نشانه ـ معناشناسی گفتمانی، برآیند نشانهشناسی ساختگرا و پساساختگراست. این دیدگاه، جریان تولید معنا را تابع فرایند پیچیدهای میداند که عوامل نشانه ـ معنایی بسیاری در آن دخیلاند. کنشگر گفتمانی پیوسته مرزهای معنایی را بازنگری میکند و معنا از زاویه دید او آفریده میشود و در رابطه تطبیقی بین احساس، ادراک و شناخت، نشانه ـ معناها، به گونههای سیال، متکثر و تنشی تبدیل میشوند. در این مقاله نحوه شکلگیری فرایند حسّی ـ ادراکی و زیباییشناختی گفتمان ادبی شعر «باران»، سروده گلچین گیلانی، بررسی میشود و نشان میدهد که چگونه باران بهعنوان نشانه واسطهای از طریق رابطه حسی ـ ادراکی و زیباییشناختی، سبب شکلگیری فرایندی میشود که «منِ» شخصی شاعر را در گسست با خود قرار میدهد. نتیجه این جدایی، عبور از مرزهای «منِ» شخصی و پیوند با «منِ» استعلایی و دستیابی به «راز جاودانگی» و «هستی آرمانی» است.
این کتاب از شش مقاله تشکیل شده که هر یک از مقالات واحد مستقلی است که میتواند بدون توجه به مقاله بعد و قبلش مطالعه شود؛ ولی در تنظیم آنها کوشیده شده مباحث کلیتر زودتر مطرح شوند و مقالاتی که به گونهای با هم مرتبط هستند، کنار هم قرار گیرند. این مقالات جنبه فنی زبانشناسی ندارند و در نوشتن آنها خواننده غیرزبانشناس ولی علاقمند به مباحث زبان و زبانشناسی مدنظر بوده است. این کتاب کوشیده تا بعضی از مسائل زبانشناسی را توضیح و تبیین نماید. عناوین مقالات کتاب به این ترتیب است: زبان در خدمت باطل، همزبان شدن با شمپانزه، پدیده زبان از دو دیدگاه، تفاوتهای فردی در زبان و علل آنها، نابسامانیهای زبانی، کلمات تیره و شفاف: بحثی در معناشناسی.
تعداد آثاری که به بررسی تاریخ ادبیات معاصر پرداختهاند (تاریخ تحلیلی شعر نو، چشمانداز شعر معاصر ایران، از صبا تا نیما و ...) اگر فراوان نباشند، اندک نیز نیستند اما در این میان با چراغ و آینه شفیعی کدکنی چه به دلیل نام و اعتبارِ نویسنده آن و چه به دلیل تز و فرضیه تازه آن کتابی است از لونی دیگر؛ فرضیهای که تمام تحولات شعر مدرن فارسی را تابعی از متغیّر ترجمه شعر و ادبیات اروپایی میداند. با چراغ و آینه با معرفی جنبههای ادبی شخصیتهایی چون وثوق الدوله و معرفی بسیاری از سرچشمههای الهام شاعران معاصر و .... کتابی سودمند و قابل اعتناست. با این حال انتقاداتی نیز بر آن وارد است. از جمله: اختصار و جاافتادگی مطالب، لغزش در تعریف مفاهیم نظری |فلسفی، فقر تاریخیّت و تأکید بسیار بر نقش ترجمه در پیدایش ادبیات و شعر معاصر. اما انتقاد اصلی به فرضیه و تز کتاب بازمیگردد، زیرا پیش و بیش از ترجمه، بیاعتباری گفتمان سنتی بود که زمینه را برای شکلگیری شعر معاصر آماده ساخت و در این میان ترجمه تنها نقشی تثبیت گر (و نه بدعتگذار) داشت.
در ورود مطالعات بینامتنی به هنر، توجه برخی اندیشمندان بینامتنیت در تحلیلهای بینامتنی از مطالعات ژرار ژنت به سازکارهای مختلف متن جلب شده است. ژنت با طرح ترامتنیت پنج قسم از این روابط را پیش روی تحلیلگران متن گذاشت. این مطالعات به مروز زمان به سینما نیز راه یافت. هدف این مقاله، بررسی ابرمتنها و پیرامتنها ـ دو جزء ترامتنیت ـ در سینمای ایران است. در مواجهه با برگرفتههای سینمای درخواهیم یافت که یک متن فیلمی از متون دیگر ـ چه ادبی، چه دیگر متون ـ به صورتهای مختلف برمیگیرد. یکی از مسائل این پزوهش، شناخت انواع برگرفتهها سینمایی و ویژگیهای آنهاست. در روابط پیرامتنی، متنی در آستانه متنی دیگر قرار میگیرد و به نظر میرسد نسبت آن با زمان اکران مهمترین مسئله در این رابطه است. هدفی که در کنار این مسائل دنبال می شود، معرفی الگویی از روابط بینامتنی است که انواع این برگرفتهها و روابط زمانی پیرامتنی را در سینمای ایران مشخص کند. برای رسیدن به مناسبات ابرمتنی و پیرامتنی در سینمای ایران، برخی فیلمهای سینمای ایران در دو دهه 1370 و 1380 بررسی شده است.
این مقاله براساس گفتمان کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم، از نادر ابراهیمی با رویکرد نشانه ـ معنا شناسی نگاشته شده است. چنین رویکردی با نشانهها به صورت منفرد سروکار ندارد، بلکه هر نشانه در تعامل با مجموعهای از نشانهها قرار گرفته و این تعامل جریان معناسازی گفتمان را رقم میزند. موضع اصلی در این نگرش این است که نشانه و معنا هیچ کدام به تنهایی کارآیی ندارند. همانگونه که نشانه به حضور معنا هویت میبخشد، معنا نیز حضور نشانه را تقویت میکند. نکته مهم این است که نشانهها در فرآیندی تعاملی به معناآفرینی منجر میشوند. نظامهای گفتمانی که چنین نشانههایی را در خود میپرورانند پویا و دارای معناهایی از پیش تعیین نشده هستند. تداوم معنا در این گفتمانها تابع چه کارکردهایی است ؟ اعتقاد ما بر این است که تداوم معنا در چهل نامه به همسرم تابع کارکردهای حافظهای، واسطهای و جسمانهای است. اما این کارکردها همواره از ویژگیهایی تنشی، عاطفی زیباییشناختی و نمودی برخوردارند. نقش این ویژگیها در تداوم معنا چیست ؟ هدف اصلی این پژوهش بررسی کارکردهای نشانه ـ معنایی است که سبب تداوم معنا در گفتمان مورد نظر میگردند. همچنین این پژوهش نشان خواهد داد که مطالعه معنا بدون در نظر گرفتن همه ابعاد گفتمانی که جریان معناسازی در آنها شکل میگیرد، غیرممکن خواهد بود.