پژوهش حاضر تاثير آموزش را بر ارتقاي سطح آگاهي زبان آموزان ايراني در زمينه منظورشناسي (Pragmatics) در زبان انگليسي، بررسي ميكند. به طور خاص، اين پژوهش ميكوشد تفاوت ميان دو رويكرد آموزشي تشريحي (Explicit) و تلويحي (Implicit) را در بهبود سطح منظورشناسي مخالفتهاي (Refusals) زبانآموزان فارسي زبان، مورد مطالعه قرار دهد. در اين پژوهش، پنجاه و چهار زبانآموز، با دانش زباني تقريبا يكسان به طور تصادفي در سه گروه آموزش كنترل، تشريحي، و تلويحي قرار گرفتند. بر خلاف زبان آموزان گروه كنترل كه آموزشي بيارتباط با اهداف تحقيق را دريافت كردند، فراگيران در دو گروه آزمايش، دو نوع آموزش متفاوت را دريافت كردند. در گروه آموزش تشريحي، زبانآموزان توضيحات فرا منظورشناسي (Meta-pragmatics)، بازخوردهاي مستقيم، و آموزشهاي صريح ارتقا آگاهي را در زمينه مخالفتها در زبان انگليسي، دريافت كردند؛ در حاليكه، در گروه آموزش تلويحي، فراگيران تحت آموزش غيرمستقيم و ضمني قرار گرفتند. هر سه گروه قبل و بعد از دوره شش جلسهاي آموزش، در آزمون چند گزينهاي تكميل كلام (Multiple-Choice Discourse Completion Test) شركت كردند. بررسيهاي آماري نشان داد كه ارتباط مستقيمي بين آموزش و سطح منظورشناسي مخالفتهاي زبانآموزان ايراني در زبان انگليسي وجود دارد. بر اساس نتايج به دست آمده آموزش تشريحي بيش از آموزش تلويحي در ارتقا ميزان آگاهي فراگيران فارسي زبان از سطح منظورشناسي مخالفتها در زبان انگليسي، موثر است. بر اساس نتايج اين پژوهش به معلمان زبان انگليسي توصيه ميشود كه راهكارهاي آموزش تشريحي را بيش از آموزش تلويحي مورد توجه قرار دهند.