سبک، شيوه خاصي است که نويسنده يا شاعر براي بيان مفاهيم خود در اثر ادبي به کار مي‌برد. در مورد سبک از گذشته تاکنون تعاريف گوناگوني ارايه شده است. اين اصطلاح در حال حاضر در مورد روش‌هايي به کار مي‌رود که از طريق به کار بردن فنون و مفهوم‌هاي زبان‌شناسي به مطالعه تحليلي ادبيات مي‌پردازد. همچنين زاويه ديد، مسايل زباني، چگونگي شخصيت‌پردازي و چند و چون جهت‌گيري درون‌مايه را تعيين مي‌کند. ويژگي اصلي آثار محمود دولت آبادي بويژه در رمان «جاي خالي سلوچ» توجه به زبان و ساختار ادبي متن است. به عنوان نمونه، واژه‌هاي محلي و قومي که دولت آبادي در اين رمان به کار گرفته، خصلت اصلي زبان باستانگراي او را آشكار مي‌سازد كه وام گرفته از کتاب‌هايي مانند تاريخ بيهقي و تاريخ بيهق است. نگارندگان در اين مقاله کوشيده‌اند با بررسي ساختار ادبي و زباني اين رمان از جمله: واژگان، تصاويرخيال، تنوع جمله‌ها، ضرباهنگ، تکرار، انسجام، تأکيد و…خصوصيات سبک شناسيک آنرا نمايان سازند.

منابع مشابه بیشتر ...

649ad2680d192.jpg

از زبان شناسی تا ادبیات

منصور اختیار

فصل اول کتاب که دهها صفحه را فراگرفته است، وظیفه بحث در "سبک" و "سبک شناسی" را تقبل کرده است. در معرفی این مباحث به نظر رسید که بهتر است بسیاری از کلمات مثل "ادبیات" و "معنی" مجددا مورد رسیدگی تازه قرار گیرد و یکبار دیگر این کلمات از نظر "زبانشناسی" بررسی شود. بعدا سعی شد تا مراکزی که عهده دار مطالعه امکانات جدا کردن "صورت" از "معنی" است معرفی شود؛ تا روشن گردد که دشواریهای این امر چیست و چرا در قرن اخیر مساعی فراوان برای جدائی "صورت" از "معنی" بکار رفته است. در بخش دو باید به خاطر سپرد که "معنی" و مطالعه آن از دشواریهای کنونی دنیای ماست. از زمانی که قدرت فلسفه و استقلال سرزمینهای آن به انقراض گرائیده و به مرزهای آن تجاوزاتی شده، فلسفه از یک واحد مستقل به اجزاء پاره پاره درآمده و هر جزء آن به علمی وابسته و مرتبط شده است. ناچار "معنی" و "دلالت" هم توان حفظ تمامیت نیافته و علوم دیگر سرپرستی و اداره آن را عهده دار شده است. از این جاست که هر چه درون "دلالت" و " معنی" را بیشتر بشکافند، مشکلات آن ظاهرتر و فزون تر می شود تابجائی که اکنون این دشواری به صورت یکی از پیچیده ترین معماهای عصر ما درآمده و علم امروز در مقابل آن درمانده گشته است. در فصل سوم کتاب به صنعت شاعری دیگر او که تکرار یک صامت در آغاز دو یا چند کلمه یک بیت است توجه گردیده است. در این فصل کوشش شده تا ارتباط میان صامتهای تکرار شده در اول کلمات یک بیت با "معانی" مورد نظر شاعر نشان داده شود. در این فصل اشاره شده که امرسون بارها و با نظم خاص صامت آغازی کلمات یک بیت را با مقاصد مختلف مربوط کرده است ولی کمتر کسی متوجه این ارتباط شده است. در فصل چهارم مطالعه کلمات مرکب شعر او مورد توجه است. برای اینکه باز "سبک" امرسون در ساخت و بافت کلمات روشن شود. هزاران کلمه مرکب شعر او بررسی گردیده و نحوه و "سبک" پیوستن کلمات مرکب او مثل شیوه اتصال دو اسم، اسم و صفت ، اسم و قید، صفت و اسم، فعل و اسم نظائر این ترکیب ها طبقه بندی شده است. بعدا "سبک" او در اتصال کلمات با شیوه شاعران دیگر در ترکیب و ساخت کلمات مرکب مقایسه گردیده است. کوشش شده تا توجه خواننده باصالت "سبک" او در اصل کلمات معطوف شود. زیاده بر یکصد و ده مورد دیده شد که آنها را باید اثرات خلاقیت او در سکه زنی کلمات مرکب در واژگان انگلیسی دانست. در فصل پایانی به کاربرد کلمات و خصوصیات دستوری امرسون از باب اسم و صفت و قید و طرز پیوستگی و ارتباط آنها به یکدیگر توجه شده تا از این راه بتوان وجه دیگر از "سبک" او را دسته بندی کرد.

