هدف از نگارش این مقاله بررسی واکه‌های زبان فارسی و تفاوت‌های واج‌آرایی‌ آنهاست. بسیاری از بان‌شناسان معتقدند که واکه‌های زبان فارسی دو دسته‌اند: گروه اول واکه‌های کشیده /a,i,u/ هستند که دو جایگاه زمانمند را به خود اختصاص می‌دهند و به لحاظ طول زمان تلفظ و تولید، دوبرابر واکه‌های کوتاه‌ هستند.گروه دیگر واکه‌های کوتاه /a,e,o/ هستند که یک جایگاه زمانمند را به خود اختصاص می‌دهند. اما تفاوت کشش واکه‌ها در گفتار و نوشتار زبان‌ فارسی محسوس نیست و تنها در تقطیع اوزان اشعار فارسی که دارای افاعیل‌ عروضی هستند ازجمله آثار حافظ، سعدی، مولوی، این نوع کشش مورد توجه‌ قرار می‌گیرد و با توجه به کوتاهی و بلندی یا کشیدگی هجا این تقطیع انجام‌ می‌شود. روشی که در این مقاله اتخاذ شده است، بررسی دو طبقه‌بودن‌ واکه‌های زبان فارسی به لحاظ واج‌آرایی (phonotactic است. در این مقاله‌ سعی شده است خوشه‌های همخوانی که بعد از شش واکه زبان فارسی به کار می‌روند در ساخت‌های مختلف بررسی شوند. نتایج به دست آمده از این تحقیق‌ نشان می‌دهد که واکه‌های /a,e,o/ یک طبقه طبیعی و واکه‌های /a,i,u/ یک طبقه طبیعی دیگر را تشکیل می‌دهند.

منابع مشابه بیشتر ...

58a28aa4c41b1.PNG

تشدید در زبان فارسی

علی اشرف صادقی

«تشدید» در لغت عربی به معنی «شدت بخشیدن» و «تقویت کردن» است و در اصطلاح مکرر کردن صامت یک ریشه فعلی و مشتقات آن، غالباً به منظور نشان دادن مبالغه و تکرار آن عمل است. مثلاً «کَسَرَ» به معنی «شکست» و «خرد کرد» و «کسًّرَ» به معنی «ریزریز کرد» و «شًبَتَ» به معنی «زد» و «شًبَّتَ» به معنی «بسیار زد» است. در زبان فارسی تشدید به این معنی وجود ندارد و کلمات نسبتاً معدودی که در آن با تشدید تلفظ می‌شودند به دلایل دیگری مشدد شده‌اند. به همین دلیل قلّت کلمات مشدد در فارسی عده‌ای از مولفان قدیم معتقد بوده‌اند که در آن زبان تشدید اساساً حاصل ادغام دو حرف (واج) است که معمولا در پایان و آغاز دو کلمه مجاور صورت می گیرد.

5686ac1a00085.PNG

مقایسه مشددسازی و تشدیدزدایی در زبان فارسی و گویش‌های ایرانی

عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا, فرزانه تاج‌آبادی

تشدیدزدایی فرایندی واجی است که در بعضی از زبان‌ها از جمله فارسی مشاهده می‌شود. از آنجا که مطالعات تاریخی از گرایش زبان‌ها به این فرایند حکایت می‌کند و از سوی دیگر تاکنون در زبان فارسی، پژوهش جامعی در این زمینه صورت نگرفته است؛ هدف این تحقیق، معرفی فرایند تشدیدزدایی و بیان ویژگی‌های آن در زبان فارسی و گویش‌های آن است. در این مقاله، رابطه تشدیدزدایی و تشدید با فرایندهای واجی نظیر تضعیف، تقویت، همگونی، کشش جبرانی و غیره بررسی شده است. این تحقیق به شیوه کتابخانه‌ای و با استفاده از کتاب‌ها و مقالات گویش‌شناسی و استناد به پیکره‌ای شامل 12 هزار داده (مشدد و غیر مشدد) مربوط به 33 گویش ایرانی انجام شده است. نگارندگان علاوه بر تحلیل کیفی، از بررسی کمی داده‌ها یعنی محاسبه بسامد مولفه‌ها نیز استفاده کرده‌اند؛ به عبارت دیگر تعداد کلمات مشدد (شده) و تشدیدزدایی شده و همچنین فراوانی همخوان‌هایی که تحت تاثیر این فرایندها قرار گرفته‌اند محاسبه شده است. مهم‌ترین نتایج این تحقیق عبارت‌انداز: 1. تشدیدزدایی عکس تشدید عمل می‌کند؛ 2. در میان فرایندهای واجی، کشش جبرانی و درج همخوان، فرایندهایی هستند که بعد از حذف تشدید دارای بیشترین بسامد از لحاظ کاربردند؛ 3. تشدیدزدایی زمینه را برای عملکرد سایر فرایندهای واجی فراهم می‌کند؛ 4. گویی تمایل طبقات مختلف آواها به فرایند مشددشدن و تشدیدزدایی در جهت عکس هم عمل می‌کند. تمایل طبقات همخوانی نسبت به فرایند مشددشدن به صورت روان< انسدادی< خیشومی > غلت است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

