خواجه ابوالحسن علی بن حسن سیرجانی از بزرگان صوفیه قرن پنجم هجری است. وی شیخ کرمان بوده و در آنجا داروخانه و اوقاف و مریدان بسیار داشته و مورد تکریم بزرگان صوفیه از قبیل ابوسعید ابوالخیر، خواجه عبدالله انصاری و هجویری قرار گرفته است. او که اهل سیر و سیاحت بوده در سیرجان درگذشته و آرامگاهش تاکنون باقی و زیارتگاه است. کتاب بیاض و سواد خواجه علی حسن که تاکنون به صورت نسخه خطی مانده است، در واقع طبقهبندی موضوعی اقوال مشاهیر صوفیه تا اواخر قرن چهارم است که در هفتاد و سه باب تنظیم شده است و بیش از سه هزار فقره از سخنان بزرگان قوم را در بر دارد. یکی از مهمترین ابواب بیاض و سواد، "باب معرفه تاریخ مشایخ" است که در آن هفتاد و هشت تن از مشایخ صوفیه براساس منطقه جغرافیایی محل فعالیتشان تقسیمبندی و معرفی شدهاند.
در این کتاب، نخست ادیان باستانی کردها معرفی میشود، سپس شرحی از فرقههای مختلف صوفیه فراهم میآید .معرفی بنیان گذاران و آداب طریقت فرقههای"قادریه"، "نقشبندیه" و "حقه" از دیگر مطالب کتاب است .
شرح اصطلاحات تصوف، اثر سید صادق گوهرین، در 8 جلد و به زبان فارسی است.نویسنده، مقدمه بسیار مفصلی بر جلد اول کتاب نوشته که در آن درباره تاریخ تصوف و ارتباط آن با اسلام و بهخصوص شیعه و همچنین فرقههای متصوفه و... توضیح میدهد. وی انگیزه اولیه نگارش این اثر را تشویق استادش بدیعالزمان فروزانفر و دیدن خوابی میداند که در آن پیامبر خدا به وی توصیه به این امر کرده است. او درباره طرز تدوین و تنظیم کتاب مینویسد: در جمعآوری اصطلاحات صوفیان، از قدیمترین آثار موجود این طایفه تا قرن هفتم هجری که زمان زندگانی مولانا و آثار گرانبهای او از جمله مثنوی معنوی اوست، بسنده کردم و در این جمعآوری سعی کردم که پیوسته از پرارزشترین متونی که مورد قبول مشایخ این مسلک است استفاده شود. در شرح اصطلاحات، از کتابهای پس از قرن هفتم و همچنین از تفاسیر قرآنی صوفیان و کتب تاریخی و تذکرههای آنان نیز استفاده شده است. نویسنده ذیل هر اصطلاحی عین عبارتی را که پیشوایان صوفیه در آثارشان آوردهاند، بدون کموکاست نقل میکند. سپس برای درک بیشتر مفاهیم بسیاری از اصطلاحات، ذیل عنوان اقوال مشایخ، گفتار پیشوایان معروف این طایفه را میآورد. پس از آن، در حاصل کلام، به شرح و توضیح آنچه در نقل عبارات و کتابها و اقوال مشایخ آورده شده، میپردازد. او سرانجام ذیل عنوان «اما در مثنوی» میکوشد با نقل اشعار مثنوی آنچه را که مولانا در بیان هر اصطلاحی آورده است، نقل کند و شروحی بر آن بنویسد.
امروزه استفاده از تئاتر به عنوان شيوهاي موثر و روشي جديد براي آموزش، تعليم، تربيت و درمان کودکان و نوجوانان مورد توجه فعالان تئاتر و هنرهاي نمايشي قرار گرفته است. در اين شکل استفاده از تئاتر، بر جنبه کاربردي نمايش تاکيد ميشود و درام کاربردي براي کودکان و نوجوانان زمينههاي رشد ذهني و فکري آنها را فراهم ميکند. مثنوي مولانا سرشار از داستانهايي است که علاوه بر قابليتهاي نمايشي داراي محتوايي درماني، آموزشي و تربيتي هستند. داستانهاي انتخاب شده در اين پژوهش که به تفکيک بررسي شدهاند، در رهايي کودکان و نوجوانان از رنجهاي عاطفي، جرأت ايجاد رفتارهاي جديد، آيين زندگي اجتماعي، روحيه فداکاري و از خود گذشتگي، اصلاح و پرورش ذهنيت، بهبود مهارتهاي ارتباطي، ايجاد و بروز خلاقيتهاي فردي، درگيري و کنجکاوي در مسائل، ايجاد اعتماد به نفس، سخنوري و ارتقاي بينش درباره حوادث و سازش با آنها بسيار موثرند. نويسندگان در پژوهش حاضر با انتخاب و بررسي 32 داستان از داستانهاي مثنوي، ضمن برشمردن ويژگيهاي داستانهاي انتخاب شده، سعي دارند قابليت اين داستانها را براي اقتباس جهت تبديل به نمايشهاي خلاق، تربيتي، آموزشي و درماني به اثبات رسانند.
جاحظ مانند ولتر، نویسنده سرشناس فرانسوی، ادیبِ فیلسوف است، یعنی بعد ادبی وی بر بعد فلسفیاش غالب است. او مانند سایر ادیبان و نویسندگان بزرگ جهان به همه علوم و معارف عصرش اعمّ از فلسفه و کلام و سیاست و اقسام و الوان آداب و ادیان و مذاهب اشراف داشته و در برخی از آنها ماهر و حاذق بوده وکتاب و رساله نوشته است. بزرگترین امتیاز جاحظ در میان نویسندگان عهد قدیم در این است که او مانند نویسندگان معروف عهد جدید و معاصر درباره واقعیّات زندگی و مسائل روز جامعه از قبیل برتری نژادی، اختلافات دینی و مذهبی و خصوصیات صنفی و حتّی اخلاق و رفتار افراد اندیشیده و به جامعه آرمانی و بهاصطلاح مدینه فاضله عنایت نکرده است. او نمیخواسته در ذهن خود جامعهای آرمانی بسازد و انسانها را بهسوی آن سوق دهد، بلکه وجهه همّتش تنها شناختن و شناساندن جامعه موجود عصرش بوده است. او در تفکّرات و تأمّلات فلسفی خود نیز مانند فیلسوفان طبیعتشناس یونان پیش از سقراط درباره واقعیّات محسوس و ملموس اندیشیده و از تفکّر و بحث درخصوص کلیّات و انتزاعیّات ماورای حس و محسوسات خودداری کرده است. جاحظ نویسنده و فیلسوفی شاد و خندان بوده، به تمام شئون حیات عشق میورزیده و مانند ولتر هم خود میخندیده و هم دیگران را میخندانده است.