در زبان فارسی بعضی کلمات بسیط مانند درنگ، گمان و آزار وجود دارد که از نظر معنی حالت یا عمل را نشان میدهد. از سوی دیگر، در این زبان برای ساختن اسم معنی (اسم حالت) و اسم عمل (اسم مصدر) از اضافه کردن بسوند Iـ (یای مصدری) به صفات و گاهی اسمها استفاده میشود، مانند سرخی، دانایی و دوندگی، اما در متون فارسی قدیم به شواهدی برمیخوریم که پسوند Iـ به کلماتی که خود اسم معنیاند ملحق شده است. در مقاله حاضر تعدادی از این کلمات که خود اسم معنیاند ملحق شده است. در مقاله حاضر تعدادی از این کلمات نقل و بررسی شده و سابقه آنها در فارسی میانه (پهلوی) به دست داده شده است.
جمعی به حق عقیده دارند که زبان فارسی دارایی مشترک همه نسل های دیروز و امروز و فردای کشور است و به هیچ عنوان نباید در شکل الفاظ و کیفیت اشتقاق آن مداخله کرد و نسل کنونی باید زبانرا به همان صورتی که از نسل های پیشین تحویل گرفته به نسل های آینده تحویل بدهد. گروهی دیگر معتقدند که زبان فارسی مانند همه زبانهای دنیا بر اثر مرور زمان و تاثیر تحولات قهری که در جهان پیش می آید خواه ناخواه دستخوش دگرگونی شده و خواهد شد زبانی که در قرن چهارم هجری زبانی رسا و شیوا و برای رفع همه نیازمندیها کافی بوده برای رفع نیازمندیهای امروزی کافی نیست؟ و وضع لغات نو برای مفاهیم جدید از ضروریات زندگی انسانی است و به هیچ عنوانی نمی شود از ان صرف نظر یا احتراز کرد....
«لُغَتِ فُرس» یا فرهنگ اسدی نام واژهنامه مهم و قدیمی است که اسدی طوسی شاعر سرشناس سده پنجم هجری آن را تألیف کردهاست. اسدی در این کتاب برای شرح غالب لغات، شاهد یا شواهدی از شاعران میآورد. ترتیب واژههای این واژهنامه بر پایه حرف آخر آنها است. اسدی همانگونه که خود گفته، این کتاب را برای آن نوشت تا شاعران و نویسندگان پارسیزبان سرزمینهای غربی ایران که با برخی از واژههای بهکاررفته در خراسان و فرارود آشنایی نداشتند بتوانند مشکلات لغوی خود را به یاری این کتاب رفع کنند. این کتاب کهنترین لغتنامه فارسی است که در قرن پنجم قمری تألیف گردیده است. آنچه درباره این کتاب قابل توجه است، این است که دستهبندی لغات در این کتاب به شیوهای است که نشان میدهد هدف از تألیف آن راهنمایی شاعران بوده تا اگر در قافیه شعر محتاج کلمهای شدند و معنی آن را ندانستند، در این کتاب بیابند و استفاده نمایند.
مولف کتاب در پیشگفتار درباره موضوع کتاب می گوید: آنچه در این کتاب گرد آورده شده نتیجه کوششهایی است که نگارنده از چهل و اندی سال پیش یعنی از سالهای ۸ – ۱۳۳۶ که در دوره دوم دبیرستان حکیم نظامی قم -امام صادق کنونی- درس میخواند به عمل آورده است. هسته اوليه لغات کتاب از شنیدههای پدر و مادر عزیزم گردآوری شده؛ مقداری را نیز طی سالهای گذشته به تدریج از گفتههای معاشران قمیام گرفتهام. چندین نفر از دوستان همشهریام نیز مجموعههای کوچکی از لغات گردآورده خود را در اختیار بنده گذاردند. طبیعی است که بسیاری از لغات این مجموعهها تکراری و بسیاری دیگر نیز مشترک میان زبان مردم تهران و قم بود. نگارنده آنچه را از این مجموعهها در لغات گردآوری شده خود نداشت استخراج کرد و به مجموعه خود افزود.
کتاب «فرهنگ فارسی مدرسهی سپهسالار» با تصحیح دکتر علی اشرف صادقی، از روی نسخهی منحصر به فرد در کتابخانه مدرسهی عالی سپهسالار (مطهری) منتشر شده است. از این فرهنگ، تحت عنوان نصاب ترکی و فرهنگ منسوب به قطران نیز یاد کردهاند. در معرفی این فرهنگ آمده است: «قسم دوم در مرکبات معانی بعضی اقوال اکابر و حدیث نبوی صلعم.» اما با بررسی متن مشخص می شود که فرهنگ حاضر شرح عبارات عربی، آیات، احادیث و لغات گلستان سعدی است. این فرهنگ برحسب الفبای فارسی و با ذکر شواهدی چند، تدوین شده است.