جریان عرفان، جنبه شاخصی از معنویت اسلام است که در عرصههای گوناگون فرهنگی، هنری، ادبی و... فرصت رشد و نمو یافته است. یکی از بارزترین عرصههای رشد این جریان مربوط به بناهای مذهبی بهویژه مقابر است که پس از مساجد بیشترین و مهمترین حجم بناهای بازمانده از معماری ایران دوران اسلامی را به خود اختصاص داده است. مقابر شیوخ و بزرگان متصوفه گونهای از مقابر دوران اسلامی است که معمولا بهوسیله مریدان در داخل همان خانقاه شیخ و با خصوصیات ویژهای ساخته شدهاند. موضوع اصلی این تحقیق بررسی و کشف تأثیرات عرفان اسلامی بهطور عام و تصوف مکتب شیخ صفی بهطور خاص بر مضامین کتیبههای قرآنی و حدیث مقبره این عارف و صوفی بزرگ با تکیه بر متون عرفانی بهویژه کتاب صفوةالصفا بهعنوان زندگینامه و مرامنامه عرفانی شیخ صفی است. نکته اساسی در این راستا اثبات این حقیقت است که اصول عرفان و تصوف اسلامی فقط محدود به یک عقیده و طرز خاصی از زندگی نبوده، بلکه بهطور گستردهای در سایر ابعاد زندگی عرفا و متصوفه، از جمله در نحوه تزیین و انتخاب مضامین کتیبههای مقابر آنها نیز مؤثر بوده است. با توجه به یافتههای تحقیق، مضامین کتیبههای قرآنی و حدیث مقبره شیخ صفیالدین اردبیلی؛ ارتباط مستقیم با مفاهیم عرفان اسلامی و بهویژه آراء و اندیشههای صوفیانه مکتب صفویه دارد که به تفصیل در صفوةالصفا و سایر متون عرفانی تشریح و تفسیر شده است.
حاج میرزاحسن اصفهانی، ملقب به صفی علیشاه از مشهورترین مشایخ و بزرگان متصوفه در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری و از جمله فضلا و علما و بزرگان عرفاء سلسله نعمتاللهی بود. وی که شاعری توانا و عارفی مطلع بود، نخست از جمله مریدان منور علیشاه شیرازی، قطب سلسله نعمت اللهی محسوب میشد، اما پس از اینکه به نمایندگی از وی به تهران مهاجرت کرد و مدتی در این شهر اقامت نمود، خود رأساً ادعای قطبیت کرد و سلسله صفی علیشاهی را بنیان نهاد... سوگند خورده ایم بموی تو بارها تا بگذریم در غمت از اختیارها گفتم که دل بزلف تو گیرد مگر قرار زان بیخبر که داده بیاد او قرارها داند کسی که روزش از آنطره گشته شام بر عاشقان گذشته چسان روزگارها
کتاب «غنچۀ باز در شرح گلشن راز» تألیف جلال الدین علی میر ابوالفضل عنقا، عارف سلسله اویسی در قرن سیزدهم هجری شمسی است. کتاب غنچۀ باز، شرح مثنوی «گلشن راز» با موضوعیت عشق و عرفان اسلامی است. این کتاب در قالب شعری مستزاد است. این مستزاد عرفانی، با اضافه کردن واژگان بر پایان هر مصراع مثنوی «گلشن راز» نگارش شده است و در واقع قالب مثنوی گلشن راز را به قالب مستزاد تغییر داده است.