خاصیت ترکیبپذیرى کلمات از جمله موضوعاتى است که در علم نحو روسى به هنگام بررسى نحوه ترکیب کلمات با یکدیگر مورد مطالعه و بررسى قرار میگیرد. ویژگی ترکیبپذیرى کلمات را میتوان در دو سطح متفاوت زبان، یعنى در دو سطح معنا و دستور مشاهده نمود. زباشناسان روس خاصیت ترکیبپذیرى کلمات را در درون "گروه واژههاى وابستگى " مورد مطالعه و بررسى قرار داده و بر این اساس در درون تمامی گروه واژههای وابستگى، کلمهاى را به عنوان "کلمه اصلى " و کلمه دیگر را تحت عنوان "گسترشدهنده " مشخص مینمایند. در گروه واژههاى وابستگى، میان کلمات اصلى و گسترشدهندهها نوعى رابطه معنایى وجود دارد که "نسبت نحوى" نامیده میشود. زبانشناسان روس نسبت نحوی موجود میان کلمات در گروه واژه را به عنوان معناى کل گروه واژه در نظر میگیرند و بر این اساس، گروه واژهها را به چند نوع تقسیمبندى میکنند. مقاله حاضر ماهیت و نحوه عملکرد خاصیت ترکیبپذیرى کلمات در ساختار گروه واژه هاى روسى را مورد بررسی قرارمی دهد.
رابطه بین فاعل، مفعول و متمم، بر اساس خاصیت ترکیبپذیری فعل، و عدم وجود چنین رابطهای (عدم وجود مفعول یا متمم) باعث میشود که افعال در زبان فارسی به دو گروه معلوم و مجهول تقسیم شوند. در زبان فارسی، افعال معلوم افعالیاند، با خاصیت ترکیبپذیری، باعث به وجود آمدن مفعول یا متمم در جمله میشوند. برعکس افعال معلوم، افعال مجهول به علت ماهیت ترکیبپذیری شان، نمیتوانند دارای مفعول باشند. در زبان فارسی در گذشته از افعال مجهول کمتر استفاده میشد، اما در زبان فارسی معاصر از افعال مجهول، تحت تأثیر زبانهای بیگانه، استفاده بیشتری میشود. در چنین ساختارهاست که فاعل منطقی یا متمم فاعلی بیشتر به کار میروند. در ساختارهای جمله معلوم، فاعل و در جمله مجهول، متمم همراه با واژه هایی از قبیل: به وسیله، به دست، از طریق، از سری و غیره مورد استفاده قرار میگیرند.
واحدهاي زباني در ساختار زبان روسي، با قرار گرفتن در يك نظام مرتبهاي، سطوح مختلفي از سلسله مراتب را تشكيل ميدهند. اين سطوح عبارتند از «سطح واج»، «سطح تكواژ»، «سطح واژه»، «سطح كلام». موضوع اصلي مطالعات علم صرف و علم نحو به ترتيب، سطح واژه و سطح كلاماند. در زبانشناسي روسي، اين دو حوزه مطالعاتي از دير باز به شكل سنتي دستور زبان ناميده ميشوند. بررسي آثار و تحولات علمي و پژوهشي در زمينه علم صرف روسي، موجب ميگردد تا بتوان چهار دوره مطالعات علم صرف روسي را، از عصر لامانوسوف تا به امروز از يكديگر متمايز نمود. توجه به دو وجه صورت و معناي واژه، مهمترين مشخصه مطالعات صرفي در طول اين چهار دوره به شمار ميآيد.
"ضمیر" از جمله اقسام کلماتی است که تعابیر متفاوتی در خصوص ماهیت و جایگاه آن در نظام اقسام کلمات از سوی زبانشناسان و دستورنویسان روس مطرح میشود. اکثر زبانشناسان روس، با تأکید بر نقش "اشارهای یا کنایهای" بودن ضمیر به منزله یکی از مهمترین مشخصههای دستوری آن، از تعیین "ضمیر" به عنوان یک قسم کلمه مستقل خودداری نمودهاند و آن را بیشتر به عنوان "کلمه ضمیرگونه" به اقسام کلمات مختلف نسبت میدهند. در این مقاله سعی شده است که در نتیجه بررسی مشخصههای صرفی و نحوی ضمایر و انطباق این مشخصهها با معیارهایی که بر اساس آنها وجود دیگر اقسام کلمات مستقل اثبات میگردد، "ضمیر" نیز به عنوان یک قسم کلمه مستقل و هموزن با دیگر اقسام کلمات تعیین شود.