هذه الرساله فریدة فی بابها، تحدثت فیها الکاتبة الفاضلة عن إقلیم خوارزم و هو اقلیم لا یکاد الکثیر من قراء العربیة الآن یعرفونه تحدید موقعه و لا بلدانه. لقد کان هذا الاقلیم من اقالیم المملکة الاسلامیة التی یعنی بها الدارسون، و قد عند الثعالبی فی کتابه یتیمة الدهر بابا لشعرائه، شأنه فی ذلک شأن الابواب التی عقدها لشعراء الشام و العراق و .... کان هذا فی القرن الخامس الهجری.
نویسنده در مورد علت تالیف کتاب می گوید: در این رساله نوعی از اشعار عربی را به نام موشحات مطالعه کرده و پای از دامنه مباحث کاملا فنی بیرون ننهاده ام، به علاوه تتبع اشعار مذکور تاکنون در کشور ایران سابقه نداشته و کلمه موشح نیز در نزد صاحب المعجم از حدود صنعتی از محسنات بدیعی تجاوز نکرده است....
تا آنجایی که میدانیم تاکنون کتابی که موضوع زندگینامه ها و سیر (سیره ها) را در ادبیات عرب بررسی کرده باشد تالیف نشده است. علی رغم اهمیت موضوع و شدت بستگی آن با پیشرفت تدوین تاریخ اسلامی که از زمان تدوین مغازی و سیر آغاز و با تالیف سیره پیامبر و کتب طبقات ادامه یافته و از شرح حال هیچ صاحب علم، فن، یا پیشه ای باز نمانده است، و اکنون به جایی رسیده که می توان میراث ادبی اعراب را در این باب غنی تر و و سیعتر از میراث غرب شمرد. در واقع اعراب و مسلمانان به نگارش زندگینامه های بزرگان و دانشمندان توجه بسیار داشتند و برای پیشرفت این هنر فعالیت بسیار کردند، و در طبقه بندی و ترتیب آنها تنوع بسیار به کار بردند که خواننده شرح آن را در این کتاب خواهد خواند. ادبیات عرب از نگارش سیر که خود نوعی زندگینامه اما مفصل و جداگانه است نیز غافل نماند که از ان جمله اند "سیره ابن طولون" اثر بلوی و "سیره صلاح الدین ایوبی" اثر ابن شداد. عصر حاضر در برابر این هنر که در ادبیات عرب قدیمترین مکان را دارد، بدون واکنش نماند و زندگینامه نویسان معاصر تحت تاثیر روشهای غربی، از نظر تجزیه و تحلیل شخصیتها و بیان تاثیر عوامل روحی و اجتماعی در آنها، به این هنر رنگ و جلوه ای دیگر بخشیدند. زندگینامه نویسان با مطالعه شرایط زمانی و اجتماعی صاحبان ترجمه از نظر میزان تطبیق آنان با محیط خود و همچنین با مقابله روایات برای روشن شدن حقیقت، و با درنظر گرفتن سبک نگارش و شیوه بیان مطالب به صورتی که بتواند تصویری واقعی از حقایق ارائه دهد به تالیف زندگینامه ها پرداختند...