اسناد متعلق به بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی با دربرداشتن چند صد سند از قرون شش تا ده هجری، کهنترین مجموعه اسناد دوره اسلامی ایران است. از جمله ویژگیهای این مجموعه دربرداشتن نامهای بسیاری از قاضیان و کاتبان اسناد حوزه شمال غربی ایران است. نوشته حاضر علاوه بر ارائه فهرستی از این نامها، روشی را برای فهرستبرداری از اسامی این دوره پیشنهاد میدهد. اساس این روش، ارجاعهای مکرر به تمام نسبتها و مشخصههای موجود در یک نام چون نسبت جغرافیایی، خاندانی، شغلی، اعتقادی، لقب، تخلص و غیره است.
این کتاب ابعاد مختلف یک نهاد فرهنگی و اجتماعی ـ دولتی را در دوران حکومت رضاشاه بررسی کرده، عملکرد آن را در چارچوب ساخت دولت افتدارگرا تبیین مینماید. این بررسی با تکیه بر اسناد رسمی باقیمانده درباره «سازمان پرورش افکار»، اهداف، ساختار و چگونگی عملکرد آن صورت گرفته است. با توجه به اسناد موجود، سازمان پرورش افکار با هدف نهادینهکردن ساختار سیاسی اقتدارگرای رضاشاهی تأسیس گردید؛ بنابراین در این راستا با دایرکردن کمیسیونهای مختلف و بسیج امکانات وزارتخانههای گوناگون به فعالیت میپرداخت.
این کتاب تأليف حسین مدرسى طباطبايى است كه در آن تاريخچه آستان مقدسه شاهزاده حسین و دودمان سادات مرعشى قزوين را بررسى كرده است. در اين تأليف، مؤلف پس از ذكر تاريخچه بناى آستانه مبارکه شاهزاده حسین قزوين، صدوپنجاه سند مربوط به آن آستانه را با متن آنها و عكس اسناد آورده است. در ميان 150 سند تاريخى، بيش از سى سند قباله بيع، وقف، صلح، اجاره... معرفى شده و متن و عكس آن چاپ شده است و يكى از امهات كتاب در زمينه قبالهشناسى است. در ابتداى كتاب، مقدمهاى مفيد در رابطه با تاريخچه آستانه شاهزاده حسین ذكر شده است. پس از آن مطالب كتاب در سه بخش تدوين شده است كه به ترتيب عبارت است از: 1. تاريخ مزار؛ 2. مجموعه بنا؛ 3. اسناد: 150 سند و قباله تاريخى. در ادامه دو بخش ديگر ديده مىشود: 1. ضميمه كه در آن سه سند ديگر ذكر شده است. 2. عكسهايى از آستانه شاهزاده حسین و كاشىكارىها و كتيبههاى صحنها و نيز عكس تمامى اسناد آورده شده است.
در این مقاله ضمن معرفی، بازخوانی و بررسی یک پارهسند دوره ایلخانی، به تبیین و اصلاح برخی از ویژگیهای سندشناسی این دوره پرداخته شده است. این پارهسند، کهنترین سند سازمان اسناد و کتابخانه ملی به تاریخ 726 قمری است که به شکل طومار است. این سند از صدر به اندازه یک بند افتادگی دارد. خط سند به رسم رایج این دوره، شکسته تعلیق است. بر روی سند، چهار مهر شامل دو آل تمغا (مهر قرمز) و دو قراتمغا (مهر سیاه) و در پشت سند شش مهر کوچک، ظاهرا همه به خط ایغوری، به شکل مربع، مستطیل و بیضی دیده میشود. این مهرها کهنترین نمونههای مهرهای شخصی است و شاید حاکی از سنت متفاوت مراحل ثبت و ضبط اسناد در ناحیه فارس باشد. از بررسی این نیمسند و دیگر اسناد این دوره، شیوه مهرگذاری در اسناد ایلخانی تبیین شده است. زدن آل تمغا بر سند یک سنت مغولی است. جایگاه مهر اصلی بر بخش تاریخ سند و سربندهاست. مهرهای عمال دیوانی در تأیید سند در پشت آن آورده میشود. این پارهسند کهنترین نمونه این کاربرد را نشان میدهد. این سند در محلی به نام کوهک (ظاهرا در فارس) صادر شده و صادرکننده آن با توجه به قراین موجود امیر چوپان، امیر الامرای سلطان ابو سعید ایلخانی(حکـ.716-736 ق) است. مضمون سند خارج دانستن یک روستا از املاک خاصه دولتی(اینجو) و اثبات ملکیت آن برای یک شخص است. در این مقاله کوشش شده است تا با مقایسه این سند با اسناد همدوره، خصوصا اسناد متعلق به بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی، شکل کامل سند بازسازی گردد. در پایان نیز متن بازخوانی شده سندی دیگر از امیر چوپان ارائه گردیده است.
در این مقاله به بررسی، ریشهیابی و سیر تحول یکی از آداب کتابت در اسناد دوره اسلامی ایران پرداخته شده است. جداکردن بخش کوچکی از گوشه سمت راست پایین اسناد و یا ایجاد انحراف در اضلاع چهارگوش سند به منظور باطل کردن شکل مربع و دفع نحوست تربیع نجومی سنتی کهن در اسناد دوره اسلامی است. براساس نمونههای موجود اسناد در دورههای پیش از صفوی، صفوی و قاجار میتوان چهار شکل کندن، بریدن، نشاندادن نقص با کج کشیدن خطوط جدول و تاکردن گوشه پایین سند را ارائه کرد. در این تحقیق، برای اسناد دوره پیش از صفوی یکصد سند از مجموعه اسناد متعلق به بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی به صورت اتفاقی بررسی گردیده و برای اسناد دوره صفوی و اسناد دوره قاجار نیز به چند مجموعه سند چاپ شده بسنده شده است. در این مقاله همچنین اشاراتی که در متون کهن، به ویژه در کتب انشا و ترسل و برخی منابع منظوم به این رسم شده ارائه گردیده است. این باور در فرهنگ مردم دوره معاصر نیز وجود داشته است. در مورد دلایل انجام این عمل در اسناد، یعنی ایجاد نقص در شکل چهارگوش کاغذ، بیشترین تأکید متون بر نحوست تربیع است و در منابع و متون کهن دوره اسلامی شواهد بسیاری مبنی بر وجود اعتقاد به نحوست تربیع نجومی وجود دارد.