واژه مي‏تواند بيانگر، سبک شخصي (=شاخصه سبکي) باشد. در شعر کلاسيک، قافيه و رديف در جايگاه يکي از ارکان شعري حضور دارد، اما اين قافيه و رديف ـ که در شعر معاصر دست و پاگير محسوب مي‌شود ـ از جهتي ديگر بروز يافته و عنصر تکرار، جايگزين آن شده است. تکرار در سطوح مختلف (واک، هجا، واژه و جمله يا عبارت) در شعر معاصر ديده مي‌شود و شاعران معاصر، چه براي توسعه معاني و حسن تاثير و چه در زمينه سود جستن از نغمه و آهنگ کلام، از آن بهره برده‌اند. روي هم رفته مي‌توان روش تکرار را پرکاربردترين روش در شعر اين دوره دانست که به يکي از مهم‌ترين عناصر زيبايي آفريني در شعر معاصر تبديل شده است. با توجه به اهميت و بسامد بالاي استفاده از تکرار در شعر معاصر، در اين مقاله سعي شده است به طور دقيق به کارکردها و نقش‌هاي تکرار در شعر نو توجه شود. بدين منظور، اشعار برخي از بزرگان شعر معاصر مانند سهراب سپهري، فروغ فرخزاد و احمد شاملو مورد بررسي قرار گرفتند و کارکردهاي گوناگون تکرار از جهات مختلف در شعر ايشان واکاوي گرديد و نتايج قابل ملاحظه‌اي به دست آمد که در متن اين جستار، آمده است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

561cc606d00dd.PNG

واژه‌بست‌های ضمیری در گویش رایجی (آران و بیدگل)

محمد راسخ‌مهند

جایگاه پی‌بست‌های ضمیری در فارسی باستان و میانه تا حدودی ثابت بوده است و آنها در جایگاه واکرناگل، یا جایگاه دوم، یعنی پس از اولین واژه، در جمله ظاهر می‌شدند. این پی‌بست‌ها در اکثر زبان‌های ایرانی دچار تحول شده و از حیث نقش و جایگاه تغییر کرده‌اند. در این مقاله توزیع و نقش‌های مختلف پی‌بست‌های ضمیری در گویش رایجی، یا گویش آران و بیدگل، از زبان‌های ایرانی نو شمال غربی، بررسی شده است و در ضمن مقایسه‌ای هم با کاربرد این واژه بست‌ها در برخی دیگر از زبان‌های ایرانی شده است. این پی‌بست‌ها در رایجی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته، ضمیر ملکی، مفعول مستقیم و غیرمستقیم و متمم حروف اضافه به کار می‌روند. در رایجی این واژه بست‌ها دیگر در جایگاه واکرناگل به کار نمی‌روند و از این حیث با زبان‌های ایرانی باستان و میانه متفاوت اند. این پی‌بست‌ها در اشاره به فاعل منطقی جمله در زمان گذشته به صورت شناور می‌توانند به سازه‌های مختلفی قبل از فعل اضافه شوند. این واژه‌بست‌ها در نقش‌های دیگر به هسته خود اضافه می‌شوند.

دستور زبان/گویش و لهجه
مقاله