هر چند تاکنون جستارهای ارزشمندی در حوزه بررسی دلالت رنگها انجام شده، اما سهم جستارهایی که نمادگرایی رنگها در سرودههای شاعران نابینای عربی را مورد بررسی قرار داده باشند اندک است. همین امر سبب گردیده تا جستار حاضر موضوع دلالت رنگها و مفهوم آن را در شعر بشاربن برد شاعر نابینای عصر عباسی اول، محور اصلی خود قرار دهد و در صدد یافتن خاستگاه اصلی نمود حقیقی و نمادین رنگها در شعر او بر آید و این موضوع را بررسی کند که نقش حافظه شاعر و دیگر حواس او ـ جز بینایی ـ در رویکرد شعری وی نسبت به رنگها چقدر است و دلالت رنگها نزد این شاعر نابینا با دیگر شاعران چه تفاوتهایی دارد. هدف اصلی نوشتار پیش رو واکاوی احوال روانی بشار است آن گونه که از ظهور رنگها در شعرش بر میآید. به این منظور از شیوه توصیفی ـ تحلیلی استفاده شده است. بخش مقدماتی این مقاله به تبیین جایگاه رنگ در عرصههای زندگی و مفهوم آن نزد افراد نابینا اختصاص یافته است. در ادامه به واکاوی دلالت رنگ و جایگاه آن در زندگی و شعر بشاربن برد پرداخته شده و تلاش شده است تا معانی ثانویه رنگها با رویکردی روانشناختی مورد توجه قرار گیرد.
مشارب الاذواق شرح قصیده خمریه ابن فارض مصری است در بیان محبّت، از عارف کبیر قرن هشتم هجری امیر سید علی همدانی ملقب به علی ثانی با مقدمه و تصحیح محمد خواجوی به زبان فارسی. ابن فارض را قصیدهای است تائیه به نام نظم السلوک که در آن از علوم دینی و معارف الهی و سیر و سلوک و ذوق خود و کاملان اولیاء و بزرگان عرفا فراوان گرد آمده است. آن قصیده 765 بیت است. ابن فارض در آن قصیده عشقش را به جمال محبوب بیان کرده است. بر آن قصیده، شرحهای گوناگون فارسی و عربی نوشته شده است؛ مشارق الدراری به زبان فارسی و منتهی المدارک به عربی از سعیدالدین فرغانی، کشف الوجوه الغر لمعانی نظم الدّرّ عزدالدین محمود کاشانی معروف به شرح شیخ عبدالرزاق کاشانی، شرح رکنالدین شیرازی و دو شرح دیگر از شاگردان سعیدالدین فرغانی از جمله این شروح هستند. اما قصیده میمیه خمریه وی از قصاید مشهور خمریات است که در کتابها و سخنان بزرگان متداول و مشهور است و بر آن شروحی نوشته شده که مشهورترین و بلکه برترین و نخستین آنها به فارسی مشارب الاذواق امیر سید علی همدانی و دیگری لوامع ملا عبدالرحمن جامی است. امیر سید علی همدانی مشارب الاذواق را در شرح الفاظ و عبارات و کشف رموز و اشارت این قصیده نوشته شده و در آن شراب محبت را که مطلوب نهایی است، به عالیترین اسلوب و زیباترین نظم بیان داشته است.
قصیده تائیه دعبل بن علی خُزاعی، بلندترین شعر دعبل خزاعی شاعر شیعی قرن دوم و سوم در ستایش اهل بیت و بیان فضائل، خلافت، ولایت و مصائب ایشان سروده است. او این شعر را در محضر امام رضا(ع) خواند،امام از شعر او تمجید کرد و به او پاداش داد. برخی شمار ابیات را تا ۱۳۰ بیت نوشتهاند. قصیدههای مهم را در ادبیات عرب بر مبنای قافیه مینامند مانند میمیه فرزدق. از این رو، این قصیده دعبل را تائیه نامیدهاند. دعبل حدود ۱۵ قصیده و قطعه شعر با قافیه «ت» سرود و طولانیترین و مهمترین قصیدهاش نیز با همین قافیه است. این قصیده در کتابها با نام «التائیه الکبری» و «التائیه الخالده» نیز نامگذاری شده است. نام دیگر این قصیده، «مدارس آیات» است که گفتهاند این نامگذاری از خود دعبل است. چون این عبارت در یکی از بیتهای قصیده آمده، دعبل آن را بدین عنوان نامیده است.
هدف نویسنده در این کتاب، شناساندن تاریخ و ادب دوره ممالیک و مقایسه شعر این دوره با شعر دورههای عباسی و اموی و جاهلی بوده است و سعی بسیاری نموده تا این مقایسه را بدون هرگونه پیشداوری انجام دهد. بنابراین این کتاب در بررسی شعر دو عصر ممالیک و عثمانی به نگارش درآمده است.
کهن الگو، صورت ازلی، صورت مثالی و بهبیان یونگ، «آرکی تایپ»، عبارت از طرح کلی آن دسته از رفتارهای بشری است که در ناخودآگاهی جمعی ریشه دارند. از مهمترین کهن الگوهایی که یونگ،آنها را بررسی کرده است، میتوان آنیما (مادینه روان مرد)، آنیموس (نرینه روان زن)، پرسونا (نقاب اجتماعی فرد)، سایه و خود را نام برد. هدف اصلی از نوشتار حاضر، بررسی نمود آنیما در ذهن وزبان شاعر و اندیشمند معاصر عرب، خلیل حاوی است؛ زیرا واکاوی سرودههای این شاعر، به ویژه دو مجموعه نهرالرماد و بیادرالجوع او، حضور آنیما را در ذهن سراینده و نمود آشکار و ماندگار آن را درزبان سروده هایش آشکار می کند.