64918ffa34f4c.jpg

کالبدشناسی نثر

احمد ابومحبوب

کتاب حاضر آموزش های علمی و عملی روش های سبک شناسی را به طور مختصر و مفید به دست می دهد. این روش ها همراه با توصیه هایی عملی است که می توان به وسیله آن به تحقیق و تجزیه و تحلیل و نقد آثار منثور ادبی پرداخت.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

57c3483565fdd.PNG

گاو، مسخ؛ مقايسه شيوه‌پردازش شخصيت در گاو ساعدي و مسخ کافکا

محمدرضا نصراصفهانی

«گاو»، اثر غلامحسين ساعدي و «مسخ»، نوشته فرانتس کافکا از جمله آثار داستاني کوتاه معاصر به شمار مي‌روند که داراي ژرف‌ساختي کاملا شبيه به يکديگرند. اين دو اثر در واقع بياني اکسپرسيونيستي از جامعه عصر ساعدي و کافکاست که مي‌کوشد با رويکردي جادويي، رئاليسم‌ترس و خفقان و استبداد حاکم بر ايران بعد از کودتاي 28 مرداد و پراگ 1900 را به تصوير کشد. اين دو اثر، با وجود داشتن ژرف ساخت يکسان، در حوزه شيوه شخصيت‌پردازي، کاملا با يکديگر متفاوت‌اند، کاربرد گفتگو در مقايسه با ساير شگردهاي‌ پردازش شخصيت، بسامدي بسيار اندک در اين مسخ دارد و در مقابل، توصيف با دامنه کاربرد وسيع، منطق حاکم بر شيوه شخصيت‌پردازي آن به شمار مي‌رود. «مسخ» به عنوان يکي از آثار برجسته ادبيات جهان، مورد توجه بسياري از ناقدان و نويسندگان از جمله ولاديمير ناباکوف قرار گرفته است. درباره «گاو» اثر ساعدي نيز بسياري سخن گفته‌اند اما در هيچ يک از آثار مذکور، به طور مبسوط به بررسي شگردهاي شخصيت‌پردازي در داستان کوتاه «گاو» و مقايسه آن با «مسخ» کافکا پرداخته نشده است؛ از اين روي، در پژوهش حاضر عوامل موثر در پردازش شخصيت در دو اثر داستاني «گاو» و «مسخ» مورد بررسي و مقايسه قرار گرفته است.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی پژوهش‌ها/پژوهش در ادبیات داستانی
مقاله
57b94dca29350.PNG

کنون زين سپس هفتخان آورم (رويکردي روان‌شناختي به هفتخان رستم و اسفنديار)

محمدرضا نصراصفهانی

در خوانش نخست از هفتخان رستم و هفتخان اسفنديار که دو تجلي از کهن‌الگوي آييني باززايي (تولد مجدد) به شمار مي‌روند، چنين به نظر مي‌رسد که اين دو بخش از شاهنامه، جز در خان سوم (مبارزه با اژدها) و خان چهارم (مبارزه با جادوگر)، کاملا با يکديگر متفاوتند؛ اما واکاوي مفاهيم نمادين مربوط به خان‌هاي دو قهرمان اساطيري شاهنامه، گوياي مطالب ديگري است. اين دو سفر با هفت مرحله نمادين، اگرچه به لحاظ روساختي با يکديگر متفاوتند؛ اما به لحاظ ژرف‌ساخت کاملا شبيه يکديگرند. آنچه نمادشناسي خان‌هاي دو قهرمان به دست مي‌دهد، حضوري رازآلود و سمبليک از نيروهاي اهريمني خفته در پس لايه‌هاي ناخودآگاهي است که در هيات شير، گرگ، اژدها، جادوگر، ديو و ... رستم و اسفنديار را به نبردهاي دشوار و جانکاه، اما ناگزير مي‌کشاند؛ چراکه تنها در صورت رويارويي با اين اهريمنان ديوسيرت و نابودي آنهاست که دستيابي به دروني‌ترين لايه ناخودآگاهي؛ يعني «خود» براي دو قهرمان ممکن مي‌گردد تا بدين ترتيب در پايان موفقيت‌آميز اين سفر نمادين، گوشه چهارم روان ناخودآگاه به دستياري آنيما، به سه گوشه اضافه شده و تماميت و کمال مورد نظر براي رستم و اسفنديار حاصل شود.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی فرهنگ و تمدن/اسطوره و فرهنگ
مقاله