حديقه سنايي يکي از مهمترين منظومههاي عرفاني و اخلاقي است که مباحث تعليمي آن به شيوه مستقيم يا درخلال حکايتها و تمثيلهاي گوناگون بيان شده است. يکي از وجوه اهميت اين منظومه، اشتمال آن بر قصههاي ديني و اخلاقي و پايهگذاري اين نوع از داستانها در متون عرفاني است. در اين مقاله، نگارنده با توجه به پيشينه تحقيق در مورد قصهپردازي سنايي کوشيده است از ديدگاه متفاوتي، شيوه سنايي را در داستانپردازي تشريح و توصيف کند و چگونگي ارتباط حکايتها با متن را نشان دهد و با توجه به آمار ارایه شده، ويژگي هر يک از عناصر داستاني موجود در حکايتها را مورد تحليل و بررسي قرار دهد. نتايج کلي مترتب بر اين بررسي، آن است که حکايتپردازي سنايي صرفا ابزاري براي تبيين و تعليم مسایل اخلاقي است و جز در چند نمونه، ساختار و ظرافت داستاني در آن مطرح نيست. حکايتها غالبا به شکل گفتگوي دوطرفه و بدون کنش فيزيکي ارایه شدهاند. در اين حکايتها طبقات مختلف اجتماعي حضور دارند و بيشتر آنها، شخصيتهاي گمنام محسوب ميشوند. شخصيتهايي که ساده و ايستا هستند و تشخّص زباني ندارند. راوي اين حکايتها، در اکثر موارد، بر تمام اعمال و افکار شخصيتها اشراف دارد و داناي کل مداخلهگر محسوب ميشود.
داستان صنعان و ترسا که در السنه عارفان جاری است، یکی از مظاهر عشق عرفانی است؛ از آنرو که در آن ترسا که سمبل انسان کامل و کارفرمای عالم امکان است، نقش مهمی را در این حقیقت اسطورهمانند بر عهده دارد و شیخ سمبل سالکی است که قوه استعداد در او کامل، ولی هنوز شرارهای از عالم معنا با او برخورد نکرده است، تا آنکه به حکم «جذبة من جذبات الحق توازی عمل الثقلین» ناگاه شبی در رؤیا جمال انسان کامل بر او متجلی گشته و .... . این منظومه از آثار وحدت هندوستانی است که نامش شیخ محمد و تخلصش وحدت است. او در این منظومه عرفانی، در انتخاب لغات و تلفیق جمل و طرد قوافی و بیان افکار بکر، الحق همسنگ دل سوختهترین شعرای داستانسرا یعنی وحشی بافقی است. افزون بر زیباییهای لفظی و شیرینی کلام، حکایت و قصص بسیار عارفانه و جاذبی بر اصل داستان افزوده که خواننده را گاه به یاد بوستان سعدی و گاه به یاد سلامان و ابسال جامی میآورد.
ابواسحاق ابراهیم (352-426 قمری) عارف بزرگ و از مشایخ سلسله کازرونیه بود و سیرت نامه فارسی او در قرن هشتم توسط محمود بن عثمان نگارش شد. تذکره عرفانی فردوس المرشدیة در سال 728 هجری تالیف شده و یکی از منابع ارزشمند ادبیات عرفانی به شمار می آید. در کتاب پیش رو سرگذشت و عقاید مذهبی شیخ، انوار المرشدیة فی اسرار الصمدیة، لهجه های کازرونی و شیرازی، فواید جغرافیایی، تاریخی و لغوی کتاب و برخی امثال و اصطلاحات در مقدمه ایرج افشار مورد توجه قرار گرفته اند. متن فردوس المرشدیه مشتمل بر مقدمه و چهل باب بخش دوم کتاب را به خود اختصاص داده است. خلاصه ای از سیره شیخ با نام انوار المرشدیه در سی باب به قلم محمود بن عثمان بخش بعدی را شامل می شود که پاره ای ابیات فارسی و عربی افزون بر فردوس المرشدیه دارد. سندی درباره بقعه شیخ مرشد کازرونی، سکه های ضرب کازرون و ... ضمایم کتاب را تشکیل می دهند که در سال 1358 توسط انتشارات انجمن آثار ملی در اختیار علاقمندان قرار گرفت.
يکي از جنبههاي غالب در آثاري نظير سيرالعباد و رسالهالغفران، که مبناي روايي در آنها سفر روح است، فرجامشناسي است. در اين جستار مطالعه اين موضوع، با گذري بر مفهوم فرجامشناسي و نگاهي مختصر به انعکاس آن در باورهاي ملل و اديان مختلف آغاز گرديده و با بررسي تطبيقي سيرالعباد و رسالهالغفران در سه قطب فرجامشناسي يعني فرجامشناسي در ساختار کلي روايت، استفاده از رمزهاي عالم ماده و بهرهگيري از مباني عقيدتي، جهت نيل به اهداف تحقيق ادامه يافته است. مقايسه اين دو اثر بر اساس مکتب آمريکايي در حوزه مطالعات تطبيقي صورت گرفته است.
بررسي دورههاي گوناگون شعري نيما نشان ميدهد كه او بتدريج از رمانتيسم به رئاليسم، سمبوليسم و سمبوليسم اجتماعي گرايش مييابد. در اين مقاله با توجه به بررسي ويژگيهاي سياسي و اجتماعي عصر نيما، علت گرايش نيما به اين مكاتب شعري از ديدگاه جامعهشناختي تجزيه و تحليل ميشود و با تقسيمبندي شعر او به پنج دوره متمايز، بازتاب حوادث مهم اجتماعي هر دوره درشعر او، همراه با تحليل آماري اشعار او مورد توجه قرار ميگيرد و خواننده را به اين نتيجه رهنمون ميسازد كه وضعيت اجتماعي زمان نيما در تكامل شعر نيما و دستيابي او به محتوا و ساختاري نو، تاثير بسزايي داشته است.