شطحیّات به دلیل پیوند گستردهای که با تجارب روحی و ضمیر ناخودآگاه، زبان و ادبیّات، دین و تجارب مذهبی، اجتماع و شرایط فرهنگی دارند، در مواجهه با تفسیر، اغلب پیچیده و گاه بیمعنا قلمداد میشوند. حال آنکه جستجوی معنا از جملات شطحی به طور طبیعی نیازمند علم معانی و کشف معنای ثانوی جملات است. اینکه دقیقاً بتوان به معنای اصلی و نیّت حقیقی یک شطّاح دست یافت، انتظار غیرممکنی به نظر میرسد (که البته در ادبیّات معنای قطعی وجود ندارد، بلکه هالهای از معناهاست که متن ادبی را هنرمندانه میکند). همچنان که هرمونتیک نیز قایل به معنایی واحد و لایتغیّر نیست. امّا علم معانی با شیوهای ادبی و نظاممند، ابهامها و پیچیدگیهای یک شطح را میگشاید و معنای درونی و نزدیک به حقیقت را کشف میکند. مسلّماً معانی ثانوی جملات، بر اساس شرایط و حالات و مقتضیات است که به وجود میآید و علم معانی نیز جملات را بر همین اساس تفسیر میکند (بر اساس مطابقت کلام با مقتضای حال). این نوشته، نظریّه حاضر را بسط خواهد داد.
ساختشکنی یکی از پویاترین و جاذبترین موضوعات در حوزه نظریههای ادبی است. نوشتههایی که در این زمینه به زبان فارسی موجود است، با همه ارج و ارزش خود، اغلب پیچیده، دشوار و دیریابند. هدف نویسنده در این کتاب در گام نخست، سادهسازی مفهوم ساختشکنی و سپس کوشش برای تبیین بیشتر آن به کمک تحلیل داستانی از نظامی گنجهای بوده است.
این کتاب که در فن فصاحت و بلاغت و علم معانی است بر طبق متن خطیب دمشقی و مفتاح العلوم سکاکی و عقود الجمان سیوطی و حل اللب المصون شیخ احمد دمنهوری در شرح رساله جوهر مکنون سیدعبدالرحمن اخضری تلفیق گردید و به طریق شمسالدین محمد بن قیس رازی، ذیلی بر مقدمه فصاحت و بلاغت از اوصاف ناپسندیدهای که در زبان تازی و پارسی است از قبیل ترکیبات ناخوش و استعارات یا رد و تقدیم و تأخیرات ناپسند و معانی واهی و غلو و مبالغتهایی که به حد استحالت عقلی رسد و خطاهای لفظی و معنوی و زیادات و محذوف، چون تخفیف حرکات مشدد و تشدید حرکات مخفف و تغییرات الفاظ از مناهج صواب و نقد اشعار و معانی بر آن افزوده شده است.
تعریف که در جواب ماهیّت و چیستی اشیاء و پدیدهها میآید، بیشتر در فلسفه و منطق شناخته شده است. امّا در ادبیات نیز از تعریف برای کارکردهای گوناگونی، از جمله تعلیم، طنز و بیان هنری استفاده شده است. تعریف در شعرِ معاصر نوعی اسلوبِ بیان است که در کتابهای بلاغت سنتی و جدید توجّه چندانی بدان نشده است. هر چند تعریفهای هنری در شعر معاصر خالی از ارزش زیباییشناختی و تصویرگری نیستند، امّا اهمیت این شیوه و الگوی بیانی در شعر کلاسیک بیش از آنکه زیباییشناسانه باشد، فکری و محتوایی است. از اینرو، تعریف دریچهای برای درک جهانبینی و افکار شاعر است. در این نوشتار به بررسی انواع تعریف، چه از نظر محتوایی و چه از نظر ساختارِ صوری آن در ادبیات پرداخته میشود. ساختار جملات تعریفی در ادبیات معاصر به صورت «بدل»، «جمله اسنادی» و «سهجزیی بیفعل» نمایان شده است.
متناقضنمايي يکي از جلوههاي زيبايي بيان در آثار ادبي است. اين هنر ادبي ممکن است به صورت تعبير يا ترکيب به کار برود. در اشعار صائب هر دو صورت اين شگرد ادبي در پيوند با هنرهاي بلاغي و زيباييشناختي استعاره، تشبيه، تصوير دو وجهي، کنايه، مجاز، ايهام و غلو در آميخته و زيبايي مضمون و بيان او را دو چندان کرده است. کشف اين پيوندها ميتواند به فهم مقصود و مرام شاعر کمک شاياني ميکند. در اين مقاله اقسام متناقضنمايي همراه نمودار در اشعار صائب به دست داده شده و عوامل شکلگيري آن مورد نقد و ارزيابي قرار گرفته است.