نفوذ و تأثیر شاهنامه فردوسی در ادب فارسی، باعث شکلگیری منظومههای حماسی ملی در ایران شد. به دنبال خاموشی تدریجی حماسههای ملی که از اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم قمری شروع شده بود، سرایش حماسههای تاریخی و پس از آن حماسههای مذهبی نیز شکل گرفت. با رسمیت یافتن آیین تشیّع و عنایت ویژه به اندیشههای دینی در دوره صفویه و حمایت دربار از سرایندگان دین خواه، تمایل شاعران به سرودن منظومههای حماسی ـ مذهبی در مدح و منقبت پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) و دیگر امامان معصوم شدت گرفت. آغازگرِ سرودنِ منظومههای حماسی ـ مذهبی، میرزا ابوطالب فندرسکی اصفهانی (د 1127ق /1718 م) است که با سرودن منظومهای تحت عنوان «جذبه حیدری» درباره زندگی امام علی (ع)، سنّتی را پیافکند که بسیار زود مورد توجه و البته تقلید بسیاری از شاعران این دوره و دورههای بعد قرار گرفت و موجدِ موجِی جدید از خلق منظومههای حماسی با نام عمومیِ «حمله حیدری» شد. منظومههایی که به طور معمول، موضوع و محتوای آنها به زندگی پیامبر اکرم (ص)، امام علی (ع)، رویدادهای صدر اسلام و جنگهای حضرت علی (ع) مربوط میشد. این دسته از منظومهها در تاریخ حماسههای مذهبی فارسی جایگاهی ویژه دارد. سرودههایی تحت عنوان حمله حیدری، از سده 12 ق، با منظومه «حمله حیدری» سروده باذل مشهدی آغاز شد و در فاصله یک قرن پس از وی، چندین نفر به تقلید از او، به خلق آثاری تحت همین عنوان (حمله حیدری) پرداختند که آخرین ایشان، لطف الله قاجار متخلص به «مجنون» بود. نوشته حاضر در پی آن است، که باختصار به زندگی و آثار میرزا ابوطالب اصفهانی، به عنوان آغازگر سرایش منظومههای حماسی ـ دینی بپردازد و سپس تأثیر او را در استمرار سرودن منظومههای حماسی ـ دینی و ایجاد سنّتی به نام «حملهسرایی» در شعر فارسی مورد توجه قرار دهد.
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.
رستم و اسفندیار برجستهترین، نیکترین و مهمترین پهلوانان شاهنامهاند؛ از اینرو برخورد این دو یل از وزن و حساسیت خاصی برخوردار است. اسفندیار شاهزادهای جوان است، با چشم به تختی که شایستگی آن را دارد. او برخلاف گشتاسب، نه یک موجود آزمند و متزلزل و فریبکار، بلکه دلاور شکستناپذیر و مقدسی اس تکه برای نیکترین دینها و اندیشهها شمشیر زده است. رستم در مقابل او، پهلوان قرون و ابرمردی است که تبلور تکاپو و رنج مردانه یک تبار است. در این کتاب افزون بر مقدمه، سه مقاله پیرامون رستم و اسفندیار و همچنین متن آن از روی نسخه شاهنامه چاپ مسکو آمده است.