درباره اين بيت از ديوان خواجه: «پير گلرنگ من اندر حق ازرق پوشان / رخصت خبث نداد ارنه حكايت‌ها بود» از ديرباز تاكنون تفاسير و معاني متعدد و گوناگوني مطرح گرديده است. در اين مقاله، ابتدا ديدگاه‌هاي متقدمان را در چهار گروه کلي دسته‌بندي کرده آنها را به اختصار نقد و بررسي مي‌کنيم. سپس، با اين فرض كه در روش شناسي شرح متون آنچه اهميت دارد، به دست دادن گونه‌اي «پارادايم» يا انگاره هماهنگ براي فهم متن است و آنچه يك تفسير را بر ديگري تفوق مي‌بخشد سازگاري بيشتر اجزا پارادايمي است كه شارح ترسيم كرده است، قرائت خود يا خوانش جديد را، از رهگذر برجسته‌سازي دو تقابل و قراردادن اين بيت در آن نظام تقابلي يا شبكه روابط، به گونه‌اي صورت مي‌‌دهيم كه همخواني بيشتري با ساير اجزا ديوان و جهان بيني حافظ داشته باشد. قرائت ما در واقع گونه‌اي ديگر از خوانش زرين كوب (1364) است.

منابع مشابه بیشتر ...

5a2dafd54921c.png

طریق عشق؛ شرح غزلیاتی چند از حافظ

بدیع الزمان فروزانفر

شرح غزلیاتی از حافظ که تقریرات استاد بدیع‌الزمان فروزانفر در دانش‌سرای عالی و دانشکده ادبیات در سال 1319 شمسی است و تحریر دکتر حسین بحرالعلومی، قسمت اول در مجله یغما سال بیست‌وسوم (1349) و سال بیست‌وچهارم (1350) انتشار یافت. سپس در مجموعه مقالات و اشعار استاد که به کوشش عنایت‌الله مجیدی در سال 1351 منتشر شد. این رساله شرح دو غزل خواجه است: 452 و 481 چاپ قزوینی و 443 و 472 خانلری. غزل اول در این شرح پانزده بیت و در قزوینی و خانلری چهارده بیت است و غزل دوم در قزوینی و خانلری هشت بیت و اینجا هفت بیت است. قسمت دوم در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران سال بیست‌ودوم که به یاد استاد انتشار یافته و شامل غزل 218 قزوینی و 212 چاپ خانلری است.

58b12b81a40cd.PNG

حافظ از دو نگاه: رمانتیسم گوته و تعالی‌گرایی امرسن

زهره تائبی نقندری

گوته، اندیشمند و شاعر آلمانی و امرسن، شاعر ـ فیلسوف امریکایی، از جمله شاعرانی هستند که نه تنها در ادبیات ملی کشورشان، بلکه در ادبیات جهان نیز بسیار تأثیر کرده‌اند. وجوه مشابه فراوانی در نگرش و اندیشه‌های این دو شاعر به چشم می‌خورد که از مهم‌ترین آنها علاقه‌مندی هر دو شاعر به حافظ و معرفی وی به ملت‌های خود است. پژوهش حاضر، علاوه بر بررسی تأثیر‌پذیری گوته و امرسن از حافظ، تلاش هدفمندی را که این دو شاعر برای ایجاد اقبال ادبی حافظ در ادب غرب انجام داده‌اند و چگونگی استقبال از شعر و اندیشه حافظ در ادبیات آلمان و امریکا را، براساس دیدگاه یکی از صاحب‌نظران ادبیات تطبیقی به نام پراور، بررسی می‌کند. در این پژوهش، ابتدا چگونگی آشنایی گوته با حافظ و بررسی عوامل مؤثر در ایجاد شیفتگی او نسبت به این شاعر ایرانی ارائه خواهد شد. پس از آن چگونگی آشنایی امرسن با حافظ و نهایتاً تفاوت دیدگاه‌های گوته و امرسن نسبت به شناخت و پذیرش حافظ در ادبیات غرب بررسی می‌شود. انگیزه اصلی گوته در تقلید از حافظ یافتن طرحی برای عاشقانه سرودن بود، در حالی که امرسن در جست‌وجوی یافتن اندیشه‌ای بود که علاوه بر ستایش زیبایی و آرامش، جوابگوی روح آزادی‌خواهی و استقلال فردی و هویت ملی جامعه معاصرش نیز باشد و به همین دلیل، شعر حافظ را، هماهنگ با فرهنگ و ملیت خود، به امریکائیان معرفی کرد. حاصل تلاش این دو، موجب اقبال یافتن حافظ، در مسند اندیشه جهانی، در فرهنگ و ادب غرب شد.