در این مقاله کتاب (زبان گیلکی) نوشته مسعود پورهادی معرفی و نقد شده است. زبان گیلکی از زبانهای ایرانی شمالی غربی است که هماکنون در کرانههای دریای خزر، در جوار زبانهای تالشی، مازندرانی، تاتی، و ... رایج است و با آنها مشابهتهای فراوانی دارد. این زبان دارای گویشهای مختلفی است و به سه گروه اصلی: گیلکی مرکزی (رشتی)، گیاکی غرب گیلان (بیهپس)، و گیلکی شرقی گیلان (بیهپیش) نقسیم شده است. گیلکی غربی در شهرهای رضوانشهر، شفت، صومعهسرا، فومن، خمام، انزلی، رستم آباد، و به طور کلی در نواحی غرب گیلان رایج است و گیلکی شرقی نیز در لاهیجان، سیاهکل، آستانه اشرفیه، لشتنشا، حسن کیاده، کوچصفهان، لنگرود، رودسر و به طور کلی، در شرق گیلان تداول دارد.
جای افسوس است که ما از حیات مرحوم میرزاآقاخان کرمانی و تشبئات و عملیات سیاسی او چیز زیادی در دست نداریم جز آنچه چندین مولف از روی یکدیگر با فرق های جزئی استنساخ کرده و هیچ چیز تازه ای تتبع ننموده اند. بنابراین بهتر آن می دانیم که بجای اینکه در این تذکر سی ساله دوباره به نقل همان عبارات اکتفا کنیم به تشریح و تدقیق نظریات و افکار سیاسی و اجتماعی او داخل شده و بسیاری از مسایل را که در حق او تاریک است روشن نماییم. میرزا آقاخان از حیث سرنوشت نویسندگی خیلی شبیه به خیام است که آثارش بواسطه بغض و نفرت مخالفین متروک و بدون مطالعه آنها با تیر اتهامات به جهل و نادانی منسوب شده است. ولی همانطور که اینک پس از شش هفت قرن خیام میرود جای خود را در ادبیات و فلسفه مشرق و مغرب باز کند میرزاآقاخان هم روز به روز مشهورتذ می شود و یکی بعد از دیگری آثار و تالیفاتش به طبع میرسد و کم کم همان طبقات منوره که با او مخالف بودند مجبورند در اطراف او قلمفرسایی کنند...
مولف در این کتاب اشعار نظیری و عرفی را با هم مقایسه کرده است و برای نشان دادن این که دو شاعر هم زمان و هم سبک در حالی که شباهتهای فراوانی با هم دارند چقدر می توانند با یکدیگر تفاوت داشته باشند و این مقایسه که بین دو شاعر سبک هندی به وجود می آید، جذاب و شیرین به نظر می رسد. نویسنده در ضمن مقایسه، به بررسی و نقد شعر هر دو شاعر هم پرداخته است .