یكي از بزرگترين نيازهاي روز زبان فارسي، ترجمه و مقابله با هجوم و حضور هزاران لغت علمي است كه همراه با علوم و فنون مختلف، به زبان فارسي سرازير شدهاند. بديهي است اين امر نيازمند آگاهي، تحقيق و تمرين لغت سازان و مترجمانست. از سوي ديگر لازم است علاوه بر ساختن لغات تازه، لغات علمياي كه تاكنون ديگران ساختهاند، نقد و بررسي شود، تا با طرح معايب و محاسن آنها، لغات نادرست حذف گردد. هدف اين مقاله نيز همين است و پس از ارايه نظريههاي كلي لغت سازي، چهل لغت در رشتههاي مختلف علمي را كه به دست فرهنگستان زبان و ادب فارسي و بنياد فرهنگ (كه در رژيم پهلوي كاري مشابه فرهنگستان امروز ميكرد) ترجمه شدهاند، بررسي ميكند و معايب آن را بر ميشمارد. همچنين براي اكثر لغات نقد شده، لغات جايگزين پيشنهاد شدهاند.
واژهگزینی در ایران سابقهای طولانی دارد و عمر آن به بیش از صدسال میرسد و فرهنگستان زبان و ادب فارسی سومین فرهنگستانی است که در طول این مدت به عنوان سازمان دولتی به این امر همت گماشته است. این کتاب پانزدهمین دفتر فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی است که با تلاش بیوقفه استادان و همکاران گروههای تخصصی واژهگزینی به انجام رسیده است. این دفتر نیز در سه فهرست جداگانه تنظیم شده است: فهرست اول، فهرست واژههای مصوب به ترتیب الفبایی فارسی همراه با تعریف واژهها؛ فهرست دوم، فهرست واژهها به ترتیب الفبای لاتینی و فهرست سوم، فهرست واژهها بر اساس حوزه کاربرد و به ترتیب الفبای لاتینی است.
واژهگزینی در ایران سابقهای طولانی دارد و عمر آن به بیش از صدسال میرسد و فرهنگستان زبان و ادب فارسی سومین فرهنگستانی است که در طول این مدت به عنوان سازمان دولتی به این امر همت گماشته است. این کتاب سیزدهمین دفتر فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی است که با تلاش بیوقفه استادان و همکاران گروههای تخصصی واژهگزینی به انجام رسیده است. این دفتر نیز در سه فهرست جداگانه تنظیم شده است: فهرست اول، فهرست واژههای مصوب به ترتیب الفبایی فارسی همراه با تعریف واژهها؛ فهرست دوم، فهرست واژهها به ترتیب الفبای لاتینی و فهرست سوم، فهرست واژهها بر اساس حوزه کاربرد و به ترتیب الفبای لاتینی است.
واژهسازی نیاز همیشگی زبانهاست و این نیاز با پیشرفت روزافزون علوم و فنون، بیشتر احساس میشود؛ زیرا به ازای یافتهها و مفاهیم نو باید لغات جدیدی خلق کرد و یا بار معنایی جدیدی به لغات افزود. یکی از امکانات زبان فارسی برای واژهسازی استفاده از ترکیب و اشتقاق بر اساس الگوهای مشخص صرفی است. از منابع مورد اعتماد برای استخراج الگوهای لغتسازی، متون زبان فارسی است؛ متونی که زاده اندیشه و ذوق بزرگانی چون فردوسی، نظامی، مولانا، سعدی و دیگران است. جایگاه فردوسی و سعدی در زبان و ادب فارسی بر کسی پوشیده نیست. دو شاعر زباندان بزرگ که فاصله ایشان با هم سه قرن است و در این مقاله، ساختارهای ترکیبی مشترک شاهنامه و بوستان را با چند مثال ذکر کردهایم و سپس از معدودی از تفاوتها نیز سخن گفتهایم. در مورد اشتقاق به دلیل محدودیت، تنها به بیان نکات حاصل از مقایسه این مقوله در دو متن پرداختهایم. سپس از تفاوتهای معنایی و جایگزینی کلمات سخن گفتهایم و در پایان، فراوانی بخشی از ساختارها را با نمودار نشان دادهایم.
این مقاله به بررسی و مقایسه داستاننویسی نادر ابراهیمی و لینا کیلانی نویسنده بنام سوری، در حوزه ادبیات کودک میپردازد. خلاصه دو داستان «آدم وقتی حرف میزند، چه شکلی میشود؟» از نادر ابراهیمی و «ثوب الدمیهًْ سلمی»(لباس عروسکی به نام سلمی) از لینا کیلانی شرح شده و بر اساس معیارهای طرحشده مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. مقاله حاضر از رساله کارشناسی ارشد استخراج شده که طی آن تمام داستانهای دو نویسنده بررسی شدهاند و نتایج مقاله برگرفته از تمام آثار داستانی آنها میباشد؛ اما به ضرورت حجم محدود مقاله، فقط یکی از داستانهای هر کدام از نویسندگان در این نوشته بررسی شده تا بیانگر روش پژوهش باشند.