58a089c88e9e0.PNG

استعاره‌‏‏‏هاي جهتي قرآن با رويکرد شناختي

عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا

هدف از نگارش اين مقاله، بررسي زبان شناختي استعاره جهتي در قرآن با توجه به رويكرد نظريه معاصر استعاره است. اهميت اين تحقيق در اينجاست كه استعاره بخش مهمي از ارتباط‌هاي گفتاري و كلامي را تشكيل مي‌دهد و آن قدر طبيعي وارد زندگي ما مي‌شود كه ممكن است در عمل جلب توجه نکند. استعاره در زبان دين نيز كمتر از ساير صورت‌‌هاي زباني نيست. در استعاره‌هاي جهتي، نظامي کلي از مفاهيم با توجه به مفاهيمي از نظامي ديگر سازمان‌بندي مي‌شود. استعاره‌هاي جهتي، مفاهيم را با اعطاي صورت مکاني در جهات متقابل به يکديگر مرتبط مي‌کنند. اين جهت‌هاي مکاني، قراردادي يا دلبخواهي نيستند؛ بلکه بر مبناي تجربه‌هاي فيزيکي و فرهنگي انسان‌‏ها شکل مي‌گيرند. وظيفه اين نوع استعاره‌ها بيش از هر چيز، برقراري انسجام در نظام مفهومي ماست. تقابل‌هاي «بالا يا پايين، جلو يا پشت، راست يا چپ، مرکزي يا حاشيه‌اي، درون يا بيرون» همه از اين دست است. اين جهت‌هاي فضايي يا مکاني با تصوير فضاي هندسي‌اي که در ذهن به وجود مي‌آورند، مفهومي جديد و در نتيجه درکي جديد مي‌آفرينند.

فنون ادبی/بلاغت (بیان، بدیع، معانی) پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی
مقاله
57c5313ddcb5d.PNG

شعر كودكانه و پيدايش زيبايي‌شناسي كلامي در كودكان

عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا

در اين مقاله، نظريه رقيه حسن درباره پيدايش و تكوين زيبايي‌شناسي كلامي در كودكان مورد بررسي قرار گرفته است. در اين نظريه، كودك ناآگاهانه و به صورت غيرارادي با شنيدن لالايي‌ها و شعرهاي كودكانه،‌ ادبيات را مي‌آموزد. او الگوهاي زباني از جمله الگوهاي آوايي، معنايي و نحوي را در شعرها تشخيص مي‌دهد و توانايي در ذهن او شكل مي‌گيرد كه پايه زيبايي‌شناسي كلامي را در سال‌هاي آينده براي او شكل مي‌دهد. در اينجا از ميان گونه‌هاي ادبي ما فقط به بررسي شعر مي‌پردازيم. از ميان الگوهاي ادبي نيز فقط به بررسي الگوهاي آوايي مي‌پردازيم؛ زيرا از ميان ويژگي‌هاي زيبايي‌شناختي اشعار كودكان، الگوهاي آوايي خوشايند و دلنشين، اهميت ويژه دارد. شايان توجه است كه در اين نوشته، جستجو درباره همپوشي‌ها و در عين حال تفاوت‌هاي «زبان» و «ادبيات» به عنوان دو حوزه از حوزه‌هاي ذهن همواره در پس زمينه تمام مباحث مطرح است. نتايج اين تحقيق نشان مي‌دهد كه هر چند زبان و ادبيات ماهيت يكساني دارد از لحاظ منشا و همچنين نوع پردازش با همديگر تفاوت‌هاي اساسي دارد و اين تفاوت آنها را به حوزه‌هايي جدا از ذهن مربوط مي‌كند. در بخش پاياني اين تحقيق الزامات و پيامدهاي نظري را، كه اين تلقي از يادگيري ادبيات براي آموزش ادبيات به كودكان در بردارد، بررسي مي‌كنيم. براساس يافته‌هاي اين تحقيق در تلقي كودكان از ادبيات شكل بر محتوا غلبه دارد و پرورش اين تلقي در شكوفايي توانش ادبي آنها در سال‌هاي آينده نقش عمده ايفا مي‌كند. از اين رو بهتر است كه در تهيه و نگارش اشعار كودكانه بويژه در سال‌هاي اوليه كودكي به جاي طرح مضامين پيچيده و آموزشي به زيبايي شكل و چگونگي بيان اشعار توجه خاصي مبذول شود.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی پژوهش‌ها/پژوهش در ادبیات کودک
مقاله