اشتراک عینی، شیوه بیان غیرمستقیم احساسات و عواطف است. به بیانی دیگر، شاعر با استفاده از آرایههای ادبی (استعاره، تمثیل، تشبیه و تناقضنما، ....) و بهکارگیری اشیا، موقعیتهای مشخص، زنجیره حوادث یا عکسالعملهایی، احساسات خود را به بیانی به تصویر میکشد و خواننده را در برابر صحنه «شعر» قرار میدهد. در نتیجه آن واکنش عاطفی را که شاعر قصد برانگیختن آن را در خواننده دارد، برمیانگیزد، بیآنکه آن احساس را آشکارا بیان کند. اینگونه مینماید که تاکنون تحقیق برجسته و قابل توجهی از اشتراک عینی از این دو شاعر دیده نشده است. این دفتر بر آن است تا فن اشتراک عینی را در اشعار جان کیتس انگلیسی و سهراب سپهری بیابد. از اشعار جان کیتس که بررسی میشوند، میتوان از این موارد نام برد: اولین نگاه به هومر اثر چپمن، اندیمیون، قصیدهای برای بلبل، درباره مرگ، قصیدهای در باب پاییز، نغمه تضادها، گلدان یونانی؛ و از اشعار سپهری میتوان مسافر، همیشه، و چه تنها، با مرغ پنهان، صدای پای آب، واحهای در لحظه، سادهرنگ، تنهای منظره و پیامی در راه را نام برد.
مولف در پیشگفتار کتاب "استعاره و ترجمه" میگوید: "اینجانب حین تالیف و تحقیق و ترجمه مطالبی گرد آوردم که بتواند تا حدی راهگشای این رشته باشد.کتاب با "روششناسی پیشنهادی ارزیابی ترجمه ادبی" شروع میشود که بحثی کلی در ارزیابی ادبی است. در ایران معمولا انتقاد از ترجمه، خالی از حب و بغض نیست، بیشتر نظریست و سلیقهای و عاری از معیارهای ملموس. اگر هم به ندرت چنین باشد، حداکثر از سه سطح واژگان، دستور، و سبک فراتر نمیرود. در این گفتار برآنیم تا با استفاده از روششناسی پیشنهادی کارمن والروگارسس و دیگران بالاخص پیترنیومارک نوعی روششناسی برای ارزیابی ترجمه ادبی پیشنهاد نماییم تا اظهارنظرها در مورد ترجمه منطقی، مستدل، ملموس و قابل اعتماد باشد نه سراسر دشنام یا تعریف و تمجید یا راه میانه و محافظهکارانه یکی به میخ و یکی به نعل زدن......
این کتاب که از هفت مقاله تشکیل شده، تلاشی است برای معرفی دیدگاههای گوناگون درباره تعبیری به نام «استعاره». این دیدگاههای عمدتاً نو، استعاره را از صرفاً سطح ادبی، شعری و هنری خارج میکنند و فراگیری آن را در کل نظام زبان و تفکر نشان میدهند؛ از اینرو بهنوعی این مقالات نگاهی غیرمتعارف به مفهومی دارند که به طور سنتی آن را بخشی از ادبیات و بلاغت انگاشتهاند.
ایل کلهر از بزرگترین ایلات کرد ایران است که از دیرباز در کوهپایههای زاگراس سکونت داشتهاند. مسکن و محل کوچ ایل کلهر در دورههای مختلف تاریخی بنا بر استعداد ایلی و قدرت محلی آنان، از لحاظ وسعت و حدود، متفاوت بوده است. این محدوده را ازجنوب شهر کرمانشاه تا حوالی بغداد و از سومار و نفتشهر تا خانقین و مندلی باید در نظر داشت. سرزمینی که زیستگاه ایل کلهر، در حال حاضر بدان محدود شده است به دو ناحیه سردسیری و گرمسیری تقسیم میشود. جامعه روستایی کلهر، با تمام پیشینه یکجانشینی، به دلیل گلهداری، هنوز دارای خصوصیات زندگی کوچنشینی است. گلهداران، جتی اگر یکجانشین باشند، موقع لازم خانه و کاشانه را رها میکنند و همراه گله به دامان سرسبز طبیعت پناه میبرند تا دام خود را در مراتع سرسبز بچرانند.
گیلانغرب از توابع استان کرمانشاه است و در جنوب غربی آن قرار دارد. در جهت شمالی آن و در حد فاصل بین گیلانغرب و سرپل ذهاب منطقهای به نام گلین واقع شده که سخنوران آن به گویش کلهری از زبان کردی تکلم میکنند. هدف از نگارش این مقاله گردآوری و طبقهبندی برخی از واژهها و اصطلاحاتی است که در این گونه از گویش کلهری بر انواع انار، بخشهای مختلف انار، درخت انار و محصولاتی که از انار به دست میآید دلالت میکند.