در این مقاله، پژوهنده روی تاریخچه نقیض در ادب پارسی دقیق شده و بسامد آن را در ادوار شعر پارسی (از دورههای پیشین تا قرن معاصر) بررسی کرده، سپس به واجست نقیض در سبک هندی پرداخته و ویژگیهای مهم آن را برشمرده، آنگاه تعریفی از نقیض (پارادوکس) به دست داده و به ذکر چند شاهد مثال بسنده کرده است. و بالاخره، نقیض را در برخی از صنایع لفظی و معنوی بررسی کرده است که عبارتند از: استعاره در نقیض، اسلوب معادله در نقیض، ایهام در نقیض، تتابع اضافات در نقیض، تشبیه در نقیض، تعدد در نقیض، تناسب در نقیض، حسامیزی در نقیض، عکس در نقیض و کنایه در نقیض.
«نظریه عام کلیشهها» یکی از نگاههای صورتگرایانه قرن بیستم به ادبیات عامیانه است که به تأثیر از مطالعات عامیانه، عبارتشناسی و واژگانشناسی صورت گرفت. جی. ال. پرمیاکوف زبانشناس و نویسنده روسی، با نوشتن کتاب از مثل تا قصههای عامیانه (1968) چارچوب نظری این نظریه را بنیان نهاد و با بررسی عناصر بازتولیدی زبان از قبیل ضرب المثلها، چیستان، کنایات، قصهها، و هرگونه عبارت قالبی و فرمولوار زبان در تقابل با متون تولیدی و خلاق زبان، نظریه عام کلیشهها را معرفی کرد. پرمیاکوف و برخی همنظران وی برخلاف گروهی که عقیده داشتند در آفرینشهای ادبی باید از عناصر کلیشهای زبان پرهیز شود و چندان نظر مساعدی بهاینگونه عبارات نداشتند، کوشیدند علت وجودی کلیشهها و فواید ساختار آن را توجیه کنند. و نشان دهند که کلیشهها صرفاً عباراتی دستدوم، کهنه و پیشپا افتاده نیستند. پرمیاکوف از دیدگاه زبانشناسی، نظریه عام کلیشهها را ارائه میکند و حدود طرح کلی نظریهاش از ضربالمثلها (کوچکترین واحد ادبیات عامیانه) تا افسانهها (بزرگترین واحد ادبیات عامیانه) را شامل میشود و بیشتر به دنبال تحلیل ساختاری واحدهای ادبیات عامیانه است. با استناد به عنوان فرعی این کتاب: یادداشتهایی درباره نظریه عام کلیشهها میتوان ادعا کرد که این نظریه هنوز کامل نیست و پرمیاکوف بیشتر درپی طرح مقدماتی این نظریه بودهاست. هدف ما از نگارش این مقاله، معرفی این نظریه و جایگاه آن در نقد ادبی است و برای این منظور، تلقی زبانشناسان و صورتگرایان را در مورد کلیشهها و نظریه عام کلیشهها در حوزه ادبیات عامیانه جست وجو کردهایم.
نفثه المصدور، كتابي تاريخي ـ ادبي است تاليف محمد زيدري نسوي ـ منشي سلطان جلال الدين خوارزم شاه ـ كه در نيمه اول قرن هفتم به نثري مصنوع و مزين نگاشته شده است و روان شاد دكتر اميرحسين يزدگردي آن را تصحيح و شرح كردهاند. كنايه (irony) يكي از صور (شكل) پوياي خيال در ادب پارسي است كه دانش مندان علم بيان از دير زمان تاكنون بدان اقبال نمودهاند. در اين مقاله، پژوهنده تعريف كنايه را مورد مداقه قرار داده، سپس انواع آن را از نظر قدما بيان نموده و براي هر كدام به ذكر چند مثال بسنده كرده است. آن گاه به بازجست اقسام كنايه به ترتيب بسامد پرداخته است.