کهن‌نمونه‌ها، با تصويرهاي كهن‌نمونه‌اي مانند كوه و اعداد و درون‌مايه‌هاي كهن‌نمونه‌اي چونان آفرينش و مرگ همسان نيست و به گمان نهان‌پژوه سوئيسي، كارل گوستاو يونگ، كهن‌نمونه‌ها، سازنده نمايه‌ها و درون‌مايه‌هاي كهن‌نمونه‌اي است. پنج كهن‌نمونه «خود»، «سايه»، «نرينه روان (=آنيموس)»، «مادينه روان (=آنيما)» و «نقاب» از كهن‌نمونه‌هاي برجسته و بنيادين يونگ است كه كاركرد آنها در دبستان نقد اسطوره‌شناختي ژرفا براي گزارش و رمزگشايي اسطوره و حماسه‌هاي اسطوره‌اي، بنيادين و بي‌بديل مي‌نمايد. در كتاب‌هاي نقد ادبي، اين كهن‌نمونه‌ها در زير دبستان‌هاي نقد اسطوره‌شناختي و روان‌شناختي مي آيد و در اندازه تعريف، پايان مي‌يابد و هيچ‌گونه تحليل و كاركردي از آنها در نقدهاي اسطوره‌شناختي به دست داده نمي‌شود. ما در اين جستار براي نخستين بار يكي از اين كهن‌نمونه‌ها، نامزد به مادينه‌روان را مي‌گزاريم و كاركرد آن را در حماسه‌هاي اسطوره‌اي، فراروي منتقدان ادبي مي‌نهيم و به رمزگشايي‌هاي نوي در حماسه‌هاي اسطوره‌اي، چونان شاهنامه دست مي‌يابيم. در پايان، آنچه بايسته گفت مي‌نمايد آن است كه گزارش و تحليل ما از كهن‌نمونه مادينه‌روان، بي‌پيشينه و نوآيين است.

منابع مشابه بیشتر ...

57c0712ad369f.PNG

سنجش دو قهرمان در دبستان نقد اسطوره‌شناختی ژرفا (فریدون، تزه)

بهروز اتونی

سنجیده و بَوَنده‌تر (ـ کاملتر) آن می‌نماید که ما در بحث‌های اسطوره‌شناختی سنجشی (ـ تطبیقی) به پهنة بَوَنده‌تر آن، یعنی نقد اسطوره‌شناختی سنجشی بپردازیم و تنها در نمایاندن همانندی‌ها و همسانی‌های دو یا چند اسطوره باز نماییم؛ که به نقد و گزارش آنها بپردازیم. این جُستار، دو قهرمان اسطوره‌های ایرانی و یونانی، «فریدون و تزه» را به دبستان نقد اسطوره‌شناختی ژرفا برده، و پس از سنجشی در میانة این دو قهرمان و رسیدن به پنج زینه (ـ مرحله) رشدِ همسان در آنها، هر کدام از این زینه‌های پنجگانه رشد را به ژرفی و گستردگی می‌گزارد و در فرجام، این پنج زینه را چونان کهن نمونه‌ای، نیز چونان ریختاری (ـ فرمولی) قهرمان‌ساز می‌نماید.

573223b17954c.PNG

تحلیل جایگاه زن و شاه به‌عنوان نمادهایی از کهن‌نمونه «مرکز»

مهدی شریفیان, بهزاد اتونی

«مرکز» بهعنوان یک کهن‌نمونه، از دیرباز زندگی فردی و اجتماعی بشر را سامان داده و هر گاه مورد غفلت و بی‌‌توجهی واقع شده، موجب گسستگی و پریشانی روانی گردیدهاست. این کهن‌نمونه در حماسه‌های اسطوره‌ای نیز جایگاهی ویژه دارد؛ قهرمان داستان‌های حماسی، برای رسیدن به مرکز یا حفظ آن، همه نیرو و قوای خویش را صرف می‌کند تا به جایگاهی متعالی دست یابد و در اصطلاح روان‌شناسی ژرفا، به «فردیت» برسد. از جمله مهم‌ترین نمادهای مرکز در حماسه‌های اسطوره‌ای، می‌توان به زن و شاه اشاره کرد که بسیاری از اعمال پهلوانانه قهرمانِ حماسی بر گردِ آنان رخ می‌دهد. در این مقاله، به یاری روان‌شناسی ژرفا، به تحلیل این دو نماد می‌پردازیم.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

57c0712ad369f.PNG

سنجش دو قهرمان در دبستان نقد اسطوره‌شناختی ژرفا (فریدون، تزه)

بهروز اتونی

سنجیده و بَوَنده‌تر (ـ کاملتر) آن می‌نماید که ما در بحث‌های اسطوره‌شناختی سنجشی (ـ تطبیقی) به پهنة بَوَنده‌تر آن، یعنی نقد اسطوره‌شناختی سنجشی بپردازیم و تنها در نمایاندن همانندی‌ها و همسانی‌های دو یا چند اسطوره باز نماییم؛ که به نقد و گزارش آنها بپردازیم. این جُستار، دو قهرمان اسطوره‌های ایرانی و یونانی، «فریدون و تزه» را به دبستان نقد اسطوره‌شناختی ژرفا برده، و پس از سنجشی در میانة این دو قهرمان و رسیدن به پنج زینه (ـ مرحله) رشدِ همسان در آنها، هر کدام از این زینه‌های پنجگانه رشد را به ژرفی و گستردگی می‌گزارد و در فرجام، این پنج زینه را چونان کهن نمونه‌ای، نیز چونان ریختاری (ـ فرمولی) قهرمان‌ساز می‌نماید.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی فرهنگ و تمدن/اسطوره و فرهنگ
مقاله
577110f03252f.PNG

رمزگشایی اسطوره‌شناختی از ناسوزندگی سیاوش بر بنیاد اسطوره‌های زردشتی

بهروز اتونی

هر داستانی از شاهنامه را، آن‌زمان که پوستۀ تُنُک و نه‌چندان ستبر و استوارش را از هم فروشکافیم، بی‌هیچ شک و گمانی به اسطوره خواهیم رسید؛ چراکه نامه شگرف شاهنامه، یکسره از اسطوره‌ها وام ستانیده است. یک اسطوره‌شناس کارشناس و ویژه‌دان، هیچ‌گاه در برخورد با متنی پهلوانی، چونان شاهنامه، فریفته رنگ‌رنگی و فریبایی داستان‌ها نمی‌شود و با ژرف‌نگری و نازک‌بینی، به درون داستان‌ها راه می‌جوید و آنها را می‌گزارد. این جستار هم، داستان سیاوش را فرومی‌شکافد، به ژرفای آن راه می‌برد و در آن نهانی‌ها، به اسطوره‌ای زردشتی دست می‌یازد و دلیل ناسوزندگی آتش و نسوختن سیاوش را اسطوره‌شناسانه برمی‌رسد و کندوکاو می‌کند. برپایه این جستار، اردیبهشت نماد مینویِ راستیِ اهورامزداست و آتش، نمود مادی اردیبهشت بر زمین. از دیگرسو، گوهر فرّه از آتش است و سیاوش نیز پادشاهی است فرهمند و از جنس آتش (نماد راستی)؛ و آتش هیچ‌گاه آتش را نمی‌سوزاند.

فرهنگ و تمدن/اسطوره و فرهنگ
مقاله