دشواریها و ابهامات دیوان خاقانی بیش از آن که نتیجه شگردهای ادبی و هنرهای زبانی شاعر باشد، نتیجه پشتوانه فرهنگی و آگاهیهای گوناگون و گسترده اوست. پشتوانهای فرهنگی که چونان ماده خامی، شاعر را در آفرینش مضامین، تصاویر و تعابیر بدیع و نوآیین یاریگر بوده است. وسعت این آگاهیها سبب شده است تا شاعر در آفرینشهای هنری خود، گرفتار تکرار نشود و سخنش از تنوع مضمونی و تصویری برجستهای برخوردار باشد. با وجود توان ادبیات و متون ادبی در تبیین وجوه مختلف زندگی و تمدن پیشینیان، بهرهگیری از سکهها در ادب پارسی مورد توجه خاصی قرار نگرفته است. این جستار، تلاشی برای گزارش گوشهای از دشواریها و رفع پارهای از ابهامات دیوان خاقانی است. سعی بر آن بوده است تا با تأمل پرسشگرایانه در ابیات و با جستجو در منابع و مأخذ اصیل و معتبر، تحلیلی قابل توجه از پشتوانه فرهنگی خاقانی در باب سکههای یاد شده در دیوان وی به دست داده شود.
سقوط اصفهان، اثر پطرس دى سركيس گيلانتز است كه ترجمه آن توسط محمد مهريار صورت گرفته است. در قرن 12 هجرى اين كتاب توسط مؤلف به ز بان ارمنى نوشته شده است. گزارشهاى وى را به دو قسمت عمده مىتوان تقسيم نمود. قسمت نخستين عبارت از وقايعى است كه بيشتر در اصفهان، پايتخت دولت صفوى، اتفاق افتاده است. و قسمت دوم شامل حوادثى است كه در شمال؛ يعنى نواحى قفقاز و حدود سرحدى ايران و تركيه روى داده است. در قسمت دوم گزارشهاى خود، گيلاننتز جزئيات ظلم و جورى كه در قفقازيه و جبال قفقاز هم از ايرانيان و هم از تركان بر ارمنيان مىرفته است و رفتار آن هر دو را با خليفه بزرگ ارمنى، قتل عام ارمنيان قاپان، رفتار و ختانگ، رهبر گرجيان، و از آن كنستانتين (محمد قليخان) كاختييى و نايب او در ايروان، همه را بشرح و تفصيل آورده است. وى حمله تركان را نيز همچنان توصيف نموده است. مانند اينها جالبتر و پر ارزش، اطلاعاتى است كه وى از طهماسب ميرزا، وليعهد ظاهرى و جانشين واقعى شاه سلطان حسين بدست مىدهد. از اين گذشته، به نحو غير مستقيم حالت اختلاف و دشمنانگى ميان شيعه و سنى و سياست روسيان و تركان را نسبت به ايران روشن مىسازد.
محمداسماعیل خواجویی فرزند محمدحسین بن محمدرضا بن علاءالدین محمد مازندرانی، متولد سال ۱۱۰۰ قمری است. احتمالاً زادگاه وی مازندران بوده است. شهرت وی به «اصفهانی» به این سبب است که محل رشد، مراحل تحصیلات و تألیفات وی در اصفهان بوده است. همچنین شهرت او به «خواجویی» بدان سبب بوده که وی در سال (۱۱۳۳ هـ.ق) به محله «خواجوی» اصفهان هجرت کرده است. ملا محمداسماعیل خواجویی در طول زندگی مشقت بار خود به تحقیق و پژوهش پرداخت و حوادث ناگوار، این عالم نستوه را از تالیف بازنداشت. برخی از آثار دقیق و تحقیقی وی در فقه، اصول، حدیث، رجال، حکمت، کلام و...، در اوج هجوم افغانها به ایران، به رشته تحریر درآورده است. وی حلقه ارتباط حوزه علمیه اصفهان در عهد صفوی و دوره قاجاریه است. وجود ارزشمند این عالم موجب گردید فلسفه غنی و پربار عصر صفویه که با هجوم افاغنه در معرض نابودی قرار گرفته بود حفظ شود و با رساله های پر شمار و شاگردان بزرگی که تربیت نمود به دوره قاجاریه منتقل گردد. صاحب «روضات الجنات» تعداد آثار ایشان را یکصد و پنجاه اثر ذکر کرده است؛ اما صاحب «حدیقة الشعراء»، آثار محققانه مرحوم خواجویی را سیصد اثر میداند. خواجویی بر بیشتر کتابهای حوزوی حاشیه دارد. بررسی آثار گرانسنگ این فقیه فرزانه نشان میدهد که بخش مهمی از این آثار به صورت دست نوشته در گوشه کتابخانهها مهجور مانده و هنوز به زیور طبع آراسته نشده است. اخیرا به کوشش محقق پرتلاش سید مهدی رجایی، حدود هشتاد اثر از آثار ارزشمند مرحوم خواجویی جمعآوری و منتشر شده است....
