ادبیات به عنوان یکی از شاخصههای اصلی فرهنگ و تمدن هر ملتی، میتواند به عنوان آیینه جامعه و تاریخ روزگار خود باشد. ادبیات دوره تیموری نیز به راحتی توانسته بسیاری از نشانههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی روزگار خود را که در تاریخ کمتر بیان شده، ترسیم نماید. ستمگری فئودالها نسبت به طبقات پایین جامعه، رواج سیستم غلط اقتصادی و کشاورزی و بیعدالتی، مردم دوره تیموری را به ستوه آورده بود. مالیاتها سنگین شده و اموال و دارایی مردم توسط عمال دولتی غارت میشد. خودکامگی حاکمان، جنگهای پیدرپی و به بردگی گرفتن کشاورزان و روستاییان توسط اربابان، فقر و ناامنی را در جامعه گسترش داده بود. دزدی و راهزنی در جادهها حتی توسط مأموران دولتی رایج شده بود. مطالعه ادبیات دوره تیموری ما را با بسیاری از زوایای پنهان جامعه آن روزگار آشنا میسازد.
سکهها در مطالعه چگونگی اوضاع اقتصادی نظام اجتماعی و سیاست پولی ـ مالی، منابع کتبی تاریخی مهم میباشند. در عین حال آنها سند حقیقی که در تعیین نمودن روابط اقتصادی ـ تجارتی گذشته در تاریخ، وقایع تاریخی، سالنامههای تاریخ خاندانها و نامهای ثبتنشده حکمرانان در منابع کتبی و سالهای آنها، اطلاعات تاریخی پرارزش را میدهند، به شمار میروند. این کتاب بر اساس کلکسیونهای موجود در شعبه سکهشناسی موزه دولتی تاریخ ازبکستان و همچنین بر اساس پولهای نقرهای و مسی امیرتیمور و بازماندگان وی در داخل دو دفینه کشفشده که مربوط به اواخر قرن چهاردهم و اوایل قرن پانزدهم بود، تهیه شده است.
کسانی که با مسائل تاریخی و جغرافیایی کشور ما در دو قرن اخیر آشنایی دارند به خوبی می دانند که مأخذ و منبع بسیاری از اطلاعاتی که در کتابهای تاریخی و جغرافیایی ما مشاهده می شود، کتابها و سفرنامه هایی است که جهان گردان یا مأموران اروپایی، از خود به یادگار گذاشته اند و ما امروز ترجمه هایی از بیشتر آن کتابها و سفر نامه ها را در دست داریم، یکی از این گونه آثار که تاکنون تنها یکی دوجا از جمله در کتاب امیر شوکت الملک علم تألیف شادروان محمدعلی منصف از آن نام برده شده، کتابی است که ان. هیل انگلیسی یکی از روسای بانک شاهی سابق در بیرجند از خود به یادگار گذاشته است که اصل آن به زبان انگلیسی با عنوان از کوهستانهای ایران به چاپ رسیده است. نگارنده نسخه ای از این کتاب را در دوران دانش آموزی خود در بیرجند و بعد در زمان دانشجویی در تهران در اختیار دو دانشمند و معلم فقید خود؛ سید غلامرضا سعیدی و سلمان اسدی دیده بود، ولی در آن روزها نه بضاعت استفاده از آن را داشت و نه مانند سالهای بعد به اهمیت آن از نظر بیان جغرافیای آن زمان بیرجند وتون حاصل کرده بود، از این رو در صدد جنجوی کتاب مورد نظر بر آمد… اف.هیل از روسای بانک در زمان پهلوی در شهر بیرجند بوده است که در این اثر خاطرات خود از زمان سکونت در ایران را بیان می نماید. وی پنج سال و شش ماه برای ماموریت در ایران می زیسته است که این ماموریت از تاریخ 7 اوت 1913 آغاز گردیده و تا مارس 1919 ادامه داشته است.
ماهیت علمي ادبيات، به عنوان تجلي شهودي و رواني آدمي، تاكنون به طور كامل مورد بررسي و تحليل قرار نگرفته است. اغلب نظريهپردازان ادبي نيز آن را از منظر زيباييشناختي و يا اخلاقي مورد توجهه قرار داده و گاهي نيز آن را در حد التذاذ نفساني پايين آوردهاند. در حالي كه ميان كاركردهاي غريزي ذهن و كاركردهاي ادبي و در پي آن ميان احساس و انديشه انسان با جهان هستي رابطه هماهنگ و تنگاتنگي وجود دارد كه از طريق تخیل ادبي اين شناخت و ارتباط برقرار ميگردد. جلوههاي بياني سخن ادبي نيزـ مانند نماد، استعاره، تمثيل، رويا و داستان و... ـ همگي صورتهاي مختلف معرفتي و انديشهزايي ادبيات به شمار ميآيند. در اين مقاله سعي شده تا ضمن بررسي آرا نظريهپردازان مهم ادبي جهان، مولفهها و مشخصههاي علمي و انديشهزايي ادبيات نيز مورد شناسايي و تبيين قرار گيرد.
مولوی بر اساس دریافتهای شهودی خود و با تاسی از آیات قرآنی و دانش دینی خود، کلیه ذرات عالم را با شعور، زنده و فعال میشمارد که در یک هماهنگی کامل و ذاتی، با شعور حاکم بر هستی در ارتباط است. این ارتباط زمانی کامل میشود که اجزاء هستی؛ از جمله انسان، از بعد ماد ی خود دور شده، بر بعد معنوی و روحی خود بیفزاید. این همان قانون آنتروپی (کهولت مادی) و نگانتروپی (افزایش حیات معنوی) در فیزیک است. مولوی مانند انیشتین به دو نوع نور حسی و تقدیری معتقد است و مرگ انسان را نیز تبد ل بعد مادی به نور تقدیری و جاودانگی برمیشمارد. در نظر مولوی بهرهمندی انسان از نور تقدیری و ازلی و ارتباط با کلیت حاکم بر جهان هستی و دستیابی به جاودانگی نورانی، در سایه کسب قابلیت حسی یا شعور باطنی و شهود میسر است.