از اواخر سده ششم هجري و به ويژه از دوره مغول به بعد، در کنار رونق تاريخنگاري، شاهنامهسرايي تاريخي نيز مورد توجه قرار گرفته و شاهنامههايي با هدف ثبت رويدادهاي تاريخي پديد آمدند. در سرودن اين شاهنامههاي تاريخي، شاهنامه فردوسي همچون الگويي براي شاهنامهسرايان بود و به همين دليل، روح حاکم بر آن نيز به طور مستقيم يا غيرمستقيم در اين سرودههاي تاريخي جلوه يافت. اين به رغم جايگزين شدن اسطورهها و حماسههاي مغولي در سرودههاي اين دوران است که به اقتضاي موضوع اين شاهنامهها، يعني تاريخ قوم مغول و فرمانروايان برخاسته از آن بود. بررسي محتواي اين تاريخهاي منظوم ميتواند به روشن شدن ابعاد تازهاي از تاريخ ادبي ايران و نيز تحولات تاريخي اين عصر مدد رساند. در اين ميان، منظومههايي که همچنان به صورت نسخه خطي باقي ماندهاند، از تازگي بيشتري برخوردارند. «شهنامه چنگيزي» و «شهنشاهنامه» دو نمونه مهم از اين شاهنامهها هستند که در باب تاريخ مغول سروده شدهاند. مقاله حاضر به معرفي و تجزيه و تحليل اين دو اثر براي ارائه تصويري از جايگاه شاهنامه و شاهنامهسرايي در دوره مورد بحث ميپردازد.
این مجموعه شامل تمام شاهنامه است که برای راحتی خوانندگان جوان که به تاریخ و تمدن کشور خود علاقه دارند و می خواهند با شاهنامه آشنا شوند، به نثر ساده برگردانده شده و در سه بخش شامل: 1. بخش اساطیر 2. بخش پهلوانی 3. بخش تاریخی تنظیم شده است. بخش اساطیر از پادشاهی کیومرث شروع شده و تا مرگ فریدون ادامه دارد. بخش پهلوانی از پادشاهی منوچهر و ظهور خاندان سام شروع می شود و تا مرگ رستم و فرزندش فرامرز ادامه دارد و بخش تاریخی که با پادشاهی بهمن فرزند اسفندیار شروع شده تا مرگ یزدگرد و تسلط عربها بر ایران ادامه می یابد.
رستم و سهراب یکی از داستانهای غم انگیز شاهنامه است و داستان مرگ سهراب جوان را به تصویر میکشد که بر اثر جنگ با رستم، به دست پدر کشته میشود. سهراب پهلوان افسانهای در شاهنامه است که پدرش رستم و مادرش تهمینه دختر شاه سمنگان است. سهراب با سپاه تورانیان به نبرد ایران آمد و در جنگی تنبهتن با رستم کشته شد، درحالیکه همدیگر را نمیشناختند. تراژدی رستم و سهراب، تراژدی بیخبری است. کتاب حاضر شامل این عناوین است: فصل اول: حماسه ها، ساختار حماسه، خصوصیات عمده شعر حماسی فصل دوم: مختصات شاهنامه، دوره اساطیری، دوره پهلوانی، دوره تاریخی، حماسه سرایی پس از فردوسی فصل سوم: اسطوره چیست؟ حماسه و تراژدی، حماسه ها و اساطیر بابلی و سومری، حماسه گیل گمش، مهابهاراتا (حماسه ای از هند)، رامایانا، هومر و ایلیاد و اودیسه، انه اید (حماسه ای از روم)، دیگر حماسه های اروپایی، اعراب و حماسه فصل چهارم: سه دیدگاه بر حماسه رستم و سهراب، 1.دیدگاه استاد منوچهر مرتضوی، 2.دیدگاه استاد زرین کوب، 3.دیدگاه استاد مینوی، متن داستان رستم و سهراب.
منظومه حماسي ـ تاريخي شهنشاهنامه، يکي از تاريخهاي عمومي مغولان است. احمد تبريزي منظومه خود را در اواخر عصر حکومتي ايلخانان دوران مغول بر ايران سروده و به همين علت معمولا از نقد آشکار چنگيزخانيان و مغولان سر باز زده و حتي در ظاهر، تصويري مثبت از آنها ارائه داده است؛ اما او در لايهها دروني تاريخ سرودههايش، دلبستگي خود به ايران و ايرانيان را بروز داده است و کوشيده تا به شکلي پنهان و با به کارگيري هدفمند ابزارهاي زباني و بلاغي، تصويري نقادانه از چنگيزخانيان و مغولان به دست دهد و در مقابل، ايرانيان و برخي شخصيتهاي نمادين آنها از جمله سلطان جلالالدين خوارزمشاه را با چهرهاي مثبت و ستوده نشان دهد. در اين مقاله با استفاده از روش تحليل گفتمان انتقادي و بررسي فنون مختلف زباني و بلاغي از جمله چگونگي انتخاب واژگان، تشبيهات و استعارهها، استناد به گفتمانهاي مسلط و مقبول مانند تشبيه به شخصيتهاي شاهنامه فردوسي، ارتباط دادن با مذهب، مدح و نکوهش از زبان ديگران و توصيف مبالغهآميز و معنادار نبردها در دو جبهه مغولان و ايرانيان، مفاهيم و منظورهاي نهفته در لايههاي پنهان ابيات شهنشاه نامه و تعلق خاطر تبريزي به سرزمين و هويت ايراني نشان داده شده است.