در این مقاله نویسنده به شرح بیتی از باب دوم بوستان میپردازد که واژه «چشمارو» در آن ضمن حکایتی از بخیلی توانگر آمده که در بند زر است و با پسرش که فرزندی شادخوار است، میزید. فرزند زرِ به خاک نهفته پدر را بیرون میآورد و به باد میدهد و بر دیده گریان پدر میخندد. نویسنده ضمن بررسی مفاهیم لغوی و اصطلاحی این واژه در فرهنگها و آثار شاعران، میکوشد تا معنای درستی از این بیت ارایه نماید.
بوستان، همتای جاودانهی گلستان، با این تفاوت که منظوم است. این منظومهی چهارهزار بیتی همانند گلستان داستان به داستان و مواعظ شیرینی در آغاز یا انجام هر داستان در آن آمده است. وزن این منظومه، همانند شاهنامهی فردوسی (بحرمتقارب) است. این اثر درخشان هممانند گلستان مخاطب عام و خاص دارد و مطبوع هر طبعی است، و بیش از هفتصد سال است که در اقلیم فارسی زبان (علاوه بر ایران، شبه قارهی هند، افغانستان و آسیای میانه به ویژه سمرقند و بخارا و تاجیکستان) در مکتبخانهها و سپس در عصر جدید در آموزشگاهها و مدارس عالی و دانشکدهها کتاب درسی آموزشی است و مهمترین درسی که میدهد درس زندگی است. بوستان مشتمل بر 10 باب است : 1. در عدل و تدبیر و رای 2. در احسان 3. در عشق و مستی و شور 4. در تواضع 5. در رضا 6. در قناعت 7. در عالم تربیت 8. در شکر بر عافیت 9. در توبه و راه صواب 10 .در مناجات و ختم کتاب.
باید دانست که سعدی شاعری بوده است که در عرفان و حقیقتشناسی میخواهد شعر بگوید؛ پس نباید انتظار داشت آثار عرفانی سعدی مانند رسالههای عرفانی خودنمایی کند. همین نکته هم مزیتی برای سعدی بوده است. عرفان سعدی در قالب شعری که به کار برده برای فهم همه طبقات مردم و خاصه فارسیزبانان است. این یکی از جهات نهانشدن مقاصد عرفانی سعدی است و دیگر آنکه آنچنان شیرینی بیان و ظاهر الفاظ آشنایان را مسحور میکند که مجال تعمق در معانی عرفانی را از دست میبرد و خواننده چنان غرق در لطافت سخن و معانی ظاهری و رموز عشق و عاشقی و سوز و گداز و وصف هجران و وصال و شوق و اشتیاق در مظاهر جمال طبیعت میشود که رهایی از امواج برانگیزنده احساسات را ندارد و نمیتواند در عمق این دریای بیکران فرو رود و معانی عرفانی و نکات نهانی آن را بیرون آورد. در این کتاب پس از مقدمهای مفصل که به تعریف عرفان و صوفی و دیدگاههای مختلف درباره سعدی پرداخته شده، در بخش بعدی درباره آثار سعدی سخن گفته شده است. سپس در بخش اصلی کتاب درباره نکات عرفانی در بوستان سعدی مطالبی آورده شده است.
به شاهنامه تنها از نظر یک حماسه هنری و شعر بلند نباید نگریست که این فروترین جلوه کار فردوسی است. شاهنامه مظهر ایستادگی و جاودانگی ملت ایران است. درخشی در تاریکی اختناق و فریاد رعدآسایی در خلا ارزشهای بشری. فردوسی برای خویش رسالتی قائل بود. تصمیم گرفت مجمع شاعران را با همه شهرتهایش، کامروایی های جوانی را با همه لذتهایش، دربار امیران و شاهان را با همه نعمتهایش به یک سو نهد، که تنها از عاشقان ساخته است. او با خویشتن پیمان کرد هر سخنی درباره عظمت ایران و قهرمانی های مردم آن یافته شود افسانه یا حقیقت به شعر درآورد و در میان مردم بپراکند تا کشش شعر و موسیقی آن با جلوه پهلوانی ها و دلیری ها درآمیزد و در جان شنونده جای گیرد و او را به جنبش و هیجان درآوردو به استقلال طلبی و مقاومت و فداکاری رهنمون گردد. فردوسی با اراده ای استوار روی بکار آورد و به سرودن مشغول شد. دو سال و پنج سال و ده سال نه، سی سال... و بدین گونه بود که داستان قهرمانی های ملت ایران و بزرگترین و ارجمندترین اثر حماسی جهان به وجود آمد، در زمانی که نامی از محمود غزنوی نبود....
کتاب حاوي ترجمه های متعدد از متون قدیمی قرآن کریم می باشد که با ترجمه های دیگر ، از جمله تاریخ طبری از نظر وجوه اشتراک و افتراق مقایسه گردیده است.