ادبيات انتقادي همواره منعكس كننده جهتگيريها و انديشههاي مبارزان عليه حاكميتهاي استبدادي بوده است. وجود رويدادهاي عرصه اجتماعي و سياسي زمينه مشتركي در ادبيات فارسي و عربي براي حضور شاعران در اين حيطه فراهم كرده است. اشعار سياوش كسرايي و احمد مطر نيز از جهت زمينه اجتماعي، محتوا و استراتژيهاي زباني در حوزه انتقادي قرار دارند؛ از اين رو اين مقاله سعي دارد با استفاده از روش تحليل گفتمان انتقادي با تاكيد بر الگوي اجتماعي ـ شناختي وندايك، ضمن شناسايي گفتمانهاي شكل گرفته در اشعار دو شاعر، ايدئولوژيها و سازوكارهاي زباني گفتمان مدار اشعار را بازشناسي كرده و مورد تجزيه و تحليل قرار دهد. بررسي اشعار نشان ميدهد كه هر دو شاعر، با استفاده از زبان شعري و خلق گفتمان انتقادي، پيوند ظريفي بين جهانِ شعر و واقعيت برقرار كردهاند و از رهگذر آن در مسير آگاهي بخشي به ملت مبارز پيشگام بودهاند. همچنين ساختار زباني و مفهومي گفتمانهاي شكل گرفته در اشعار حاكي از اين است كه كسرايي و مطر در كنار تعهد به مبارزه و انتقاد با استفاده از استراتژيهاي زباني و قدرت تأثيرگذاري آن، نظام گفتمان انتقادي يكپارچهاي را در برابر سطله استبداد خلق كردهاند. گفتمان غالب در اشعار كسرايي با هدف پيروزي مبازران، ارائه راهكار مقاومت و اعتراض و ترسيم افقهاي رهايي بنا شده است؛ در مقابل گفتمان مسلط در اشعار احمد مطر بيشتر به بازتاب تلخيهاي نظام حكومت با هدف مشروعيتزدايي از سلطه حاكمان صورتبندي شدهاند.
مجموعه شعر "مهره سرخ" سروده سیاوش کسرایی است. او در سال ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. وی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد.بسیار زود به همراه خانواده اش به پایتخت آمد. او در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند و علاوه بر فعالیتهای ادبی و سرودن شعر، عمری را به تکاپوهای سیاسی (حزب توده ایران) گذراند. اما سرانجام، ناگزیر از مهاجرت شد و دوازده سال پایانی زندگی اش را ابتدا در کابل و سپس در مسکو بسر برد. وی سالهای پایانی عمر خویش را دور از کشور خود و در تبعید در اتریش و شوروی گذراند؛ وی در سال ۱۳۷۴ به دلیل بیماری قلبی در وین، پایتخت اتریش در سن ۶۹ سالگی بر اثر بیماری ذات الریه زندگی را بدرود گفت و در گورستان مرکزی وین (بخش هنرمندان) به خاک سپرده شد. ... مهره سرخ گاه شناساننده تبار کسی است، گاه زیب و زیور گیسوان یا دست و گردن و کلاه و بازو و بازوبند و یا چون اندوخته ای پشتوانه رفاه. اما و همچنین "مهره سرخ" می تواند گه گاه چون سپرده ای تعهدآور نمودار و نقش پرداز منش و کردار آدمی نیز باشد که به ویژه در چنین حالتی، فاجعه، سهل انگاری در سپردن و ستاندن این امانت گرانبهاست.
سنگ و شبنم مجموعه ای است بس لطیف و دل انگیز از دوبیتی ها و رباعی ها و ترانه های سیاوش کسرایی. کسرایی یکی از برجسته ترین شاعران نیمایی معاصر ایران است.
تحلیل رفتار متقابل نظریهای برای شناخت رفتار، احساس و ذهنیت افراد در بستر روابط شخصیتهاست که در آن تصویری از ساختار روانی انسانها ارائه میگردد و از الگوی سهگانه حالات نفسانی؛ یعنی والد، بالغ و کودک در تجزیه و تحلیل رفتارهای آدمی استفاده میشود. در این مقاله با روش تحلیل محتوا و رویکرد میان رشتهای مؤلّفههایی، چون ابعاد سهگانه ساختار شخصیت، زنجیره روابط بین شخصیتها و سازکارهای دفاعی که شخص برای دوری از تنشهای روحی و رفتاری به کار میگیرد، با تعمیم به جامعه داستانی، در داستان شیر و گاو از داستانهای کلیله و دمنه، توصیف و تحلیل میشود. در این بررسی معلوم میشود که افراد این داستان در موقعیتهای مختلف چگونه عمل میکنند و به چه روشی خود را در قالب رفتارهایشان آشکار مینمایند و رفتارهای آنان ریشه در چه تنشهای روحی و روانی دارد. هدف از این پژوهش گونهشناسی رفتارهای شخصیتهای داستان شیر و گاو و تحلیل آنها بر اساس الگوی اریک برن برای دستیابی به خصوصیات روحی و روانی شخصیتهاست. نتایج بررسی مؤلّفههای تحلیل رفتار متقابل در داستان شیر و گاو نشان میدهد که روابط میان شخصیتهای آن از پیوستگی برخوردار است و از میان جنبههای سهگانه ساختار شخصیت، رفتارهای کلیله، دمنه و شیر بترتیب در قالب شخصیتهای بالغ، والد و کودک قابل ارزیابی است. روابط متقابل میان این شخصیتها در آغاز از نوع مکمّل و سازنده است؛ امّا در ادامه داستان به تعامل از نوع متقاطع میانجامد و موجب بروز اختلال در رفتار میشود.
مقامات حریری از جمله آثار حوزه فرهنگ و ادبیات عرب است که به دلیل کیفیت خاص زبان و توجه به بازیهای زبانی و روایتمندی و وجهه داستانیاش از ارزش ویژهای برخوردار شده است. پرهیز از مباحث صرفا زبانی و تاریخی و توجه به فنون بیان و سخنوری در این اثر و گرایش به بررسی شیوه روایت و پردازش آن در بطن چنین زبانی میتواند زمینه ساز نگاهی نو و پویا در این متن باشد. «تعلیق»، به عنوان یکی از عناصر روایی در این اثر، سازوکار ویژهای دارد. تعلیق در مقامات حریری مختص به ساحت روایی و داستانی آن نیست، بلکه کیفیت خاص زبان و برجسته کردن ادبیت آن، ضمن افزایش تاخیر و تعویق در سطح معنا و پیشبرد پیرنگ، باعث ایجاد نوعی تعلیق زبانی نیز شده است. این مقاله با توجه به ساحت زبانی و روایی تعلیق، با توصیف و تصویر سازوکارهای این پدیده در مقامات، نشان میدهد که تعلیق زبانی در این اثر ادبی بر تعلیق روایی غالب است.