زبور مانوي يکي از زيباترين سرودههاي ماني است. بررسي درونمايه آن ما را با جهانبيني دين مانوي: دو جهان تاريکي و روشني و پارههاي نور رهايي يافته از دنياي مادي، آشنا ميکند. تا پيش از بررسي دست نوشتههاي منحصر به فرد اين اثر به سه زبان فارسي ميانه، پهلوي اشکاني و سغدي به دست آمده از ناحيه تورفان، زبور قبطي تنها منبع موجود به شمار ميرفت. از جمله اين قطعهها، قطعه M78 است که دربردارنده متني به پهلوي اشکاني و ستايشي است براي پدر بزرگي که همان خداوند بزرگ جهان روشني در انديشه مانوي است. اين متن جزء مجموعه متنهاي تورفاني آکادمي علوم براندنبورگ برلين است که، در اين مقاله، ابتدا به معرفي دست نوشته و سپس حرفنويسي، آوانويسي، ترجمه و توضيحات لازم مفهومي و ريشهشناختي آن پرداخته شده است.
ایران کشور باستانی دوگانهباوری است؛ به نظر ارسطو و پلوتارک چنین بود؛ اما دوگانهباوری، گونههای بسیار دارد. دوگانهباوری مانی ژرفتر و در جهتی سودای دوگانهباوری زردشت است، هرچند ریشه در آن دارد. ایران باستان کشوری دوگانهباور بود. کار مهم هر کس که بخواهد نظری، کموبیش درست درباره ایران به دست آورد، پرهیز از باورهای نامعتبر قدیمی است. باید تا آنجا که میسر است، به تاریخ واقعی پرداخت و این کاری است که این کتاب تلاش دارد بر مبنای تشریح بررسیهای ایرانشناسان بزرگ دنیا، در باب اندیشههای زرتشت و مانی و دیگر پیامبران باستانی ایران عرضه دارد.
این کتاب در دو بخش تدوین شده است؛ بخش نخست دربردارنده ده جستار درباره مانی و مانویت است که این بخش بر اساس موضوع به چهار مقوله اختصاص یافته است: کلیاتی درباره زندگی مانی و سیر گسترش مانویت، تصویر مانی، کشف متون ایرانی در تورفان و پژوهشهای تورفان؛ پژوهشهای واژهشناختی نگارنده درباره دو واژه سغدی مانوی به منظور دستیابی به نتایج فرهنگی؛ مانی در ادبیات فارسی، نمودار نگاه مؤلف به مانی از دیدگاه ادبیات فارسی؛ ایزدان مانوی به ترجمه دو جستار عالمانه استاد زوندرمان یعنی «جایگاه ایزد مهر در یزدانشناسی مانوی» و «روح زنده در جایگاه اغواگر دیوان» اختصاص یافته است. بخش دوم کتاب دربردانده نقد و بررسی مؤلف است از سه کتاب درباره مانی و دین او.
در این مقاله نخست به ارتباط ریشهشناسی و فرهنگنگاری پرداخته شده است، که اگر چه مقولههایی مجزایند، میتوانند در فرهنگنویسی کنار هم قرار گیرند. در واقع هدف این مقاله این است که نشان دهد ریشهشناسی در چه فرهنگهایی ثبت میشود و اصولاً چه ارتباطی بین این دو وجود دارد. بدین منظور، در خصوص فرهنگهایی که میتوان در آنها اطلاعات ریشهشناسی را ثبت کرد توضیحاتی داده شده است. همچنین به ضرورت ثبت ریشهشناسی در فرهنگ نیز اشاره شده است.
در این مقاله، نخست ریشهشناسی ازدید زبانشناسی تاریخی تعریف شده است و پس از آن، پیشینهای از ریشهشناسیهای انجامشده ذکر گردیده است؛ سپس انواع ریشهشناسی شامل عالمانه، شبهعالمانه و عامیانه مطرح شده، آنگاه، بحث ریشهشناسیهای عامیانه بهطور مفصّل و همراهبا مثالهایی در حوزه فرهنگی ایران شرح دادهشده است. این مثالها مربوط به جاینامهای ایران است که بهدلایل و اغراض گوناگون ازجمله مسائل و تعصبات قومی وقبیلهای ریشههای غیرایرانی برای آنها تراشیده شده است. در این مقاله کوشش شده ریشه ایرانی آنها روشن شود. در پایان، هدف از ایننوع ریشهشناسی و دامنزدن بدان ازسوی برخی اقوام ایرانی و نیز پیامدهای آن بهبحث گذاشته شده است.