ویرانشهر یا خراب آباد، انگاره پیدایش سرزمین ناخوشایندی است که ساکنان آن درپی دستیابی به گونهای متفاوت از آرمانشهر هستند و خاستگاه آن، شکست اندیشهورزان و بنیانگذاران اندیشه آرمانشهر در وجود بخشیدن خارجی به این مکان خیالی بود که اسباب پیدایش یک محور اندیشگانی متضاد را فراهم ساخت. نظر به اندک بودن جستارهای انجام شده درباره سرودههای خلیل حاوی و بویژه غریب ماندن این سراینده فیلسوف در جایگاه یکی از برجستهترین طرّاحان انگاره ویرانشهر در ادبیّات معاصر عربی، این جستار- با بررسی متنِ سرودههای حاوی از زاویه ادبیّات ویرانشهری و با واکاوی اندیشههای شاعر در ارتباط با دوران معاصر- درپی پاسخگویی به دو پرسش بنیادین ذیل است: 1. سازههای اصلی شکلدهنده اندیشه و فضای ویرانشهر در ذهن و کلام شاعر کدامند؟ 2. تصاویر نهایی حاوی از فضای ویرانشهر در دنیای معاصر، تبیینکننده چه نوع رویکردی از سوی اوست؟ هدف اصلی این جستار، بررسی مفهوم دیس توپیا و عناصر و مؤلّفههای شکلدهنده فضای ویرانشهر در سرودههای خلیل حاوی است که از مهمترین این عناصر میتوان به ایستایی زمان، تداخل زمان در مکان، حاکمیت پلیدی و تباهی بر جهان و بازتاب نجوای شاعر با پاکی به افسانه پیوسته انسان دیرین اشاره کرد. برآیند نهایی پژوهش حاضر، تأکیدکننده این باور است که هدف حاوی از طرح و بررسی اندیشه ویرانشهر، دعوت نوع بشر به بینشی انسانی و رویکردی فرامادّی در دنیای معاصر است.
برای ترجمه اشعار، شعرها به تمامی از متن اصلی آنها به زبان آلمانی به فارسی برگردانده شده است. شیوه مترجم بدانگونه بوده است که جوهر کلام شاعر در قالب شعر فارسی ریخته شود. و این او را ناگزیر کرده که ضمن وفاداری به متن اصلی تغییراتی را متناسب با شعر فارسی بپذیرد. زیرا اگر شعر شاعران غیرفارسی را عینا واژه به واژه به فارسی برگردانیم چیزی خواهد شد خشک و چه بسا که زیبایی کلام شاعر و گاه حتی خود مفهوم نیز در ترجمه رنگ خواهد باخت...
مجموعه شعر چهل کلید سروده سیاوش کسرایی است. او در سال ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. وی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد.بسیار زود به همراه خانواده اش به پایتخت آمد. او در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند و علاوه بر فعالیتهای ادبی و سرودن شعر، عمری را به تکاپوهای سیاسی (حزب توده ایران) گذراند. اما سرانجام، ناگزیر از مهاجرت شد و دوازده سال پایانی زندگی اش را ابتدا در کابل و سپس در مسکو بسر برد. وی سالهای پایانی عمر خویش را دور از کشور خود و در تبعید در اتریش و شوروی گذراند؛ وی در سال ۱۳۷۴ به دلیل بیماری قلبی در وین، پایتخت اتریش در سن ۶۹ سالگی بر اثر بیماری ذات الریه زندگی را بدرود گفت و در گورستان مرکزی وین (بخش هنرمندان) به خاک سپرده شد.
کهن الگو، صورت ازلی، صورت مثالی و بهبیان یونگ، «آرکی تایپ»، عبارت از طرح کلی آن دسته از رفتارهای بشری است که در ناخودآگاهی جمعی ریشه دارند. از مهمترین کهن الگوهایی که یونگ،آنها را بررسی کرده است، میتوان آنیما (مادینه روان مرد)، آنیموس (نرینه روان زن)، پرسونا (نقاب اجتماعی فرد)، سایه و خود را نام برد. هدف اصلی از نوشتار حاضر، بررسی نمود آنیما در ذهن وزبان شاعر و اندیشمند معاصر عرب، خلیل حاوی است؛ زیرا واکاوی سرودههای این شاعر، به ویژه دو مجموعه نهرالرماد و بیادرالجوع او، حضور آنیما را در ذهن سراینده و نمود آشکار و ماندگار آن را درزبان سروده هایش آشکار می کند.
پژوهش ذیل جستاری تطبیقی است پیرامون جهتگیری متفاوت صادق هدایت و بنت الهدی صدر، دو نویسنده برجسته ادبیات فارسی و عبدی نسبت به اندیشههای اعتقادی با بکارگیری یک ابزار، در یک برهه زمانی مشابه و در گستره جغرافیایی متفاوت؛ هدف از این مقاله، بررسی سبک و نوع نگرش دو نویسنده چیره دست نسبت به محیط پیرامونی و ماورایی خود میباشد. با توجه به طرح ایدههای نو در قالب جذاب داستانی، ضروری است با نگاهی جدید، مقولههای مطرح شده را به صورت علمی مورد بررسی قرار داد. شیوه انجام این تحقیق، به صورت توصیفی و تحلیلی است. در آغاز، برخی از برجستهترین داستانهای دو نویسنده مورد مطالعه قرارگرفته، پس از آن دیدگاه این دو به مقوله "جایگاه ایمان در زندگی" مورد مقایسه قرارگرفته است. پژوهش حاضر تلاش دارد با آوردن بخشهایی از متنهای داستانی این دو نویسنده و تجزیه و تحلیل دادههای آنان، جهتگیری هدایت را در نوشتههایش و ارتباط آن با بی ایمانی و جهانبینی نادرست و سطحی نگری او ترسیم نماید.