گفتمانِ دیداری در دنیای کنونی دیرزمانی است که به جای اشاره صریح به پیام تبلیغاتی، استفاده غیرمستقیم و ضمنی از مفهوم مورد نظر را برای موفقیت در هدف، در پیش گرفته است. دلالت ضمنی به موضوع تبلیغ، خوانشگر را با سطوح مختلف نظام نشانهای دیداری مواجه خواهد کرد و موجب تعامل هر چه بیشتر او خواهد شد. هدف این مقاله بررسی کاربردها و جلوههای حضور استعاره در سطوح نظامهای نشانهای دیداری و درک قابلیتهای آن برای معناآفرینی در پوسترهای عاشورایی به عنوان رسانهای تبلیغاتی است، به همین منظور نمونههای مختلفی از پوسترهای عاشورایی خلق شده در سالهای اخیر مورد بررسی قرار گرفتهاند. در این پژوهش با دو سؤال اصلی مواجه شدهایم؛ آیا تحلیل سطوح مختلف نظامهای نشانهای دیداری در طراحی پوسترهای عاشورایی کاربرد دارد و چگونه عناصر بصری، کلامی و نیز تعامل آنها با یکدیگر، سبب ظهور جلوههای گوناگون استعاره در پوسترها میشوند. طی بررسیهای انجام شده این نتیجه حاصل گشت که استعاره در هر سه سطح نظام نشانهای دیداری قابلیت ظهور دارد و کارکرد متفاوت استعاره در هر یک از این سطوح که به سبب نحوه چیدمان عناصر و ماهیت آنان شکل گرفته است، منجر به نمایان شدن وجوه مختلفی از استعاره، ایجاد خوانشهای گوناگونی از سوی مخاطب در این ارتباط و بروز معانی مختلفی از گفتمان موجود در پوسترهای عاشورایی میگردد. درک هر یک از این مفاهیم امکان قیاس بین جنبههای ظهور استعاره در سطوح مختلف نظام نشانهای دیداری و بررسی قابلیتهای هر یک از این سطوح برای معنابخشی به اثر و گفتمان استعاری را فراهم میکند.
مولف در پیشگفتار کتاب "استعاره و ترجمه" میگوید: "اینجانب حین تالیف و تحقیق و ترجمه مطالبی گرد آوردم که بتواند تا حدی راهگشای این رشته باشد.کتاب با "روششناسی پیشنهادی ارزیابی ترجمه ادبی" شروع میشود که بحثی کلی در ارزیابی ادبی است. در ایران معمولا انتقاد از ترجمه، خالی از حب و بغض نیست، بیشتر نظریست و سلیقهای و عاری از معیارهای ملموس. اگر هم به ندرت چنین باشد، حداکثر از سه سطح واژگان، دستور، و سبک فراتر نمیرود. در این گفتار برآنیم تا با استفاده از روششناسی پیشنهادی کارمن والروگارسس و دیگران بالاخص پیترنیومارک نوعی روششناسی برای ارزیابی ترجمه ادبی پیشنهاد نماییم تا اظهارنظرها در مورد ترجمه منطقی، مستدل، ملموس و قابل اعتماد باشد نه سراسر دشنام یا تعریف و تمجید یا راه میانه و محافظهکارانه یکی به میخ و یکی به نعل زدن......
این کتاب که از هفت مقاله تشکیل شده، تلاشی است برای معرفی دیدگاههای گوناگون درباره تعبیری به نام «استعاره». این دیدگاههای عمدتاً نو، استعاره را از صرفاً سطح ادبی، شعری و هنری خارج میکنند و فراگیری آن را در کل نظام زبان و تفکر نشان میدهند؛ از اینرو بهنوعی این مقالات نگاهی غیرمتعارف به مفهومی دارند که به طور سنتی آن را بخشی از ادبیات و بلاغت انگاشتهاند.