اين پژوهش گامي در جهت بازبيني، نقد و تبيين جايگاه حصرو قصر به عنوان يكي از فصول مهم فن معاني و از ابزارهاي بلاغي كارآمد در تحليل متون است. اين مبحث كه مربوط به سطوح دروني كلام و لايههاي پنهان انديشه گوينده است، از نخستين كتابهاي معاني تا دوره معاصر مورد توجه اهل بلاغت بوده و بخشي مفصل و مجزا را به خود اختصاص داده است. از سوي ديگر اين ابزار بلاغي، مورد استفاده متنوع و مكرر شعرا، نويسندگان و عرفاي مؤلف قرار گرفته است. براين اساس حصـر و قصـر قابليت بلاغي مشتركي ميان گوينده و مخاطب اوست. گوينده براي تبيين و القاي انديشههاي دروني خود و مخاطب، اعم از پژوهشگر يا خواننده عادي، در جهت تحليل و تفهيم محتواي آثار.
این کتاب که در فن فصاحت و بلاغت و علم معانی است بر طبق متن خطیب دمشقی و مفتاح العلوم سکاکی و عقود الجمان سیوطی و حل اللب المصون شیخ احمد دمنهوری در شرح رساله جوهر مکنون سیدعبدالرحمن اخضری تلفیق گردید و به طریق شمسالدین محمد بن قیس رازی، ذیلی بر مقدمه فصاحت و بلاغت از اوصاف ناپسندیدهای که در زبان تازی و پارسی است از قبیل ترکیبات ناخوش و استعارات یا رد و تقدیم و تأخیرات ناپسند و معانی واهی و غلو و مبالغتهایی که به حد استحالت عقلی رسد و خطاهای لفظی و معنوی و زیادات و محذوف، چون تخفیف حرکات مشدد و تشدید حرکات مخفف و تغییرات الفاظ از مناهج صواب و نقد اشعار و معانی بر آن افزوده شده است.
این پژوهش، نقدی است بر مطالبی که پیرامون مبحث پرسش در کتابهای مربوط به علم معانی مطرح میشود. یکی از انواع جملاتی که در علم معانی از جایگاه ویژهای برخوردار است، جملات پرسشی و اغراض نهفته در آن است که در میان آثار ادبی نیز شواهد بسیاری دارد و برای طرح مفاهیم متعدد و متنوعی به کار میرود. در بسیاری از موارد، جملة پرسشی در پی طلب فهم یک امر ناشناخته که رسالت خاص آن است، برنمیآید بلکه مقصود دیگری جز فهم مجهول را دنبال میکند. با وجود اهمیتی که جملات پرسشی و مقاصد پنهان آن در متون ادبی دارد، مباحث مربوط به آن در کتابهای بلاغی فارسی با کاستیها و مشکلاتی مواجه است. به همین منظور، در این نوشتار، با توجه به تعاریف و شواهد مطرح شده در کتابهای مربوط به علم معانی، به نقد و بررسی مبحث پرسش پرداخته میشود. در این راستا، کتب مهم بلاغی فارسی، بررسی و ارزیابی میشود. با بررسی شواهد و تعاریف مذکور، آشکار میشود که برخی از مباحث در کتابهای بلاغی نیازمند بازنگری است. از جمله مشکلاتی که در این کتابها وجود دارد میتوان به تقلید صرف از مباحث بلاغی عربی، بیتوجهی به تغییر معنایی برخی عناوین در فارسی و عربی، ناهماهنگی اغراض ذکر شده با شواهد آن، بیتوجهی به گزینش عنوان مناسب، بدخوانی شعر و احاطهنداشتن برخی از بلاغتنویسان بر مفهوم اشعار اشاره کرد.
داستانهای عاشقانه به عنوان مهمترین بخش متون غنایی، سهم قابل توجّه از گستره زبان وادب فارسی را به خود اختصاص دادهاند. مطالعات انجام شده در حوزه ادب غنایی نشان میدهد که سابقه این داستانها به آغاز شعر فارسی و آثاری چون آفرین نامه بوشکور بلخی، ورقه و گلشاه عیّوقی و وامق و عذرای عنصری، بازمیگردد. کسب آگاهی در زمینه متون غنایی، عشّاق ادب فارسی و آشنایی با صاحبان این آثار چندان دشوار نمینماید؛ زیرا در این زمینه فراوان قلم فرساییهایی شده است. در این میان، متون غنایی با رویکرد مذهبی و اعتقادی محدودیّت خاصّی دارند. تا جایی که در مقابل تعداد فراوان «لیلی ومجنون»ها، «خسرو و شیرین»ها، «وامق و عذرا»ها و «ِنل و دمَن»ها و صدها منظومه عاشقانه دیگر با جنبههای صرفاً غنایی، تعداد معدودی «سلیمان و بلقیس» و «یوسف و زلیخا» پدید آمده است. امّا در پژوهش حاضر سخن از یک متن غنایی متعلّق به اواخر دوره صفویه است که باید آن را در نوع خود یگانه و از بسیاری جهات ممتاز دانست. نمونه نادری از تلاقی مذهب و آثار غنایی، داستانی عاشقانه با مضمونی کاملاً مذهبی و رعایت جانب حرمت امام حسین (ع) نگارنده در پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن تطبیق و تحلیل ابعاد مختلف داستان عاشقانه ارینب در «منظومه تسبیح کربلا» متعلّق به «زکی مشهدی» با روایت تاریخی «ابن قتیبه دینوری»، به بررسی وجوه غنایی آن بپردازد.
گويندگان عارف همواره درصدد يافتن راهي براي انتقال و القاي انديشههاي متعالي و تجربيات معنوي خود و مخاطبان آثار عرفاني درصدد درک و دريافت اين مفاهيم بودهاند. آشکار است که به دليل ابهام و ديريابي اين معارف، استفاده از تمامي ظرائف و قابليتهاي زبان و بلاغت آن ضرورت مييابد. در اين راستا برخي ابزارهاي بلاغي علم معاني ـ که همسو با قريحه ذاتي و ذوق فطري گوينده و مخاطب اوست ـ از جمله «قصر و حصر» و اختصاص و تأکيد مستتر در آن، اهميت ويژهاي دارد. دو محور اساسي دغدغه گوينده عارف براي القاي انديشهها از سويي و کاربرد فراوان «قصر و حصر» در متون نثر عرفاني از سوي ديگر، ضرورت انجام چنين پژوهشي را تبيين ميکند.