یکي از راههاي نسبتا درست و بايسته در شناخت سبک و سياق آثار ادبي، بررسي و مقايسه سبکشناسانه آن آثار است. در اين مقايسه ميتوان دو اثر ادبي را در يک سبک دوره (Period style) با هم مقايسه کرد، مانند غزليات خواجوي کرماني و حافظ که هر دو در مکتب تلفيق (زير مجموعه سبک عراقي) قرار دارند و گاهي ميتوان دو اثر ادبي را که به دو دوره سبکي جداگانه تعلق دارند با هم مقايسه و ارزيابي کرد. در مقاله حاضر غزلي از سعدي به عنوان نماينده سبک عراقي (شعر ايراني) و غزلي از بيدل دهلوي (نماينده شعر فارسي بيرون از ايران) که شباهتي کامل از نظر وزن و قافيه و رديف دارند، مورد مقايسه قرار گرفتهاند. در اين مقاله نشان دادهايم که بيدل هنرمندانه کوشش کرده است مصداقي از «رستاخيز ادبي» را در استقبالهايش از شعر شاعران ايراني نشان دهد. بنابراين با وجود شباهتهاي بلاغي و هنري ميان شعر او و سعدي برخي تفاوتها در نوع انديشه و نگرش و نيز نوع تصويرسازيها به چشم ميآيد. نتيجه اين ارزيابي و مقايسه، درون مايههاي اصيل هر دو سبک و رمز و راز جايگاه ارزشمند دو سبک و دوره مستقل از هم را نشان ميدهد.
مولف در این کتاب اشعار نظیری و عرفی را با هم مقایسه کرده است و برای نشان دادن این که دو شاعر هم زمان و هم سبک در حالی که شباهتهای فراوانی با هم دارند چقدر می توانند با یکدیگر تفاوت داشته باشند و این مقایسه که بین دو شاعر سبک هندی به وجود می آید، جذاب و شیرین به نظر می رسد. نویسنده در ضمن مقایسه، به بررسی و نقد شعر هر دو شاعر هم پرداخته است .
کتاب حاضر، تلاشی است در راستای بازخوانی نظریههای ادبی و هنری 201 تن از شاعران سبک هندی و مطالعه تصویرسازیهای بدیع و نواندیشیهای سرایندگان این سبک در دوران صفوی. نگارنده، در ابتدای نوشتار خویش به «صائب تبریزی» پرداخته و صد غزل از وی را مورد واکاوی قرار داده است. وی سپس در فصل دوم به مطالعه آثار نوزده شاعر از جمله محتشم کاشانی،عرفی شیرازی، شیخ بهایی، رضیالدین آرتیمانی، کلیم کاشانی و فیض کاشانی پرداخته و در فصل سوم از 81 شاعر دیگر نام برده و آثارشان را بررسی کرده است. همچنین در آخرین فصل، صد نمونه از صد شاعر این طرز نوین ذکر نموده است.