دشواري و غرابت، صفتي است که از ديرباز ديوان خاقاني بدان موصوف بوده است. بخش قابل توجهي از دشواريهاي اين ديوان، برخاسته از پشتوانه فرهنگي گستردهاي است که شاعر مضامين، تصاوير و تعابير بديع و گونهگون را بر بنيان آن استوار ساخته است. طريق غريب خاقاني در سخنوري چنان رقم خورده است که براي دوري جستن از مستعملات، آگاهيهاي مختلف را با توان هنري خود پيوند ميدهد و سخني پرارج و فاخر ميآفريند. استعداد شگرف سخنآرايي و ظرافت خاقاني در به کارگيري اين پشتوانه سبب ميشود تا سخن او رنگ خشک تعابير علمي و غير ادبي را به خود نگيرد. گزارههاي پزشکي بخشي از پشتوانه فرهنگي خاقاني است که وي به طور چشمگيري در سخن آرايي از آن بهره گرفته است. طب با وجود پزشکان بزرگي چون زکرياي رازي، مجوسي اهوازي، ابوعلي سينا، اسماعيل جرجاني و .. در دوران حيات شاعر، پيشرفت قابل توجهي داشت. پرورش و دستگيريهاي عمو (کافي الدين عمر) و پسرعمو (وحيدالدين) در اين باب نيز خاقاني را بينصيب نگذاشته بود. همچنين محيط ادبي زمان اين شاعر پراطلاع ميطلبيد که وي فردي عالم و دانشور باشد، خصوصا که رقبا و بلکه خصمان برجستهاي چون ابوالعلاء گنجوي و ديگران را در برابر خود ميديد. رسالت اين جستار، پژوهش در داروهاي حيواني به عنوان گوشهاي از اين گزارهها است.
خاقاني ـ همچنان که خود ميگويد ـ در سخنپروري، طريق غريبي دارد. او از نخستين شاعران پارسي است که رفتار هنري ويژه و سازمانمندي را در پيش گرفته و سخنش از بوطيقاي مشخصي پيروي ميکند. برجستهترين شاخص سطح فکري طريق غريب او، استفاده گسترده از يک پشتوانه فرهنگي سترگ است. خاقاني با بهرهگيري از اين پشتوانه به عنوان ماده خام، دست به خلق مضامين، تصاوير و تعابير ديگرگون و بديعي ميزند تا سخن را از دام ابتذال و تکرار برهاند. بخشي از اين پشتوانه، آگاهيهاي شاعر از سرزمينها و منسوبات و متعلقات آن است. سرزمين بيتالمقدس به عنوان يکي از بلاد مبارک در آيين اسلام و همچنين در کيش يهودي و ترسايي جاذبه برجستهاي براي سخنور داشته به گونهاي که وي بسيار مشتاق به ديدن آن بوده است. در اين جستار برآنيم تا به تحقيق و تحليل آگاهيهاي خاقاني در پيوند با اين ديار بپردازيم.