هر متن، محل تجمع فرهنگها، اندیشهها و باورهایی است که هنگام خوانش، ما را به متون و فرهنگهای دیگر رهنمون میشود. آثار ادبی میراث بر متون گذشته هستند؛ بنابراین، متنها از نظر روساخت و ژرفساخت، از یکدیگر تأثیر میپذیرند و آنچه که ما از یک متن در مییابیم در واقع پیگیری سرنخهایی از شبکه روابط زبانی، تصویری و معنایی متون گذشته و معاصر هنرمند است. غزلیات سعدی که خود گنجینهای جامع و ارزشمند از پاکترین احساسات، عواطف و اندیشههای بشری است، از زمان وی تاکنون همواره زبان حال بیشتر مردم ایران بوده است. به گونهای که با خواندن هر متنی یا اندیشهای، احساس میشود بین متن اخیر و آثار وی، ارتباطی بیرونی و درونی وجود دارد و در پارهای متون، این ارتباط، ماهیتی تقریبا تقلیدی پیدا میکند، به طوری که اثر پسین، بازسرایی و بازآفرینی معنایی از پیشگفته شده در شکل و بافتی تقلیدی از شعر سعدی است. غزلیات عماد فقیه کرمانی از جمله این متنهاست که دارای ارتباطی اساسی با غزل سعدی و تاثیرپذیرفته از آن است. این ارتباط، زمینههای مختلفی از تقلید، تداعی، تلفیق و وابستگی را دربرمیگیرد. در این مقاله، سعی بر این است که با روش تطبیقی ـ توصیفی، به بررسی کوتاهی از ارتباط بین غزل سعدی و عماد فقیه پرداخته شود.
بوستان، همتای جاودانهی گلستان، با این تفاوت که منظوم است. این منظومهی چهارهزار بیتی همانند گلستان داستان به داستان و مواعظ شیرینی در آغاز یا انجام هر داستان در آن آمده است. وزن این منظومه، همانند شاهنامهی فردوسی (بحرمتقارب) است. این اثر درخشان هممانند گلستان مخاطب عام و خاص دارد و مطبوع هر طبعی است، و بیش از هفتصد سال است که در اقلیم فارسی زبان (علاوه بر ایران، شبه قارهی هند، افغانستان و آسیای میانه به ویژه سمرقند و بخارا و تاجیکستان) در مکتبخانهها و سپس در عصر جدید در آموزشگاهها و مدارس عالی و دانشکدهها کتاب درسی آموزشی است و مهمترین درسی که میدهد درس زندگی است. بوستان مشتمل بر 10 باب است : 1. در عدل و تدبیر و رای 2. در احسان 3. در عشق و مستی و شور 4. در تواضع 5. در رضا 6. در قناعت 7. در عالم تربیت 8. در شکر بر عافیت 9. در توبه و راه صواب 10 .در مناجات و ختم کتاب.
این کتاب مطالعهای است در باب عوامل عمده اجتماعی و سیاسی و ایدئولوژیکی که سببساز نهضت بیسابقه ترجمه آثار یونانی به عربی در بغداد، دارالخلافه تازهتأسیس سلسله عباسی در اثنای دو قرن نخست فرمانرواییشان شد. این کتاب از سلسله طولانی و ممتازی از کتابهای تاریخی و لغوی در باب تحقیقات یونانی ـ عربی یا مطالعه ترجمههای کتابهای دنیوی یونانی به عربی در قرون وسطای مسیحی یاری میگیرد. بنابراین نویسند میتواند در کوشش برای فهم و تبیین نهضت ترجمه کتابهای یونانی به عربی در مقام پدیداری اجتماعی و تاریخی از پرداختن به اینکه چه کسانی این نهضت را آغاز کردند و چه کتابهایی ترجمه شد و چه هنگام این اتفاق رخ داد، از دیگر نویسندگان بینیاز باشد و به چگونگی و چرایی آن توجه کند.
متنهای ادبی با سایر متنها از رهگذر نقل قولهای آشکار و پنهان، تلمیح، اقتباس و جذب مؤلفههای صوری از متنهای پیش از خود، در ذخیره مشترک سنن ادبی تداخل مییابند. این رابطه در ادبیات ما گاهی از طریق ترجمهها به وجود آمده است. تغییرات به وجود آمده در اوایل قرن بیستم و گسترش روابط میان ایران و فرانسه سبب گرایش شاعران پیش گام ایران به ادب و هنر این کشور و تأثیر و تأثر متقابل فرهنگ و تمثیل و داستان و شعر دو ملت شده است. بررسی تأثیرپذیری شاعران از یکدیگر از جذابترین مقولههای نقد ادبی است. «رشید یاسمی» از جمله شاعرانی است که ضمن برداشتن گامهای بلند در راه تجدد و اصلاح، با انتقال افکار و مضامین شاعران غرب از جمله شاعران فرانسه، افق اندیشه را فراختر کرد و قریحه درخشان خود را نیز با آن اصلاح و تغذیه نمود. نظر به این مسأله و با رشد نظریههای ادبی و رویکردهای مختلف نقد ادبی در ایران و وجود عناصر و مناسبات میان متنی در دیوان رشید شایسته است که از این دیدگاه به شعر او پرداخته شود. روش تحقیق نقد نفوذی میباشد. رشید یاسمی هنرمندی است که از پیشینیان تأثیر پذیرفته است و علاوه بر دستیابی به تجربههای مشترک هنرمندان قبلی، به دلیل ذهن جوینده و پر تکاپویش رنگی تازه از خلاقیت هنری و ادبی خود را بر تجربههای گذشتگان زده است. او برای پرورش و غنای ذوق و آمادگی بیشتر و نیز آگاهی از تجربه شاعران زبانهای دیگر، بدون این که رنگ و بوی ترجمه از آثار او پیدا باشد، همچون معاصرانش گامی بلند در راه پیشرفت ادب فارسی و گشایش افقهای تازه در تجدد و تحول ادبی ایران برداشته است.
کتاب تاريخ کشمير يا راج ترنگيني «Rajtarangini»، روايت منظومي از اسطوره، حماسه و تاريخ بخشي از سرزمين هند يعني کشمير است. کشمير به علت زيبايي طبيعت، لطافت هوا، حتي رنگ پوست مردمانش در هند به ايران صغير شهرت دارد. اين اثر را ابتدا کلهن «Kalhah» به زبان سنسکريت سرود و بعدها دوبار به فارسي ترجمه شد که ترجمه اول مصنوع و متکلف و دور از فهم بوده و ترجمه دوم که در زمان اکبر شاه گورکاني به وسيله ملاشاه محمد شاه آبادي صورت گرفته ترجمهاي ساده و روان و ماندگار بوده است. تطبيق بعضي از حکايتها و شخصيتهاي تاريخي آن با برخي از روايتها و چهرههاي ديني و تاريخي آثار ايراني و سامي، موضوع بحث اين مقاله است.