تحلیل ریختشناختی به روش ولادیمیر پراپ در حدود 200 حکایت عارفانه از دو کتاب ارزشمند کشف المحجوب و تذکره الاولیا مشخص کرد که در خویشکاری خاص عارفانهها، که کرامت در جایگاه برجسته و نقطه عطف داستان واقع است، تابع معنای دامنه بیشتری نسبت به گونههای دیگر (عامیانهها، عاشقانهها و ...) دارد. با وجود اینکه تعداد نقش ویژهها محدود است از گوناگونی بسیاری برخوردار است. تنها عامل همسانی در چنین آرایشهای کوچک مقیاس با رنگهای متنوع، جایگاه نقش ویژههاست؛ همچون قرار گرفتن کدهای رمز در محلهای ویژه در راستای همخوانی با نقطه عطف داستان در این تحقیق، سه حوزه کنش، مشخص شد و تعداد خویشکاریها به 11 رسید که بعضی با آنچه در عامیانه ها وجود دارد، همسان، و بعضی دیگر جدید و خاص عارفانههاست.
تذکرةالاولیاء کتابی عرفانی است به نثر ساده و در قسمتهایی مسجع، که در شرح احوال بزرگان اولیاء و مشایخ صوفیه توسط فریدالدین عطار نیشابوری به فارسی نوشته شدهاست. تذکرةالاولیاء کتابی درباره زندگی، حالات، اندیشهها و سخنان عارفان و مشایخِ تصوف است، و به ذکر مکارم اخلاق، مواعظ و سخنان حکمتآمیز صوفیان بزرگ می پردازد.این کتاب مشتمل است بر مقدمه و ۷۲ باب که هر باب به زندگی یک صوفی پرداخته است و در ابتدای هر باب سخنانی مسجع در تمجید و ثنای صوفی بیان شده و سپس سخنان و داستان ها درباره صوفی آورده شده است.نخستین باب به حالات و سخنان جعفر صادق اختصاص یافتهاست، و باب هفتاد و دوم به حسین بن منصور حلاج .
کتاب «کشف المحجوب» که در واقع پردهگشای اسرار حیات و درون گروهی از عاشقان و شیفتگان جمال محبوب ازلی و ابدی است، جلوهگاه ایمان و ذوق و دانش بزرگمردی است که گرچه شرح کاملی از احوال وی در دست نیست، ولی همین اثر عظیم نماینده وسعت اطلاعات او در علوم قرآنی و احادیث و عرفان است. در این کتاب خلاصهای گویا از شرح زندگی افراد مندرج در کتاب «کشف المحجوب» هجویری ارائه شده و علاقمندان و عرفانپژوهان را در شناخت هرچه بهتر مندرجات کتاب بهویژه شخصیت عارفان و مشایخ راهنما است.
هدف از پژوهش حاضر بررسی پدیدارشناسانه غنا در اشعار نظامی و امیرخسرو، به ویژه در دو منظومه لیلی و مجنون است. این دو منظومه، که از نمودهای برجسته ادب غناییاند، با وجود تشابهات فراوان، تفاوتهای اساسی ابژکتیو در بازنمود ایده عشق دارند. در این پژوهش که از گونه پدیدارشناسی کلاسیک و محور آن سوبژکتیویته است، این تفاوتها در بررسی رفتارها و حالتهای دو شخصیت مهم این داستانها به عنوان انسانی شناسنده و متعالی و تحلیل درجه سوبژکتیویته در آنها نمودار میشود. بدین منظور، ابتدا مبانی پدیدارشناسی و اصول نخستین آن بر اساس شیوه هوسرل به اجمال توضیح داده شده است، سپس برخی از بازنمودهای عشق همچون رازداری، شکیبایی، بیتابی، آشفتگی، مردمگریزی، خیالبازی و رقص و آواز و غیره در شخصیتهای اصلی تحلیل شده و در نهایت، میزان سوبژکتیویته و معانی ابژکتیو آنها به دست آمده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که لیلی و مجنون پرورده نظامی خود، سوژهاند و تا مرحله نهایی تحویل سوبژکتیو که استعلایی و محمل عقلانیت است پیش رفتهاند و توانستهاند در مقام انسان آگاه معنای ابژکتیو عشق را بنیان نهند، اما لیلی و مجنون آفریده دهلوی سوژه نیستند و در مقام انسان صرف در تحویل اول پدیدارشناختی یعنی در مرحله شهود حسی و تجربی متوقف ماندهاند. بدین ترتیب، این امکان ایجاد شد که عالم دو اثر ادبی نیز از حیث رمانمحوری یا شعرمحوری بررسی شود.